آقای دکتر سروش اخيرا در بحثی جالب درباره ملاک صدق و کذب و حقيقت و تطابق با واقع را مطرح کردند (من البته فقط بخش اول را شنيدم و پرسش و پاسخ ها را هنوز فرصت نکرده ام بشنوم). به تعبير خود ايشان در اين بحث از اين نظر دفاع کرده اند که ملاک تصديق صدق نيست بلکه بر عکس ملاک صدق تصديق است و منظور از تصديق يعنی توافق عقلاء. درباره سخنان ايشان خيلی مطلب می توان گفت و آن را به نقد و بحث گذارد اما به نظرم هنوز چون نظريه ای کم و بيش خام است و گويی چندان درباره آن تأمل و اندیشه نشده بحث درباره آن را به آينده می سپارم.
آنچه تنها در چند کلمه اينجا يادداشت می کنم شايد برای دوستانی که آن بحث را دنبال کرده اند بتواند مفيد باشد و آن اينکه طبق اين ديدگاه بايد گفت نه تنها ما صدقی نداريم بلکه تصديقی هم نخواهيم داشت. چون هر تصديقی موقوف است بر توافق عقلاء و اينکه عقلاء چگونه آدميانی هستند خود موضوع صدق و کذب است. بدين ترتيب سؤال اين است که توافق بر اينکه چه کسانی از جمله عقلايند تا توافقشان ملاک صدق باشد چگونه حاصل شده است؟ اين توافق بر معنای عقلاء خود يک حقيقت است که نيازمند صدق و تصديق است و بنابر نظر آقای سروش صدق آن جز با تصديق خود عقلاء روشن نمی شود و اين يعنی دور باطل. بنابراين اگر ديدگاه آقای سروش را بپذيريم نه تنها ما هيچ قضيه صادقه ای نداريم بلکه هيچ توافق/ تصديقی هم نداريم تا بنابر فرمايش ايشان آن تصديق جمعی خود موجب/ معیار حکم دادن به صدق چيزی شود. ولله الحمد أولاً وآخرا.
پ.ن: روشن است که مقصود ما از توافق بر معنای عقلاء توافقی است که دست کم دو طرف دارد. بنابراین در مقام پاسخ آقای دکتر سروش نمی توانند اظهار کنند که ما روشن است که نه یک توافق بلکه توافق ها بر معنای عقلاء داريم و اين خود يعنی تعدد حقيقت. بحث ما قبل از اين مرحله است. حتی برای توافقی میان دو نفر، طبق نظر آقای سروش این توافق اگر به معنی توافق بر صدق چیزی باشد (که يعنی تصديق) - يعنی دو نفر با هم توافق می کنند که چيزی صادق است و يا به تعبير آقای سروش هر دو تصديق می کنند که چيزی صادق است و همان هم معيار صدق است- این توافق بر صدق چيزی در نهايت موقوف است بر توافقشان بر روی معنی عاقل بودن. و برای این توافق باید باز بر سلسله ای نامتناهی از توافق ها این دو نفر توافق داشته باشند (و اين يعنی تسلسل باطل)؛ کما لا يخفی علی اللبيب.
(باطل بودن دور و تسلسل گرچه در نظریه دکتر سروش حقیقتی است توافقی اما در این سخن نمی توانند انکاری کنند که وجود دور و تسلسل پيشگفته مانع تحقق توافق به هدف تصديق است. علت اینکه حکماء و منطقيون ما بر ضرورت وجود بديهيات برای حصول هرگونه شناخت و یا استدلالی تأکيد می کردند هم همین بود؛ به شرحی که در جايش بايد ديد).
سه شنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۹:۴۱
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .