آرشیو
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۲٫۰۵۵٫۴۲۸ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۱۵۰ نفر
تعداد یادداشت ها : ۲٫۱۱۵
بازدید از این یادداشت : ۹۹

پر بازدیدترین یادداشت ها :


وداد قاضی در مقاله بلندش در خصوص عهد مالک اشتر (نک: Wadad al-Qadi, “An Early Fatimid Political Document,” Studia Islamica 48 (1978): 71–108 ) تنها به دو روایت قاضی نعمان و شریف رضی توجه کرده و از وجود روایت این متن در سنت های روایی دیگر غفلت کرده است (البته او به چند منبع که به نظر او با سنت نقل در نهج البلاغة مرتبطند اشاره می کند منتهی به سنت های روايی مستقل توجه نمی کند). يکی از اين روايت ها مربوط است به نقل تکه ای از روايت عهد در سندی غير شيعی که نمونه آن را در المجالسه ابوبکر دينوري (اوائل قرن 4 ق) می بينيم و البته از آنجا در منابع ديگری هم نقل شده(نک: بعد از اين). اين تکه از عهد گرچه مستقيما به عنوان بخشی از عهد مالک اشتر نقل نشده اما انتساب آن به امير المؤمنين (ع) و به عنوان بخشی از عهدی به يکی از واليان حضرت در سنتی غير شيعی مدتها قبل از روايات بی سند دعائم الاسلام و نهج البلاغة را نشان می دهد. اين نقل مانند چند مورد سند ديگر که پس از اين نقل خواهيم کرد بنياد اصلی نظريه وداد قاضي در مقاله اش را فرو می ريزد:

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ غَالِبٍ، نَا أَبُو حُذَيْفَةَ، عَنْ سُفْيَانَ الثَّوْرِيِّ، عَنْ زُبَيْدٍ الْيَامِيِّ، عَنْ مُهَاجِرٍ الْعَامِرِيِّ؛ قَالَ: كَتَبَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ رَضِيَ اللهُ عَنْهُ عَهْدًا لِبَعْضِ أَصْحَابِهِ عَلَى بَلَدٍ؛ [فَكَانَ] فِيهِ: أَمَّا بَعْدُ! فَلَا تُطَوِّلَنَّ حِجَابَكَ عَلَى رَعِيَّتِكَ؛ فَإِنَّ احْتِجَابَ الْوُلَاةِ عَنِ الرَّعِيَّةِ شُعْبَةٌ مِنَ الضِّيقِ، وَقِلَّةُ عِلْمٍ بِالْأُمُورِ، وَالِاحْتِجَابُ يَقْطَعُ عَنْهُمْ عِلْمَ مَا احْتُجِبُوا دُونَهُ؛ فَيَصْغُرُ عِنْدَهُمُ الْكَبِيرُ، وَيَعْظُمُ الصَّغِيرُ، وَيَقْبُحُ الْحَسَنُ، وَيَحْسُنُ الْقَبِيحُ، وَيُشَابُ الْحَقُّ بِالْبَاطِلِ، وَإِنَّمَا الْوَالِي بَشَرٌ لَا يَعْرِفُ مَا تَوَارَى النَّاسُ بِهِ عَنْهُ مِنَ الْأُمُورِ، وَلَيْسَتْ عَلَى الْقَوْلِ سِمَاتٌ تُعْرَفُ بِهَا صُدُوفُ الصِّدْقِ مِنَ الْكَذِبِ؛ فَتَحَصَّنْ مِنَ الْإِدْخَالِ فِي الْحُقُوقِ بِلِينِ الْحُجَّابِ؛ فَإِنَّمَا أَنْتَ أَحَدُ رَجُلَيْنِ: إِمَّا امْرُؤٌ سَخَتْ نَفْسُكَ بِالْبَذْلِ فِي الْحَقِّ؛ فَفِيمَ احْتِجَابُكَ مِنْ حَقٍّ وَاجِبٍ تُعْطِيهِ، أَوْ خُلُقٍ كَرِيمٍ تُسْدِيهِ؟ ! وَإِمَّا مُبْتَلًى بِالْمَنْعِ؛ فَمَا أَسْرَعَ كَفَّ النَّاسِ عَنْ مَسْأَلَتِكَ إِذَا يَئِسُوا مِنْ ذَلِكَ، مَعَ أَنَّ أَكْثَرَ حَاجَاتِ النَّاسِ إِلَيْكَ مَا لَا مَؤُنَةَ فِيهِ عَلَيْكَ؛ مِنْ شِكَايَةِ مَظْلَمَةٍ أَوْ طَلَبِ إِنْصَافٍ؛ فَانْتَفِعْ بِمَا وَصَفْتُ لَكَ، وَاقْتَصِرْ عَلَى حَظِّكَ وَرُشْدِكَ إِنْ شَاءَ اللهُ (المجالسة وجواهر العلم ، 3/ 359).
چهارشنبه ۲۲ تير ۱۴۰۱ ساعت ۹:۴۹
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت