آرشیو
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۲٫۰۵۵٫۳۷۸ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۱۰۰ نفر
تعداد یادداشت ها : ۲٫۱۱۵
بازدید از این یادداشت : ۹۳

پر بازدیدترین یادداشت ها :


يکی از فعالان و نویسندگان رسانه ای که امیدوارم در آرزوی دستیابی به توفيقات علمی بختيار باشد اخیرا در نوشته ای خطاب به این قلم ابراز فرموده اند: چرا نوشته ای که از لحاظ علمی معتبر نمی دانيد و آن را شايسته نقد نمی دانيد نقد می کنيد؛ اين "متناقض نما"ست. درباره اين موضوع در اين درسگفتار توضيح دادم (https://t.me/azbarresihayetarikhi/6698). با اين وصف اينجا به چند سطر پاسخی کوتاه می نويسم:

منظور این بنده کمترین اين است: هر نوشته ای مادامی که ادعای علمی دارد بايد حداقلی از معيارهای علمی را برخوردار باشد به نحوی که جامعه علمی مرتبط آن نوشته را به عنوان نوشته ای قابل بحث و نقد تشخیص دهد. در غير اين صورت به دليل اينکه زبان علمی مشترکی وجود ندارد قابلیت نقد علمی را ندارد و توقع چنین چیزی بیهوده آرزویی بیش نیست. اما در عين حال نفس ادعای علمی بودن و يا نظريه پردازی يک نوشته غير معتبر می تواند به طور کلی مورد نقد قرار بگيرد. اين البته وظيفه محققان معتبر در هر رشته ای است. در همه رشته های علمی اگر نوشته ای فاقد حداقلی از معيارها باشد خود آن نوشته نقد نمی شود بلکه بی اعتباری شيوه کلی نويسنده و ادعای گزاف اوست که مورد انتقاد قرار می گيرد. اگر شما در مقام يک متخصص از سوی يک مجله آکادميک به ارزيابی يک مقاله دعوت شويد داوری شما درباره يک مقاله می تواند دو گونه باشد: اگر نوشته مورد داوری حداقلی از معيارهای علمی را رعايت کرده باشد شما موظفيد در صورت قبول دعوت برای داوری مقاله جزئيات خطاها و نقص ها را در نوشته مورد داوری نقد کنید و در مقابل برای اصلاح مقاله پيشنهاداتی ارائه دهيد. اگر نوشته مورد داوری اين حداقل ها را رعايت نکرده باشد شما به عنوان داور مجله بايد بی اعتباری نوشته را از لحاظ کلی نشان دهيد. گاهی نوشتن چند سطر برای این کار کافی است: ذکر اینکه نويسنده با در نظر نگرفتن معیارهای اصلی، نوشته اش حتی صلاحیت ارزیابی های جزئی را ندارد. در واقع اینجا شما نه نوشته بلکه رویکرد او را نقد می کنید.

حال اگر نويسنده ای با بهره گيری از ابزارهای رسانه ای و يا بافتارها و موج های سياسی بخواهد نوشته و نظريه خود را بیش از آنچه شايسته آن است فرانماید؛ به طور نمونه با باز نشر آن در رسانه های فارسی خارج کشور و يا رسانه های مجازی جريان های سياسی بخواهد اعتبار و شهرتی برای نوشته خود دست و پا کند وظيفه يک ناقد که کارش را می خواهد طبق اصول آکادميک عرضه کند چيست؟ نه آيا بايد 1) بی اعتباری کلی آن نوشته تبليغ شده رسانه ای را در نقدی کوتاه مورد تذکر قرار دهد؟ و 2) نه آيا بايد به اين "دوپينگ" رسانه ای واکنش نشان داد؟ نه آيا بايد گفت فضای علمی را با اين تبليغات رسانه ای به اهدافی غير علمی آلوده نکنيد؟ نه آيا بايد گفت ما نيازمند "جامعه علمی" هستيم و هر نوشته و سخنی که ادعای نظريه پردازی علمی دارد بايد حداقل معيارهای علمی را رعايت کند و به جای نشر در فضاهای رسانه ای مورد داوری اوليه مجلات آکادميک قرار گيرد؟

با اين وصف من مخالف اين نيستم اگر نويسنده ای اعتبار علمی خود را در جایی ديگر تثبيت کرده از فضاهای رسانه ای برای رساندن پيامی در ساحتی عمومی بهره گيرد. اما سخن درباره کسانی است که متأسفانه صلاحيت علمی خود را پيشتر از سوی "جامعه علمی" مورد تأييد قرار نداده اند و در عين حال با بهره گيری از راه های ميانبر تلاش می کنند برای خود اعتباری علمی دست و پا کنند. اين البته راهی به دانشی نمی برد و تنها گمان و ظنی را برای شما به ارمغان خواهد آورد؛ "إن يتبعون إلا الظن وإن الظن لا يغني من الحق شيئا".
چهارشنبه ۲۸ تير ۱۴۰۲ ساعت ۶:۴۳
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت