آرشیو
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۲٫۰۴۳٫۴۵۵ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۲۶ نفر
تعداد یادداشت ها : ۲٫۰۸۵
بازدید از این یادداشت : ۳٫۰۱۱

پر بازدیدترین یادداشت ها :


کتاب دلائل الامامة که قرنها در سنت حديثی اماميه منسوب به محمد بن جرير بن رستم طبري شيعی و نويسنده المسترشد در امامت قلمداد می شد امروزه معلوم است که از او نيست. برخی از محققان به گمان اينکه پس اگر اين کتاب از او نيست بنابراين از يک محمد بن جرير بن رستم ديگری است متأخرتر از نويسنده المسترشد، به دو طبري کبير و صغير قائل شده و کتاب را از طبري صغير فرض کرده اند. اين در حالی است که انتساب اين اثر به "محمد بن جرير طبري" نامی تنها نتيجه و اثر برداشت اشتباهی از برخی روايات کتاب است که با تعبير "قال محمد بن جرير الطبري" آغاز می شود. در حقيقت دلائل الإمامة از محمد بن جرير طبري نيست؛ چه صغير و چه کبير. جالب اين است که نه تنها اين کتاب به طبري نسبت داده می شود بلکه يک متن ديگر که تنها مختصری از آن همراه با تعدادی اندک از زيادات و فراهم آمده قرنها بعد است؛ متنی به نام نوادر المعجزات تاکنون دست کم دو بار منتشر شده و بدان به عنوان کتابی از همين نويسنده ارجاع داده می شود؛ در حالی که نه تنها کتاب از محمد بن جرير طبري شيعی نيست بلکه اساساً اين کتاب نوشته مستقلی نيست و تنها گزيده ای است غير فنی از کتاب دلائل الإمامه (برای اين مورد، نک: مقاله مستقل ما درباره نوادر المعجزات که پيشتر در همين سايت منتشر شده است).
حال اگر کتاب دلائل الإمامة از محمد بن جرير طبري شيعی نيست؛ پس از کيست؟ ما در مقاله ای ديگر بدين پرسش پاسخ خواهيم داد منتهی همينجا اين مقدار بايد گفت که نويسنده کتاب شخصيتی ناشناخته است که در نيمه اول سده پنجم قمری فعال بوده و معاصر شيخ طوسي است و به احتمال بسيار زياد در بغداد زندگی می کرده اما به دليل معاصرت مورد توجه رجالشناسان آن دوران، مانند نجاشي و شيخ طوسي قرار نگرفته است. احتمالات مختلف را در آن مقاله پيشگفته متذکر شده ايم. در آن مقاله متذکر شده ايم که کتاب دلائل الإمامه موجود متشکل از چند بخش است که تنها یک بخش آن تأليف اين دانشمند معاصر شيخ طوسي است و بخشهای ديگر آن همگی الحاقی است و بعداً به متن کتاب دلائل الإمامه افزوده شده است. يکی از همين بخشهای الحاقی است که موجب شده متن کتاب دلائل الإمامة به محمد بن جرير طبري منسوب شود؛ با اين توضيح: تقريباً در همه ابواب کتاب دلائل الإمامة و به ويژه ذيل عنوان "معجزات" هر امام تعدادی روايت به نقل از شخصی با عنوان "ابو جعفر محمد بن جرير طبري" و بدون اسنادی به او نقل می شود با مضامينی عموماً غاليانه و با تمايل به نقل توانايی های غير طبيعی به امامان. از اسناد اين دسته روايات يعنی سندهايی که محمد بن جرير به دست می دهد معلوم است که سازندگان اين دسته روايات می خواسته اند به دروغ اين احاديث را به محمد بن جرير طبري سنی مذهب يعنی نويسنده تاريخ و تفسير نسبت دهند؛ چرا که از برخی شيوخ شناخته شده او در ترکيب و جعل برخی از اين سندها بهره گرفته شده است. مضامين احاديث و نيز ساختار متن ها و سندهای اين دسته احاديث شکی را ايجاد نمی کند که اين متن از طبري سني نيست و به نام او جعل شده و در متن کتاب دلائل الإمامة در ابواب مختلف آن گذارده و بدان الحاق شده است. اين کار خود نويسنده اصلی دلائل الإمامه نمی تواند باشد چرا که نوع سندهای روايت اين دسته احاديث با شيوه او در بخشهای اصلی کتاب سازگار نيست. اما از ديگر سو اين نکته را هم بايد افزود که جعل و پیشنهاد اين دسته احاديث به احتمال زياد کار يکی از شيوخ نويسنده دلائل الإمامة، يعنی ابو المفضل شيباني، محدث برجسته امامی مذهب نيمه دوم سده چهارم قمری است که خود از راويان طبري سني مذهب بوده و بعيد نيست که دفتری را از احاديث با مضامين شيعی و تند غاليانه ساخته و بدو منسوب کرده و بعدها شخصی روايات اين دفتر را به صورت پراکنده در متن کتاب دلائل الإمامه که تأليف يکی از شاگردان ابو المفضل بوده قرار داده است. جالب است بدانيم که در اين روايات، محمد بن جرير طبري خود به عنوان شخصی معرفی می شود که با امام حسن عسکري ملاقات داشته و با آن حضرت گفتگو هم کرده است. ابو المفضل شيبانی معروف بوده که دفاتری از اسانيد و دفاتری از متون داشته و متون مختلف را با اسانيد مختلف جا به جا تعويض می کرده و برای هر متنی به دلخواه سندی را از دفاتر اسانيد خود انتخاب می کرده است (برای اين مورد، نک: ابن الغضائري، رجال، ص 98 تا 99). در سندهای اين دسته احاديث به ويژه از احاديث عبد الله بن محمد البلوي المصري و روايت او از عمارة بن زيد بهره گرفته شده است. البلوي معروف است به اينکه خود نامهای اشخاصی را و از جمله همين عمارة بن زيد را بر می ساخته و از این اشخاص ساختگی همه گونه روايتی نقل می کرده است؛ ساخته و پرداخته ذهن قصه پرداز خودش (درباره او مقاله مستقلی نوشته ام که به زودی منتشر خواهد شد؛ نيز نک: ابن الغضائري، ص 77 تا 78، 80؛ نجاشي، رجال، ص 303، 324). در اين روايات جالب است که عمارة بن زيد خود از معاصران و شاگردان و راويان امامان علي بن موسی الرضا و علي بن محمد الهادي (ع) و نيز عبد الله بن محمد البلوي از اصحاب و راويان و هم سخنان با امام حسن عسکري (ع) جلوه می کنند. اينجا نمونه هايی از سندهای مجعول منسوب به طبري را در کتاب دلائل الإمامة می آوريم:

دلائل الإمامة (ط - الحديثة)، ص: 164
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ جَرِيرٍ الطَّبَرِيُّ: حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَلَوِيُّ ثُمَّ الْأَنْصَارِيُّ، قَالَ: قَالَ عُمَارَةُ بْنُ زَيْدٍ...

دلائل الإمامة، ص: 165
وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ سُفْيَانُ‏ ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: أَخْبَرَنَا الْأَعْمَشُ، عَنْ كَثِيرِ بْنِ سَلَمَةَ ، قَالَ: ...
دلائل الإمامة، ص: 166
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا سَلَمَةُ ابْنِ مُحَمَّدٍ، قَالَ: أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْجَاشِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ سَعْدٍ، قَالَ: أَخْبَرَنَا أَبُو عَرُوبَةَ، عَنْ سَعِيدِ بْنِ أَبِي سَعِيدٍ، عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ، قَالَ: ...
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا وَكِيعٌ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ مَرْوَانَ، عَنْ جَابِرٍ، قَالَ: ...
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ، قَالَ: أَخْبَرَنَا عُمَارَةُ بْنُ زَيْدٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ سَعْدٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَرِيرٍ، قَالَ: أَخْبَرَنِي ثَقِيفٌ الْبَكَّاءُ، قَالَ: ...
دلائل الإمامة، ص: 170
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ اللَّيْثُ بْنُ مُحَمَّدِ ابْنِ مُوسَى الشَّيْبَانِيُّ، قَالا: أَخْبَرَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ كَثِيرٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَبْرَئِيلَ، قَالَ:...
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ كَثِيرٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحْرِزٍ بْنِ يَعْلَى، عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْوَاقِدِيِّ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَامَانَ، قَالَ: ...
دلائل الإمامة ؛ ص171
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: حَدَّثَنَا سُلَيْمَانُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ النَّصِيبِينِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا زِرُّ بْنُ كَامِلٍ، عَنْ أَبِي نَوْفَلٍ مُحَمَّدِ بْنِ نَوْفَلٍ الْعَبْدِيِّ، قَالَ: ....
دلائل الإمامة ؛ ص181
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: حَدَّثَنَا مُحْرُوزُ بْنُ مَنْصُورٍ، عَنْ أَبِي مِخْنَفٍ لُوطِ بْنِ يَحْيَى الْأَزْدِيِّ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبَّاسُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: ...
دلائل الإمامة، ص: 184
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: حَدَّثَنَا يَزِيدُ بْنُ مَسْرُوقٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَكْحُولٍ، عَنِ الْأَوْزَاعِيِّ، قَالَ: ...
- قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: حَدَّثَنَا عِيسَى بْنُ‏ مَاهَانَ بْنِ مَعْدَانَ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو جَابِرٍ كَيْسَانُ بْنُ جَرِيرٍ، عَنْ أَبِي النَّبَّاخِ‏ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْلَى، قَالَ: ...
دلائل الإمامة، ص: 199
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ سُفْيَانُ بْنُ وَكِيعٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ قُدَامَةَ بْنِ عَاصِمٍ، قَالَ: ...
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ، عَنْ عُمَارَةَ بْنِ زَيْدٍ، عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ إِبْرَاهِيمَ بْنِ غُنْدَرٍ، قَالَ: ...
دلائل الإمامة؛ ص200
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ سُلَيْمَانَ بْنِ أَيُّوبَ الْهَاشِمِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ كَثِيرٍ، قَالَ: أَخْبَرَنَا سُلَيْمَانُ بْنُ عِيسَى، قَالَ: ...
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عُبَيْدِ بْنِ نَاصِحٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ، قَالَ: ...
دلائل الإمامة؛ ص219
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: وَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَرَفَةَ الْعَبْدِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، قَالَ: حَدَّثَنَا الْعَلَاءُ بْنُ مُحْرِزٍ، قَالَ: ...
دلائل الإمامة، ص: 220
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: وَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مَنْصُورٍ الرَّمَادِيُ‏ ، قَالَ: حَدَّثَنَا شَاذَانُ بْنُ عُمَرَ ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُرَّةُ بْنِ قَبِيصَةَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ، قَالَ: قَالَ لِي: جَابِرُ بْنُ يَزِيدَ الْجُعْفِيُّ: ...
دلائل الإمامة، ص: 362
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ جَرِيرٍ الطَّبَرِيُّ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا عُمَارَةُ بْنُ زَيْدٍ، قَالَ: رَأَيْتُ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا (عَلَيْهِ السَّلَامُ) وَ قَدِ اجْتَمَعَ إِلَيْهِ وَ إِلَى الْمَأْمُونِ وُلْدُ الْعَبَّاسِ لِيُزِيلُوهُ عَنْ وَلَايَةِ الْعَهْدِ، وَ رَأَيْتُهُ يُكَلِّمَ الْمَأْمُونَ وَ يَقُولُ: ...
دلائل الإمامة؛ ص397
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ جَرِيرٍ الطَّبَرِيُّ، حَدَّثَنَا سُفْيَانُ، قَالَ: حَدَّثَنَا عُمَارَةُ بْنُ زَيْدٍ، قَالَ: حَدَّثَنِي إِبْرَاهِيمُ بْنُ سَعْدٍ، قَالَ: ...
دلائل الإمامة، ص: 412
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ جَرِيرٍ الطَّبَرِيُّ، حَدَّثَنَا سُفْيَانُ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَلَوِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا عُمَارَةُ بْنُ زَيْدٍ، قَالَ: قُلْتُ لِعَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْوَفِيِّ (عَلَيْهِ السَّلَامُ): هَلْ تَسْتَطِيعُ أَنْ تُخْرِجَ مِنْ هَذِهِ الْأُسْطُوَانَةِ رُمَّاناً؟ قَالَ: نَعَمْ، وَ تَمْراً وَ عِنَباً وَ مَوْزاً. فَفَعَلَ ذَلِكَ وَ أَكَلْنَا وَ حَمَلْنَا.
دلائل الإمامة، ص: 413
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا عُمَارَةُ بْنُ زَيْدٍ، قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ عَلِيٍّ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) أَ تَقْدِرُ أَنْ تَصْعَدَ إِلَى السَّمَاءِ حَتَّى تَأْتِيَ بِشَيْ‏ءٍ لَيْسَ فِي الْأَرْضِ لِنَعْلَمَ ذَلِكَ؟ فَارْتَفَعَ فِي الْهَوَاءِ وَ أَنَا أَنْظُرُ إِلَيْهِ حَتَّى غَابَ، ثُمَّ رَجَعَ وَ مَعَهُ طَيْرٌ مِنْ ذَهَبٍ فِي أُذُنَيْهِ أَشْنِفَةٌ مِنْ ذَهَبٍ، وَ فِي مِنْقَارِهِ دُرَّةٌ، وَ هُوَ يَقُولُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ، عَلِيٌّ وَلِيُّ اللَّهِ، فَقَالَ: هَذَا طَيْرٌ مِنْ طُيُورِ الْجَنَّةِ. ثُمَّ سَيَّبَهُ فَرَجَعَ.
دلائل الإمامة، ص: 426
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ جَرِيرٍ الطَّبَرِيُّ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ‏: رَأَيْتُ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ السِّرَاجُ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) تَكَلَّمَ لِلذِّئْبِ فَكَلَّمَهُ، فَقُلْتُ لَهُ: أَيُّهَا الْإِمَامُ الصَّالِحُ، سَلْ هَذَا الذِّئْبَ عَنْ أَخٍ لِي بِطَبَرِسْتَانَ خَلَّفْتُهُ وَ أَشْتَهِي أَنْ أَرَاهُ. فَقَالَ لِي: إِذَا اشْتَهَيْتَ أَنْ تَرَاهُ فَانْظُرْ إِلَى شَجَرَةِ دَارِكَ بِسُرَّمَنْ‏رَأَى. وَ كَانَ قَدْ أَخْرَجَ فِي دَارِهِ عَيْناً تَنْبُعُ عَسَلًا وَ لَبَناً، فَكُنَّا نَشْرَبُ مِنْهُ وَ نَتَزَوَّدُ. (در اين روايت سازنده متن توجه نداشته که البلوي اهل طبرستان نبوده است؛ مگر آنکه نام او را در اين سند اشتباه کاتب فرض کنيم).
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: رَأَيْتُ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ السِّرَاجُ‏ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) يَمْشِي فِي أَسْوَاقِ سُرَّ مَنْ رَأَى وَ لَا ظِلَّ لَهُ، وَ رَأَيْتُهُ يَأْخُذُ الْآسَ فَيَجْعَلُهَا وَرِقاً ، وَ يَرْفَعُ طَرْفَهُ نَحْوَ السَّمَاءِ وَ يَدَهُ فَيَرُدُّهَا مَلْأَى لُؤْلُؤاً.
قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: قُلْتُ لِلْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) أَرِنِي مُعْجِزَةً خُصُوصِيَةً أُحَدِّثُ بِهَا عَنْكَ. فَقَالَ: يَا ابْنَ جَرِيرٍ، لَعَلَّكَ تَرْتَدُّ. فَحَلَفْتُ لَهُ ثَلَاثاً، ...

يكشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۷:۱۰
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت