آرشیو
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۲٫۱۰۵٫۶۲۸ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۱۱۲ نفر
تعداد یادداشت ها : ۲٫۱۳۰
بازدید از این یادداشت : ۲

پر بازدیدترین یادداشت ها :



به لطف اینترنت و رسانه های اجتماعی خوشبختانه فضای بازتری برای اظهار عقیده و نظر اینک فراهم است گرچه باید متأسف بود برخی تصورشان این است که اگر چیزی در فضای مجازی منتشر می کنند و مانع و رادعی هم در کار نیست این یعنی آنچه می نویسند اعتبار علمی هم دارد. طبعا مخالف این نیستم که فضای مجازی فرصت مناسبی است برای ارائه سطحی از مباحث علمی برای مخاطب عام منتهی به شرط اینکه این نوع نوشته ها حاصل تحقیقات و نوشته هایی باشند که جای دیگری اعتبارشان ثابت شده باشد؛ و الا خدای نکرده توهمی پيش می آيد که گویی "نظريه ای عرضه شده که مشکلاتی نظری را پاسخ می دهد" (این را پیشتر در همین کانال در نقد کوتاهی به کتابچه ای که مدتی پیش از سوی یکی از مدعیان نواندیشی منتشر شد توضیح دادم). باری به لطف اینترنت و گوگل کردن و منابع و کتابخانه های مجازی امروزه دسترسی و بهره گیری از منابع ساده شده. دیگر بنا نیست مانند چند دهه قبلتر برای دیدن یک کتاب چاپی ساده حتی گاهی رنج سفری را بر خود هموار کنی. حالا با هوش مصنوعی حتی لازم نیست یک تکه متنی که با یک سرچ ساده در اینترنت پیدا کرده ای را درست بخوانی و یا زبانش را دقیقا متوجه شوی. کافی است تفسیر و فهم متن را هم بر عهده هوش مصنوعی بگذاری. همين چند روز پيش ديدم يک استاد سابقا متخصص تصوف خراسان که يکی دو سالی است تصور می کند متخصص اديان ايرانی پيش از اسلام شده و خيلی هم با علاقه مطالب جذاب در اين زمينه منتشر می کند در جایی نوشته بود من با مراجعه به هوش مصنوعی و بدون مراجعه ای که شايد روزها و هفته ها به طول می انجاميد و با يکی دو تا "مذاکره علمی" با آن عزیز فهميدم که افلوطين سخت متأثر از مفاهيم مزديسنایی بوده. به همین سادگی. وانگهی در روزگاری هستيم که طرف فکر می کند اگر مثلا یک رساله دکتری در زمینه فقه و حقوق در فلان دانشگاه نوشته و دفاع کرده یعنی فقه پژوه و مجتهد شده و يا آن ديگری با کمک سی دی های نور و سرچ در برنامه شامله اگر انبوهی نقل قول از کتاب ها جمع کرده معنایش این است که در فهم این متون هم دستاورد و کشف تازه ای دارد. اگر این قبیل تئوری پردازی های بی پایه و دستاوردها و کشف های ادعایی مثل هر چیز دیگری در فضای رسانه ای موج هایی زودگذر باشد البته غمی نیست؛ سهل است گاهی اسباب انبساط خاطر را هم فراهم می کند. اما مشکل متأسفانه فراتر از این حرف هاست. ما داریم دچار شبه علم ها می شویم؛ مرز میان سخن علمی و آکادميک و سخن های شبه علم دارد از میان می رود. موج های رسانه ای و عوام فریبی ها به این شبه علم ها دامن می زنند. دعواهای سیاسی و منافع گروهی و رسانه ای و تبلیغات هدفمند هم هيزم اين آتشی که به جان علم و دانشگاه و تحقيقات آکادميک افتاده است را دارند هر روز زيادتر می کنند. چاره چيست؟ چاره کار در احترام به اصول تحقيق آکادميک و نظامات دانشگاهی و سنت های علمی و پایبندی به آنها است. مراتب و نظامات و اصول دانشگاهی و علمی و سنت های آموزشی و پژوهشی را محترم بشماريم. يکی از اين اصول که همه جای دنیا یکی از ملاک های اعتبارات علمی قلمداد می شود این است که نوشته ای که پیش از نشر مورد داوری نظامات علمی و دانشگاهی قرار نگرفته را علمی قلمداد نکنیم. اگر در فضای مجازی نوشته و ادعایی می بینید قبل از خواندن و پذیرفتن ادعاها ببینید نویسنده چه جایگاه علمی در رشته خودش دارد. آيا مباحثی که در فضای مجازی منتشر می کند قبلا در تحریری دیگر در یک مجله علمی با داوری آکادميک پيش از نشر منتشر شده يا نه؟ آيا ادعاهایش قبلا در یک فضای علمی و آکادميک مورد بحث و نظر و داوری قرار گرفته يا خير؟
شنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۶:۵۰
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت