آرشیو
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۱٫۹۸۱٫۷۷۶ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۲۳۳ نفر
تعداد یادداشت ها : ۲٫۰۸۴
بازدید از این یادداشت : ۲۶

پر بازدیدترین یادداشت ها :


برای بحثی که بعد از اين خواهيم داشت درباره معنای "کتاب" در سنت حديثی اماميه اينجا نمونه هایی را نخست بر می شمارم و تعدادی از کسانی را که نويسندگان "کتاب" در سنت اماميه بر شمرده شده اند را خلاصه وار ذکر می کنم::

۱ – سليم بن قيس ( نجاشي ، ۸/۴ )
۲ - ابان بن عمر الاسدي ، تنها عبيس بن هشام الناشري از او روايت مي كند و سند نجاشي به كتابش هم از طريق همين شخص است ( نجاشي ، ۱۴/۱۰ )
۳ – ابو عبدالله الحسين بن حماد بن ميمون العبدي ، كوفي ، او را در شمار رجال امام صادق آورده اند . كتابي دارد كه آن را داود بن حصين و ابراهيم بن مهزم روايت كرده اند و آنگاه نجاشي سند خود را به داود بن حصين و سپس به حسين مي رساند . نجاشي سندي به ابراهيم بن مهزم نمي دهد ( نجاشي ، ۵۵ / ۱۲۴ ) .
۴ – ابراهيم بن ابي الكرام الجعفري ، از امام رضا روايت مي كند ( نجاشي ، ۲۱/۲۹ )
۵ – ابراهيم بن قتيبه ، احمد البرقي از او روايت مي كند ( نجاشي ، ۲۳/۳۳‌ )
۶ – ابراهيم بن المبارك . نجاشي تنها مي گويد كه او كتابي دارد و سندي ارائه نمي دهد و هيچ توضيح ديگري نيز نمي دهد ( نجاشي ، ۲۴/۳۸ )
۷ – ابراهيم بن حماد ، كوفي ( نجاشي ، ۲۴/۳۹ )
۸ – ابراهيم بن يزيد المكفوف ( نجاشي ، ۲۴/۴۰ )
۹ – ابراهيم بن خالد العطار العبدي ، معروف به ابن ابي مليقه ، از امام صادق روايت مي كند ( نجاشي ، ۲۴/۴۱ )
۱۰ – كتاب ابراهيم بن محمد الاشعري و برادرش الفضل كه با مشاركت بوده است . ابراهيم از امامام كاظم و رضا روايت مي كند . نجاشي مي گويد كه كتابشان را الحسن بن علي بن فضال از آن دو روايت مي كرد ( نجاشي ، ۲۴-۲۵/۴۲ ) .
۱۱ – ابراهيم بن ابي محمود الخراساني ، از امام رضا روايت مي كند . نجاشي مي گويد كه كتاب او را احمد بن محمد بن عيسي روايت مي كند ( نجاشي ، ۲۵/۴۳ ) .
۱۲ – اسماعيل بن ابي زياد السكوني الشعيري . نجاشي كتاب او را نزد ابن نوح سيرافي خوانده بوده است ( نجاشي ، ۲۶/۴۷ )
۱۳- اسماعيل بن آدم بن عبدالله بن سعد الاشعري ، از وجوه قم ( نجاشي ، ۲۷ – ۲۸ /۵۲ )
۱۴ – اسماعيل بن الحكم الرافعي ، سند نجاشي به كتاب او از طريق ابن عقده با يك اسناد شيعي به معناي عام است ( نجاشي ، ۲۸/۵۳ )
۱۵ - اسماعيل بن سهل الدهقان ( نجاشي ، ۲۸ -۲۹ / ۵۶ )
۱۶ – اسماعيل بن بكر كوفي ( نجاشي ، ۲۹ / ۵۷ )
۱۷ - اسماعيل بن يسار الهاشمي ( نجاشي ، ۲۹ / ۵۸ )
۱۸ – اسماعيل بن دينار كوفي ( نجاشي ، ۲۹ / ۵۹ )
۱۹ – اسماعيل بن محمد بن اسحاق بن جعفر الصادق . سند نجاشي از طريق ابوالمفضل شيباني از سنت شيعي عام است ( نجاشي ، ۲۹ / ۶۰ )
۲۰ – اسماعيل القصير بن ابراهيم بن بزه كوفي . نجاشي اشاره به نام كتاب نمي كند ، ولي روشن است كه منظور او كتاب بوده است ( تعبير : حدثنا اسماعيل به ) ( نجاشي‌، ۳۰ / ۶۱ )
۲۱- اسماعيل بن ابان . نجاشي علاوه بر عنوان كتاب ، دو كتاب ديگر هم به او نسبت داده است ( نجاشي ، ۳۲ / ۷۰ ) .

۲۲- اسماعيل بن جابر الجعفي ، از امامان باقر و صادق روايت مي كند ( نجاشي ، ۳۲- ۳۳ / ۷۱ ) .
۲۳ – ابو عبدالله الحسين بن موسي بن سالم الحناط ، از موالي . از امام صادق و از گروهي از راويان امام روايت مي كند ( نجاشي ، ۴۵ / ۹۰ )
۲۴ - ابو محمد الحسن بن جعفر بن الحسن ( ابن امام حسن المجتبي ) المديني ، از اعمش روايت دارد . او از امام صادق روايت مي كند . او كتاب داشته است . سند به كتابش را نجاشي از طريق ابن عقده از طريقي خاص روايت كرده است ( نجاشي ، ۴۶ / ۹۲ )
۲۵ – الحسن بن رباط البجلي كوفي ، از امام صادق روايت مي كند . نجاشي مي گويد كه او كتابي دارد به روايت حسن بن محبوب ( له كتاب روايه الحسن بن محبوب ) و آنگاه سند خود را نجاشي از طريق ابن محبوب به او مي رساند ( نجاشي ، ۴۶ / ۹۴ ) . تعبير نجاشي احتمالا نشانگر اين است كه او كتابهاي ديگري با روايات اشخاص ديگر دارد .
۲۶ – الحسن بن الحسين بن الحسن الجحدري الكندي ، از امام صادق روايت مي كند . نجاشي درباره او مي نويسد كه او كتبي داشته است از جمله با روايت الحسين بن محمد بن علي الازدي و آنگاه سند خود را از طريق ابن عقده از سنت روايي شيعي عام به الازدي و سپس به الجحدري مي رساند ولي در پايان سند اشاره دارد كه سند الجحدري به امام صادق مي رسد كه از امام يك نسخه را روايت مي كرده است . بنابراين كتاب او به روايت الازدي ، يك نسخه بوده است . بنابر اين گاهي يك كتاب را به نام نسخه مي خوانده اند ( نجاشي ، ۴۶ – ۴۷ / ۹۵ )
۲۷ – الحسن بن زياد العطار كوفي ( و نيز نقل شده : الحسن بن زياد الطائي ) ، از امام صادق روايت مي كند ( نجاشي ، ۴۷ / ۹۶ ) .
۲۸ - الحسن بن السري الكاتب الكرخي ، از امام صادق روايت مي كند . او كتابي دارد كه حسن بن محبوب از او روايت مي كند ( نجاشي ، ۴۷ / ۹۷ ) .
۲۹ - الحسن بن محمد الحضرمي ، نجاشي مي گويد كه او كتبي دارد و از جمله به روايت هارون بن مسلم بن سعدان . كاملا روشن است كه مراد او از كتب ، تعدادي دفتر حديث بوده كه همگي با عنوان كتاب شناخته مي شده و هر يك با يك راوي روايت مي شده است . آنگاه نجاشي سند خود را از دو طريق به عبدالله بن جعفر الحميري مي رساند و او از طريق هارون اين كتاب را از الحضرمي روايت مي كند . آنگاه نجاشي توضيح مي دهد كه راويان اين كتاب بسيارند . احتمالا منظور او نه كتاب هارون از الحضرمي ، بلكه راويان كتاب الحضرمي است ، كه هريك يك كتاب ، شايد با اندكي تفاوت از او روايت مي كردند ؛ شايد هم مقصود او كتاب هارون از الحضرمي است كه در اين صورت بايد بگوييم مسئله مربوط مي شود به تداول كتاب در نزد اماميه ( نجاشي ، ۴۹ / ۱۰۵ )

۳۰ – علي بن ابي المغيره الزبيدي الكوفي ، فرزندش حسن كه خود از امامان باقر و صادق روايت مي كرد ، كتاب پدر را از او روايت مي كرده است . نجاشي سندي به اين روايت ارائه نمي دهد . بايد گفت كه در واقع كتاب پدر از طريق روايت فرزند ، به عنوان كتاب شناخته شده است ؛ با اين وصف خود فرزند هم كتابي مفرد ويژه خود داشته است ( نجاشي ، ۴۹ / ۱۰۶ )
۳۱ - الحسن بن علي بن ابي المغيره الزبيدي الكوفي ، از امامان باقر و صادق روايت مي كرد ، او كتاب پدرش را از او روايت مي كرده است . نجاشي سندي به اين روايت ارائه نمي دهد . بايد گفت كه در واقع كتاب پدر از طريق روايت فرزند ، به عنوان كتاب شناخته شده است ؛ با اين وصف خود فرزند هم كتابي مفرد ويژه خود داشته است كه نجاشي به آن سند داده است ( نجاشي ، ۴۹ - ۵۰ / ۱۰۶ )
۳۲ – الحسن بن علي بن سبره ( نجاشي ، ۵۰ / ۱۰۸ )
۳۳ - ابو الخزرج الحسن بن الزبرقان ، قمي ( نجاشي ، ۵۰ / ۱۱۰ )
۳۴ - الحسن بن الحسين العرني النجار ، مدني ، كتابي داشته كه در آن از رجال و روات امام صادق از خود امام روايت مي كرده است . بنابراين در اين كتاب روايات او با واسطه از امام صادق گرداوري شده بوده است ( نجاشي ، ۵۱ / ۱۱۱ )
۳۵ - ابو محمد الحسن بن محمد بن الفضل ( از اعقاب نوفل بن الحارث بن عبدالمطلب ) ، نجاشي او را ثقه و جليل خوانده است . از امام رضا نسخه اي روايت مي كند . نجاشي سندي به اين نسخه نمي دهد . او علاوه بر اين نسخه ، كتاب بزرگي هم داشته است . نجاشي توضيح مي دهد كه او علاوه بر اين ، به واسطه پدرش از امامان صادق و كاظم روايت مي كند ، بنابر اين در اين كتاب اين روايات را و شايد روايات خود از امام رضا را كه به صورت نسخه اي مستقلا (؟) هم گردآورده بوده است ، روايت مي كرده است . اين احتمال هم هست كه آن نسخه ، بنابر تعريفي كه شايد بتوان از نسخه ارائه داد ، صرفا شامل روايات او از امام رضا به صورت مسند از پيامبر مي شده است . بهرحال نجاشي به نقل از ابن عياش جوهري به كتاب بزرگ او سند مي دهد ( نجاشي ، ۵۱ / ۱۱۲ ) .

۳۶ - الحسن بن ايوب ، نجاشي گفته كه او كتاب اصل داشته است . در اينجا كما اينكه مي بينيم ، تعبير كتاب در كنار اصل آمده است . نجاشي در اينجا سند مستقيم نمي دهد ، بلكه سند را به نقل از ابن الجنيد از حميد بن زياد مي آورد ( نجاشي ، ۵۱ / ۱۱۳ ) .
۳۷ – الحسن بن الحسين السكوني ، كوفي ، كتاب او مشتمل بر روايات از غير امامان بوده است ، چرا كه نجاشي تعبير كتابه عن الرجال كرده است . سند نجاشي از طريق ابن عقده از طريق شيعي كوفي به اوست ( نجاشي ، ۵۱ / ۱۱۴ ) .
۳۸ - ابو علي الحسين بن ابي العلاء الخفاف الاعور ، از امام صادق روايت مي كند . نجاشي مي گويد : او كتابهايي داشته از آن جمله به روايتي كه اسناد آن را از طريق ابن عقده نقل مي كند . بنابر اين به او كتابهاي ديگري با روايات ديگر و در سنتهاي روايي ديگر منسوب شده كه با يكديكر اختلاف داشته و به همين دليل هم نجاشي تعبير له كتب را آورده است ( نجاشي ، ۵۲ – ۵۳ / ۱۱۷ ) . در موضوع اين سنت های مختلف بعدا بيشتر بحث می کنيم.
۳۹ – الحسين بن حمزه الليثي الكوفي ، از امام صادق روايت مي كند . كتاب دارد ( نجاشي ، ۵۴ / ۱۲۱ )
۴۰ – الحسين بن عثمان الاحمسي البجلي الكوفي ، ابن عقده او را از رجال امام صادق ذكر كرده است . نجاشي مي گويد كه كتاب او به روايت ابن ابي عمير است و آنگاه سند خود را به ابن ابي عمير و حسين مي رساند . تعبير ( كتابه رواية محمد بن ابي عمير ) احتمالا به اين معني است كه نجاشي مي خواهد روايت كتاب او با روايت ابن ابي عمير را معرفي كند و الا او كتابهايي با روايات ديگران داشته است ( نجاشي ، ۵۴ / ۱۲۲‌) .
۴۱ – الحسين بن ابي غندر ، كوفي . از پدرش از امام صادق روايت مي كند . نجاشي مي گويد گفته شده است كه از امام كاظم روايت مي كند ( نجاشي ، ۵۵ / ۱۲۶ – ۱۲۷ ) .
۴۲ – الحسين بن المبارك ، تنها به نقل از ابن بطه به او اسناد مي دهد ، شايد به اين دليل كه در سند قبل سند خود را به ابن بطه آورده ، ديگر آن را تكرار نمي كند ( نجاشي ، ۵۶ / ۱۲۹ ) .
۴۳ – ابو عبدالله الحسين بن سيف بن عميره النخعي ، دو كتاب دارد : يكي كتابي كه آن را از برادرش علي بن سيف روايت مي كند و ديگري كتابي كه آن را از رجال روايت مي كند و آنگاه نجاشي تنها يك سند به حسين ارائه مي كند . بنابراين در يك كتاب تنها رواياتش را از برادرش نقل كرده و تعبير نجاشي نشان مي دهد كه كتاب مي تواند به برادرش منسوب شود و بنابراين اين خود دليل اين است كه انتساب كتاب به يك راوي بستگي به سنت روايي و كتب فهارس داشته است . جالب اينكه علي بن سيف هم صاحب كتابي بوده كه در فهارس به او منسوب شده ولي در روايت آن حسين نقشي نداشته است ( نك : علي بن سيف ) . در حقيقت حسين داراي رواياتي بوده كه بخشي از آن روايت كتاب / دفترهاي برادر بوده كه بعدا با همين عنوان در كتابهاي فهارس روايت شده و مابقي روايات او که از رجال مختلف بوده عنوان كتاب دوم را در فهارس پيدا كرده است ( نجاشي ، ۵۶ / ۱۳۰ ) .
۴۴ - ابو حذيفه اسحاق بن بشر الكاهلي الخراساني ، از رجال عامه ( اهل سنت ) و از امام صادق روايت مي كند ، او را در شمار راويان از امام صادق ذكر كرده اند . كتاب دارد كه نجاشي سندي خاص به آن مي دهد ( نجاشي ، ۷۲ / ۱۷۱ ) .
۴۵ – احمد بن الحسن بن اسماعيل بن شعيب بن ميثم التمار ، بنابر روايت نجاشي از كشي ، وي واقفي بوده است . از امام رضا روايت مي كند و نجاشي مي افزايد كه او صحيح الحديث و مورد اعتماد بوده است . كتاب نوادر داشته است كه نجاشي دو سند به آن مي دهد . جالب اينكه افزون بر نوادر ، كتابي نيز كه در آن رواياتش از ابان بن عثمان و از رجال حديث ( يعني غير امامان بوده ) در يك سند از سوي نجاشي به نقل از حسن بن محمد بن سماعه واقفي از او روايت شده است ( نجاشي ، ۷۴ / ۱۷۹ ) .
۴۶ – احمد بن الحسن بن الحسين اللؤلؤي ، او را نبايد فرزند الحسن بن الحسين اللؤلؤي ، از رجال حديث دانست ، كتابي داشته با عنوان اللؤلؤة. نجاشي سندي مي دهد كه در آن الحسن بن الحسين اللؤلؤي از وي روايت مي كند ( نجاشي ، ۷۸ / ۱۸۵ ) .
يكشنبه ۱۹ تير ۱۴۰۱ ساعت ۲:۲۷
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت