مقالات آبان ۱۳۹۰
در کتاب المعتمد في اصول الدين نوشته متکلم برجسته معتزلی محمود الملاحمي الخوارزمي، نقلهايی مهم از پاره هايی از آثار دو متکلم دانشمند يکی ابو عيسی الوراق و ديگری حسن بن موسی النوبختي آمده است که از اهميت بسيار برخوردارند؛ نقلهايی مستقيم و نسبتا مطول از هر دو کتاب که تاکنون بسياری از آنها در جای ديگری به دست نيامده بود و از اينرو بی نهايت اهميت دارند. آنچه ما از...
دوشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۴۶
[نسخه تکميل شده]
تقديم به استاد علامه عزيز الله...
شنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۰ ساعت ۱۸:۰۸
سال 1381 ش مقاله ای در نشر دانش منتشر کردم کوتاه، به سبک مقالات آن نشريه وزين دانشگاهی درباره کتاب النبوة شيخ صدوق. در آن مقاله برای نخستين بار استدلال کردم که کتاب قصص الأنبياء قطب راوندي بر پايه کتاب النبوة شيخ صدوق نگاشته شده و نويسنده در آن از فنی مشابه "مستخرج" نويسی در ميان محدثان بهره برده است. درباره اين فنّ البته بايد جای ديگری بحث کرد و شيوه های متنوع آن را...
جمعه ۲۰ آبان ۱۳۹۰ ساعت ۱۸:۳۹
کتاب الأبحاث في تقويم الأحداث متنی است ارزشمند از رکن الدين محمد بن علي الجرجاني الغروي، از شاگردان برجسته علامه حلي که در رد بر زيديه نوشته شده است. اين رساله را سالها پيش در مدت اقامت در جوار پر برکت بارگاه مقدس رضوی بر اساس نسخه آستان قدس تصحيح کرده بودم. همينک با کمک نسخه دومی تصحيح اين کتاب را سامان داده ام که انشاء الله همراه چند متن ديگر در رد بر زيديه منتشر...
چهارشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۰ ساعت ۲۲:۴۳
متن اين اربعين را به تازگی ديدم. اربعينی است از عالم برجسته امامی ري، شيخ منتجب الدين رازي؛ اما نه اربعين معروف او در فضائل حضرت امير (ع) بل اربعينی است که آن را بيشتر بر مذاق سنيان نگاشته است. می دانيم که شيخ منتجب الدين گاه تقيه می کرده؛ خاصه در قزوين. توضيحات بيشتر در رابطه با اين متن و اسناد آن و توضيحات و اصلاحات مربوط به سندها و اهميت آن را از لحاظ شناخت عالمان...
جمعه ۱۳ آبان ۱۳۹۰ ساعت ۲۰:۱۲
در جستجوی مقاله ای از شما با عنوان «ملاحظاتی چند در باره میراث برجای مانده کرامیه»، کتاب ماه دین، ش ۵۶ ۵۷ (خرداد و تیر ۱۳۸۱) هستم. آیا ممکن است نسخه ای از آن در اختیار این جانب قرار دهید یا نشانی ای که بتوانم از آن جا دریافت کنم.
با سپاس
بنده می خواستم اگر ممکن است ایمیل جناب آقای دکتر انصاری را داشته باشم.
با تجدید مراتب احترام و سپاس
استاد انصاری در سخنرانی خود از طبری به عنوان فقیه و مورخی بزرگ نام میبرند که سخت گیری هایی در نقل اقوال تاریخی داشته اند. اما مرحوم سید جعفر شهیدی صراحتا از طبری به عنوان تاریخ دانی ساده لوح یاد میکنند. نیز بسیاری از نقل های تاریخ طبری مثلا در باب خلفت آدم و ... ظاهرا شدیدا تحت تاثیر تورات یهودیان و بدون در نظر گرفتن دقت های یک مورخ بزرگ آورده شده. و نیز مطالب عجیب و غریب دیگر در این کتاب. بالاخره نگاه ما به طبری تاریخ دانی بزرگ باشد یا تاریخ دانی ساده لوح؟ و کتاب تاریخ ایشان را چگونه باید ارزیابی کرد؟
با تشکر