آرشیو
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۱٫۹۸۵٫۹۴۵ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۵۸ نفر
تعداد یادداشت ها : ۲٫۰۸۴
بازدید از این یادداشت : ۵۳

پر بازدیدترین یادداشت ها :


کتاب الحيدة والاعتذار في الرد على من قال بخلق القرآن منسوب به عبدالعزيز بن يحيى الكناني المكي (د. ۲۴۰ق) تاکنون چندين بار منتشر شده. کتاب متن گفتگویی است مزعوم ميان او و بشر بن غياث مريسی، فقيه و متکلم جهمی و حنفی مذهب بغداد در محضر مأمون خليفه عباسی. صورت حکايت بر اساس متن کتاب به قلم خود عبد العزيز بن يحيی است. او از شاگردان شافعي بود و در اصول فقه متأثر از وی بود. در کتاب اخبار فخ هم حکاياتی درباره او نقل شده که همگی ساختگی است و بدانها اعتمادی نيست. چنانکه چندين محقق و از جمله پروفسور فان اس نوشته اند کتاب الحيدة متنی است ساختگی که حنبليان بعدها آن را برای پيروز نشان دادن خود در بحث با متکلمان جهمی و در واکنش به واقعه محنه برساخته اند. متن کتاب و تصويری که از مجلس مأمون در طی آن به دست می دهد کمترين ترديد را باقی نمی گذارد که حکايت به کلی از آغاز تا انجامش ساختگی است و با واقعيت های تاريخی دوران مأمون و عصر محنه و با آنچه از بشر مريسی و افکارش و مناسباتش با مأمون می شناسيم و نيز از مناسبات مأمون با فقهای عصرش سازگار نيست. از اين کتاب نسخه های متعددی باقی مانده که با هم اختلاف هایی اساسی گاه دارند. اين نسخه ها متن حکايت را با روايتی در آغاز آن نقل می کنند که لزوما به معنای ريشه ساختن اين متن نيست. سند اين است:

ذكر ما جرى بين عبد العزيز بن يحيى رحمه الله وبين بشر المريسي. قرأت على أبي عمر أحمد بن خالد في ربيع الآخر عام اثنين وخمسين وثلاثمائة، حدثنا أبو عمرو عثمان بن أحمد بن عبد الله بن السماك قال ثنا أبو بكر محمد بن الحسن بن أزهر بن حسين القطايعي، قال: حدثني أبو عبد الله العباس ابن محمد بن فرقد، قال: حدثني أبي محمد بن فرقد بهذا الكتاب من أوله إلى آخره، قال: قال عبد العزيز بن مسلم الكناني ...

تحرير ديگری از اين متن در کتاب الإبانة ابن بطه عکبري (د. ۳۸۷ ق) نقل شده که با متن نسخه های موجود تفاوت بسيار دارد و به نظر می رسد که مرحله ای پيشتر را از مراحل ساختن متن کتاب نشان می دهد (الابانة، ۶/ ۲۲۶ تا ۲۲۷). از مهمترين ويژگی های اين روايت اين است که عناصر قصه گونه متن نسخه های خطی کتاب را ندارد. سند ابن بطه در صدر آن يک حلقه مشترک با سند بالا دارد. سند ابن بطه به اين متن و آغاز آن از اين قرار است:

حَدَّثَنَا أَبُو حَفْصٍ عُمَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ رَجَاءٍ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو أَيُّوبَ عَبْدُ الْوَهَّابِ بْنُ عَمْرٍو النَّزَلِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنِي أَبُو الْقَاسِمِ الْعَطَّافُ بْنُ مُسْلِمٍ، قَالَ: حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ بِشْرٍ، وَدُبَيْسٌ الصَّائِغُ، وَمُحَمَّدُ بْنُ فَرْقَدٍ، قَالُوا: قَالَ لَنَا عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنُ يَحْيَى الْمَكِّيُّ الْكِنَانِيُّ: أَرْسَلَ لِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ الْمَأْمُونُ فَأَحْضَرَنِي، وَأَحْضَرَ بِشْرَ بْنَ غِيَاثٍ الْمِرِّيسِيَّ فَدَخَلْنَا عَلَيْهِ، فَلَمَّا جَلَسْنَا بَيْنَ يَدَيْهِ قَالَ: إِنَّ النَّاسَ قَدْ أَحَبُّوا أَنْ تَجْتَمِعَا وَتَتَنَاظَرَا، فَأَرَدْتُ أَنْ يَكُونَ ذَلِكَ بِحَضْرَتِي فَأَصِّلَا فِيمَا بَيْنَكُمَا أَصْلًا إِنِ اخْتَلَفْتُمَا فِي فَرْعٍ رَجَعْتُمَا إِلَى الْأَصْلِ، فَإِنِ انْقُضِي فِيمَا بَيْنَكُمَا أَمْرُهُ إِلَّا كَانَتْ لَكُمَا عَوْدَةٌ.

وجود اين حلقه مشترک در ميان اين دو سند مشکل بتواند مسئوليت تدوين و ساختن اين متن را روشن کند. احتمالا سند اول بر اساس سند دومی ساخته و پرداخته شده است. چنین پیداست که حتی متن ابن بطه هم ريشه در متن بسيار مختصرتری داشته که بعدا بدين ترتيب گسترش پيدا کرده است. اينکه نخستين بار کی و کجا چنين حکايتی را به نام عبد العزيز بن يحیی الکناني ساخته اند به هرحال بر ما روشن نيست. اما در حالی که سند ابن بطه دست کم می تواند نشان دهد که متن ادعایی از مناظره در زمان ابن بطه عکبری موجود بوده سند نخست ابدا نمی تواند تاريخ آن را بازتاب دهد. بايد ديد قديمترين نسخه کتاب به چه زمانی بر می گردد. صرف وجود اين سند ريشه تاريخی آن را نمی تواند توضيح دهد چرا که تصورش چندان سخت نيست که اين سند را بتوان کاملا جعل کرد.

اما هر چه هست دو نکته در اين ميان بسيار جالب توجه است: نخست اينکه هم ابن نديم و هم بعدا خطيب بغدادي به وجود کتاب الحيدة به عنوان تأليفی از عبد العزيز بن يحيی الکناني تصريح کرده و موضوع آن را مناظره او با بشر دانسته اند. شايد وجود اين گواهی ها همراه با سندهای بالا برای برخی کافی باشد تا اصالت متن کتاب را قطعی بدانند. اين دست کم نگاهی است که بيشتر مصححان متن اين کتاب تاکنون داشته اند. اما چنانکه گفتم بی ترديد اين کتاب و تمام حکايت ساختگی است. نخست خوب است عبارات ابن نديم (ص ۲۷۵) و خطيب بغدادي را با هم مرور کنيم:

عبد العزيز الكناني من طبقة الحارث، كان متكلما مقدما وزاهدا عابدا وله في الكلام والزهد كتب، وتوفي وله من الكتب كتاب الحيدة فيما جرى بينه وبين بشر المريسي. در اينجا اشاره ای به اينکه گفتگو در محضر مأمون صورت گرفته و موضوع آن ديده نمی شود.
خطيب بغدادي (تاريخ بغداد، ۱۰/ ۴۴۹): ... وقدم بغداد في أيام المأمون وجرى بينه وبين بشر المريسي مناظرة في القرآن وهو صاحب كتاب "الحيدة". ... وآثار الشافعي في كتب عبد العزيز المكي بينة عند ذكر الخصوص والعموم والبيان، كل ذلك مأخوذ من كتاب المطلبي رحمه الله. نقل ذلك عن داود ابن علي الأصبهاني الذي صنف كتاب فضائل الشافعي وذكر فيه أصحابه الذين أخذوا عنه.

بنابراين خطيب بغدادي اشاره می کند که مناظره در محضر مأمون اتفاق افتاده و موضوع آن درباره قرآن است. با اين وصف در حالی که ابن نديم کتاب الحيدة را درباره گفتگو ميان بشر و عبد العزيز می داند خطيب تنها به ذکر کتاب بسنده کرده و ارتباط آن را با گفتگوی ادعایی مطرح نمی کند. خطيب بغدادي همچنين مطلبی درباره تأثير شافعي در آثار عبد العزيز بن يحیی می گويد که اهميت بسيار زيادی دارد. آنچه او در اين موضوع گفته به نقل از داود ظاهری است. سند ديگر به گفته داود در مناقب الشافعي بيهقي (۲/ ۳۲۸) آمده است:
قال داود: وكان أحد أتباع الشافعي والمقتبسين منه والمعترفين بفضله: «عبدالعزيز بن يحيى الكناني»: طالت صحبته واتباعه له وخرج معه إلى اليمن. وآثار الشافعي في كتاب عبد العزيز المكي بينة عن ذكره الخصوص والعموم والبيان. كل ذلك مأخوذ من كتب المُطَّلبي. رحمة الله عليه.

در متن کتاب الحيدة در جريان گفتگوها ميان بشر و عبد العزيز، شخص اخير از موضوع خصوص و عموم به معنای اصولی آن سخن می گويد. بنابراين حنبليانی که متن گفتگوی مزعوم بشر و عبد العزيز را برساخته اند از اين واقعيت اطلاع داشتند و از آن در تدوين متن گفتگو بهره برده اند تا روايت خود را واقعی تر جلوه دهند. اگر گفته ابن نديم را مستقل از انتساب ادعایی متن کنونی کتاب الحيدة به عبد العزيز و آنچه در طی آن ادعا شده بدانيم شايد بتوان گفت که کتاب الحيدة صرفا گفتگوی مناظره ای بوده که واقعا ميان عبد العزيز و بشر مريسی اتفاق افتاده بوده اما نه در محضر مأمون و نه لزوما درباره خلق قرآن. بنابراين آنچه در روايت های موجود از اين متن امروزه در دسترس است ربطی به گواهی ابن نديم ندارد. به عبارت ديگر بر اساس اين حکايت که بشر و عبد العزيز با هم مناظره ای داشته اند بعدا متن مناظره ای در محضر مأمون پرداخته شده و به عنوان کتاب الحيدة و با موضوع خلق قرآن معرفی شده. با اين وجود کاملا پذيرفتنی است که گواهی خطيب بغدادي را نه گواهی مستقل بلکه بر اساس همين روايات موجود از کتاب الحيدة بدانيم. بنابراين روايت او ارزش گواهی مستقل را ندارد. مسلم است که متن کتاب الحيدة در بغداد سده پنجم و حتی قبل از آن در دوران ابن بطه کاملا در ميان حنبليان شهرت داشته است و از آن در تبليغات مذهبی خود بهره می برده اند.
عبدالعزيز بن يحیی مانند حارث محاسبي آشنا با مباحث کلامی بود. گرايشات او البته حنبلی نبود. او متأثر از محمد بن ادريس شافعي و نظام فکری او بود منتهی برخلاف محاسبي که می دانيم مورد انتقاد احمد بن حنبل بود به خوبی می توانست در نقش يک مخالف بشر مريسی و جهميه در داستان ساخته شده توسط حنبليان بغداد در مقابله با متکلمان جهمی و معتزلی نظر آنان را به خود جلب کند. حنبليان برای مناظره با بشر مريسی نيازمند به يک "متکلم" بودند نه يک "محدث". همه چيز برای اين داستان سازی آماده بود. بدين ترتيب عبد العزيز بن يحیی به روايت حنبليان از متکلمی با گرايشاتی کلامی که مورد تأکيد ابن نديم قرار گرفته به آدمی با گرايشات اصحاب حديث و مخالف مباحث کلامی و نزديک به گرايشات حنبلی فروکاسته می شود.

ذهبی، مورخ برجسته با وجود گرايش به حنبليان اما با هوشمندی دريافت که اين کتاب نمی تواند کتابی صحيح النسبة باشد. او آن را کتابی "موضوع" می نامد (ميزان الاعتدال ۲/ ۶۳۹ ): عبد العزيز بن يحيی بن عبد العزيز الكناني المكي الذي ينسب إليه "الحيدة" في مناظرته لبشر المريسي ... قلت لم يصح إسناد كتاب الحيدة إليه فكأنه وضع عليه. والله أعلم.
شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۳:۱۸
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت