آرشیو
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۱٫۹۶۵٫۳۲۱ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۵۲ نفر
تعداد یادداشت ها : ۲٫۰۸۴
بازدید از این یادداشت : ۳۳۹

پر بازدیدترین یادداشت ها :
از شمار دو چشم یک تن کم وز شمار خرد هزاران بیش
(در رثای استاد مهدوی دامغانی. دو فرسته)

درگذشت شادروان استاد دکتر احمد مهدوی دامغانی به حق ضايعه ای بزرگ است. او از آخرين افراد نسل دانشمندانی بود که روزگار ما سخت به وجود آنان نيازمند است و متأسفانه کمتر شاهد بروز و ظهور آنان هستيم. نخستين بار با نام استاد احمد مهدوی دامغانی در دائرة المعارف بزرگ اسلامی شايد حدود سی و سه چهار سال پيش از رهگذر مطالعه تصحيح کتاب کشف الحقائق عزيز نسفي آشنا شدم؛ تصحيحی خوب و با مقدمه ای مفيد. بعد از آن از طريق استادم مرحوم محقق طباطبایی زمينه آشنایی من با استاد مهدوی بيشتر شد و آن هم از طريق آشنایی با تصحيح کتاب المجدي تأليف ابن الصوفي العمري بود که با همت محقق طباطبایی و با کوشش استاد مهدوی دامغانی با مقدمه ای به فارسی و مفصل منتشر شد. تصحيح کتابی در نسب آن هم در پايه کتاب المجدي که از اصول کتب انساب است البته کار آسانی نيست و به دلیل مشکلات نسخه ای آن نيازمند تلاش بسيار است. استاد در تصحيح متن نهايت تلاش خود را کردند و تصحيح مورد اقبال اهل فضل قرار گرفت؛ گرچه به تدريج عالمان طراز اول اين رشته همچون آية الله شبيري زنجاني و علامه روضاتي و اخيرا علامه عبد الستار حسنی حواشی و اصلاحاتی را بر متن کتاب ارائه داده اند. به گمانم سال هشتاد و يا هشتاد و يک شمسی بود که دوستی بزرگوار که متصدی امر چاپ بود نسخه تازه منتشر شده تصحيح مجلد اول نسمة السحر فيمن تشيع وشعر به کوشش استاد مهدوی دامغانی را که در طبقات شعرای شيعی و از نويسنده ای يمنی و امامی مذهب است در اختيارم گذاشت تا اشکالات چاپی/ تايپی آن را که به دليل عجله ناشر در چاپ اول آن رفته بود گزارش کنم. بلافاصله بعد از آن چاپ ديگری از همان مجلد اول ديگر بار از سوی ناشر در تهران و باز همراه با اصلاحات و اضافات تازه استاد مهدوی منتشر شد. مطالعه نسمة السحر و پيچيدگی کار روی متنی ادبی مانند اين کتاب اين بنده نا آگاه به ادب عربی را بيش از پيش دلبسته مقام علمی و ادبی استاد مهدوی دامغانی کرد. مدت زمانی بسیار کوتاه بعد از آن، هنگامی که نويسنده اين سطور رهسپار پاريس برای ادامه تحصيلات شدم اين اقبال را داشتم که برای نخستين بار به زيارت ايشان مشرف شوم. خوب به دليل آشنایی و رفاقت ايشان با مرحوم پدرم و نيز با دايی ام مرحوم محقق طباطبایی و همچنين آشنایی مختصر اين بنده ناچيز با اخوی ايشان مرحوم آية الله شيخ محمد رضا مهدوی دامغانی چندان سخت نبود که مورد لطف استاد مهدوی قرار بگيرم. در سال های پاريس مکرر اين توفيق برای من حاصل شد تا محضر ايشان را درک کنم و در مجالس مختلف از ايشان و به ويژه به جهت شنيدن خاطرات ايشان بهره مند شوم. همچنين گاهی آن مرحوم برای مناسبت های مذهبی به دو زبان فارسی و فرانسه برای جمع ايرانيان پاريس مباحثی را افاده می فرمودند و من هم توفيق استفاده داشتم.

باری اين ديدارها موجب شد که به خواندن آثار ايشان بيشتر علاقمند شوم و به ويژه چند مقاله بسيار خوب ايشان که درباره مباحث ادبی و تاريخی مرقوم فرموده اند و بيش از آن مقالات و يادداشت هایی که در تجليل از دانشمندان برجسته سده گذشته و به مناسبت های مختلف و آن هم با قلمی بسيار روان و شيرين از خود به يادگار گذاشته اند. من با وجود اينکه برخی از اين مقالات مانند آنچه درباره مرحوم علامه قزوينی و يا مرحوم فروزانفر و يا احوال و تاريخ حوزه علميه مشهد مقدس به قلم تحرير آورده اند را نه يکبار که چند بار خوانده ام اما هر بار که باز به مناسبتی يکی از اين چند مجموعه مقالات ايشان را که به همت شاگردان و علاقمندان ايشان منتشر شده به دست می گيرم بی اختيار باز شروع می کنم به خواندن مکرر اين نوع نوشته های ايشان که حقيقتا برای بازنويسی تاريخ فرهنگی و مذهبی و علمی ايران در سده چهاردهم قمری از منابع دست اول به حساب می آيد.

استاد مهدوی دامغانی به ويژه در سال هایی که در ايالات متحده رحل اقامت افکند بسيار فعال در حوزه تصحيح و تأليف کوشا بودند و علاوه بر آن سال ها برای تنی چند از دانشجويان دکتری و پست دکتری دانشگاه های هاروارد و پنسیلوانيا درس هایی را ارائه می دادند و متونی در ادب فارسی و عربی و گویا فقه و عقاید تدريس می کردند. نفس حضور ايشان در آمريکا و فعاليت در قالب تدريس برای شماری از دانشجويان و همچنين ارائه سخنرانی های مذهبی بی ترديد در ترويج فرهنگ و ادب و زبان فارسی در ميان ايرانيان و علاقمندان به فرهنگ ايران و اسلام در آمريکا و همچنين تبيين مبانی تشيع تأثير تمام داشت.

استاد مهدوی دامغانی در مشهد چند سالی ادبيات عرب و مقداری از دروس منطق و فلسفه و بخش هایی از سطوح عاليه را در محضر استادان برجسته آن ديار مقدس فرا گرفتند و بعد در تهران اين توفيق را داشتند که از محضر بزرگترين استادان دانشکده های معقول و منقول و دانشکده ادبيات آن زمان؛ کسانی در نسل استادان فروزانفر و بديع الزمانی و استاد جلال همایی و علی اکبر فياض و بسياری ديگر بهره مند شوند و از خرمن دانش آنها در رشته های مختلف ادب و دين توشه بردارند. در تهران مدتی نيز محضر درس مکاسب مرحوم آية الله حاج شيخ محمد تقی آملی را هم درک کردند. تخصص اصلی ايشان ادب فارسی و ادب عرب و احاطه عجيب بر فنون مختلف شعر و نثر عربی بود و چنانکه از نوشته های ايشان که به ويژه در قالب مقالات کوتاه و بلند و مقدمه هایی چند بر آثار ديگران تدوين و تحرير شده بر می آيد معلوم است که بارها و بارها متون اصلی و کلاسيک ادب عرب را نظماً و نثراً در کنار متون اصلی ادب فارسی خوانده اند و در حافظه قوی خود آنها را ثبت و ضبط کرده اند؛ روايةً ودرايةً. استاد مهدوی علاوه بر زبان های فارسی و عربی از آثار فرانسه نيز به دليل آشنایی خوبشان با اين زبان بهره مند بودند و من خود مکرر سراغ دارم که در نوشته های خود به برخی منابع فرانسوی ارجاع داده اند و چنانکه گفتم به اين زبان صحبت می کردند و حتی سخنرانی می کردند. از ويژگی های مهم استاد مهدوی دامغانی علاقه بی حد و اندازه و خالصانه نسبت به مقام مقدس اهل بيت عصمت و طهارت بود؛ و خداوند او را با موالی کرام محشور فرمايد. در گفتار و در نوشتار بسيار به آداب اسلامی و ايرانی پايبند بودند و چنانکه گفتم حقيقتا آثارشان شيرينی و لطافت خاص خود را دارد.

فقدان اين استاد برجسته که يادگار عصر بزرگان ادب و فرهنگ ايران زمين بود ضايعه ای است سنگين. اميدوارم ايران عزيز ما باز هم قادر باشد فرزندانی به شايستگی او تربيت کند؛ رضوان خداوند بر او باد.
يكشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱:۱۷
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت