آرشیو
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۲٫۰۵۵٫۴۲۵ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۱۴۷ نفر
تعداد یادداشت ها : ۲٫۱۱۵
بازدید از این یادداشت : ۱۰۸

پر بازدیدترین یادداشت ها :


پيشتر گفتيم که وداد قاضي اصالت این متن را به کلی زير سؤال برده و معتقد است اين عهدنامه، يعنی متنی که در نهج البلاغه ديده می شود صورت اصلاح شده متنی است که مهدي عبد الله (عبيد الله) فاطمي به دليل مشکلاتی که پس از کشتن ابو عبد الله شيعی گريبانگيرش شد و با همياری قاضيش افلح بن هارون فراهم کرد و متن آن به پيامبر و يا حضرت امير منسوب گرديد و بعداً در کتاب دعائم الاسلام قاضي نعمان، فقيه معروف اسماعيلی به وديعت گذارده شد. او معتقد است که مقدمه متن موجود از اين عهدنامه که در کتاب دعائم الاسلام ديده می شود و در آنجا اصلاً و به کلی سخنی از مالک اشتر و مأموريت او نيست و حتی در انتساب آن به حضرت امير و يا پيامبر اکرم ترديد ابراز شده به روشنی گواه آن است که بايد اين متن در مغرب و در رابطه با داستان ابو عبد الله شيعی و مناسباتش با مهدي فاطمي نوشته شده باشد.

او همچنين به دليل شباهتهايی ميان اين متن با متن عهدنامه بسیار معروف طاهر ذواليمينين به فرزندش عبد الله که متنش در تاريخ طبري آمده بر اين باور است که به احتمال زياد نويسنده اين متن در تحرير آن نظر به عهدنامه طاهر داشته. متن موجود در دعائم الاسلام البته تفاوتهای زيادی با متن موجود در نهج البلاغه دارد و تمایزهای آشکاری با آن در موضوعاتی قابل اعتناء از لحاظ تحولات متنی دارد و از جمله آنکه مقدمه متن موجود در دعائم الاسلام را ندارد. وداد قاضي معتقد است که يا خود شريف رضي و يا شخصی واسطه در متن موجود در دعائم الاسلام و يا منبعی ديگر که آن متن را نقل کرده بوده به قصد واقعی جلوه دادن انتساب آن به حضرت امير و در عين حال برای جلوه دادن آن به عنوان عهدنامه حضرت به مالک اشتر تصرفاتی آگاهانه و روشمند کرده تا آن را متناسب با موضوع آن کند. وداد قاضي بحثی مفصل را دنبال می کند تا نشان دهد این تصرفات چگونه است اما در نهايت همو اضافه می کند که اين تصرفات باز به گونه ای است که ماهيت متمايز متن موجود در کتاب دعائم الاسلام را نتوانسته به طور ريشه ای تغيير دهد و متناسب با زمان امام نخستين شيعيان کند چرا که به روشنی در همين متن نهج البلاغه مواردی است که آشکارا متناسب با آن زمان نيست و در آن مسائلی بحث شده که ادله قطعی تاريخی نشان می دهد آن مسائل هنوز در زمان آن حضرت مطرح نبوده است. وداد قاضي البته بيشتر بر روی مسائل مربوط به نظامهای اداری و رويه های قضايی و مالی و حکومتی و نظامی تأکيد می کند و نشان می دهد که عهد نامه مالک اشتر آنچنانکه متنش در نهج البلاغة آمده نمی تواند از حضرت امير باشد. و وداد قاضي در ضمن تأکيد می کند که عهدنامه مالک اشتر متعلق به ژانری است از آداب الملوکهایی که از دوره ساسانيان وجودش گواهی شده و در دوران آغازين اسلامی نمونه های آن منتسب به اردشير پاپکان و انوشيروان به عربی ترجمه و يا بازسازی و تحرير شد. به نظر او بسياری از انديشه های موجود در اين اثر الهام گرفته از آن ژانر است، گو اينکه می پذيرد اختلافاتی هم در اين ميان هست که بر آن اساس می توان حکم کرد که اين عهدنامه نه متنی مستقيماً ترجمه شده و بازسازی شده بلکه تنها ملهم از آن ژانر ادبی است. در آغاز دوران اسلامی و به طور خاص در اواخر دوران امويان در سنت دبيری و ديوانسالاری و برخاسته از ميراث سياسی و اداری و دبيری برجای مانده از دو دولت ساسانی و بيزانس نمونه هایی در همين سنت آداب الملوکی و توصيه نامه هایی برای خليفگان و دبيران نوشته شد که نخستين نمونه های آن از عبد الحميد بن يحيی و ابن مقفع و اخلاف آنان باقی مانده و تاکنون مکرر مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. وداد قاضي در عين حال می گوید به طور خاص متن موجود در دعائم به اين نوع ادبيات نزديکتر است و در واقع کسی / کسانی که تحرير موجود در متن نهج البلاغه را بر اساس نسخه متن کهنتر موجود در دعائم الإسلام تحرير و تنظيم کرده اند قصد داشته اند آن متن اوليه را به نحوی "اسلاميزه" کرده و رنگ و صبغه اسلامی آن را با ذکر آيات و يا احاديثی از خود امام به نقل از پيامبر و مباحث وابسته به سنت و فقه پر رنگ کنند و البته همزمان چنانکه گذشت سعی کرده اند آن متن را به گونه ای اصلاح و ويرايش کنند که به مثابه متنی از امام اول شيعيان و در خطاب به مالک اشتر جلوه کند.

ما در دنباله اين يادداشت ها نشان خواهيم داد عدم توجه وداد قاضي به پيشينه روايتی اين عهد و تحريرهای مختلف آن وی را به چنين داوری غير درستی رسانده. در واقع اشکال کار او اين است که روايت و تحرير دعائم الاسلام را نسخه اصلی متن اين عهدنامه فرض کرده که البته چنانکه نشان خواهيم داد فرضی است کاملا نادرست.
چهارشنبه ۲۲ تير ۱۴۰۱ ساعت ۹:۵۰
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت