از پديده های خيلی غریب در طول سی چهل سال اخير تأليف و انتشار کتاب هایی است از سوی شماری از نويسندگان فارسی زبان غير متخصص در تاريخ و الهيات اسلام و با این رويکرد کلی که گویی نويسندگان اسراری تازه و هزار سال مجهول مانده درباره تاريخ و عقايد اين ديانت می شناسند که اگر مکشوف افتد نه ايمانی می ماند و نه مؤمنانی. اين جماعت که شمار زیادی از آنها قدرت خدا اگر هر چه بدانند نه زبان عربی می دانند و نه با منابع تاريخی و تحقيقات آکادميک واقعی آشنايند معمولا تحت تأثير چند نوشته غير آکادميک و معلوم الحال با انواعی از قلم زدن درباره تاريخ و فرهنگ "واقعی" اسلام دل خوشند. کاش دست کم این حضرات اگر منابع اصلی و يا تحقيقات آکادميک غربی را نمی توانند به درستی بخوانند باری به خود زحمتی دهند و نوشته های دانشمندان واقعی ايران را در اين زمينه ها بخوانند. نمونه، کتاب مهم استاد علامه عباس زریاب خویی درباره سیره پیامبر را بخوانند که نه او را می توان به بی اطلاعی متهم کرد و نه به داشتن تعصبات کور.
ظاهراً در اينکه تخصص شرط اصلی هر اظهار نظر قابل اعتنایی است ترديدی نباشد. اما متأسفانه ما در میهن عزیزمان گاه دچار تعارفات می شویم و اگر کسی به طور مثال کتابی درباره موضوعی بنویسد که به کلی خارج از تخصص اوست به جای آنکه او را سرزنش کنيم از او ستايش هم می کنيم. برای کار خود دلیل هم می آوريم. می گويیم طرف با وجود آنکه تخصصش چيز ديگری است اما زحمت کشيده و در موضوعی متفاوت کلی مطالعه کرده و سند جمع کرده. این نوع تبریرات بدتر از اصل آن کار است. اينکه آدمی تخصصش مثلا مهندسی راه و ساختمان و یا فلان و بهمان موضوع در مهندسی و یا پزشکی است اما درباره تاریخ کتاب می نویسد حتی اگر زحمت هم کشیده درست است در مقام یک امر جزیی و شخصی شایسته تقدیر است اما در عین حال بی هیچ سخن کاری است که به حوزه پژوهش و تخصص ضربه می زند. جای گفتگو هم ندارد. داوری غیر اهل تخصص معمولا سطحی و جزیی نگر و بدون نگاه جامع است. متأسفانه ما در جامعه مان عادت کرده ایم همیشه با دیدن جنبه های مثبت یک چیزی تماميت يک واقعيت با همه ابعادش را نبينيم و بعد با تعارفات بی محتوا عموما درست از جایی ضربه می خوريم که گمان نمی برديم. اما این تعارفات و اهمال کاری ها عاقبت کار دستمان می دهد. کیست به این نوع نویسندگان علاقمند بگوید آقا تخصص مثلاً در پزشکی ربطی به تخصص در دانش تاریخ و سندشناسی و فقه و فلسفه و کلام و اصول ندارد. این آدم ها فکر می کنند جمع و التقاط جای پژوهش تاریخی و علمی را می گيرد. اگر هم اعتراض کنيد به جای آنکه پاسخگو باشند تازه مدعی هم می شوند....
پ. ن: عاقبت اين نوع اهمال کاری ها ظهور آدم های غير متخصص و پر مدعایی مانند ناصر پورپیرار است...
ظاهراً در اينکه تخصص شرط اصلی هر اظهار نظر قابل اعتنایی است ترديدی نباشد. اما متأسفانه ما در میهن عزیزمان گاه دچار تعارفات می شویم و اگر کسی به طور مثال کتابی درباره موضوعی بنویسد که به کلی خارج از تخصص اوست به جای آنکه او را سرزنش کنيم از او ستايش هم می کنيم. برای کار خود دلیل هم می آوريم. می گويیم طرف با وجود آنکه تخصصش چيز ديگری است اما زحمت کشيده و در موضوعی متفاوت کلی مطالعه کرده و سند جمع کرده. این نوع تبریرات بدتر از اصل آن کار است. اينکه آدمی تخصصش مثلا مهندسی راه و ساختمان و یا فلان و بهمان موضوع در مهندسی و یا پزشکی است اما درباره تاریخ کتاب می نویسد حتی اگر زحمت هم کشیده درست است در مقام یک امر جزیی و شخصی شایسته تقدیر است اما در عین حال بی هیچ سخن کاری است که به حوزه پژوهش و تخصص ضربه می زند. جای گفتگو هم ندارد. داوری غیر اهل تخصص معمولا سطحی و جزیی نگر و بدون نگاه جامع است. متأسفانه ما در جامعه مان عادت کرده ایم همیشه با دیدن جنبه های مثبت یک چیزی تماميت يک واقعيت با همه ابعادش را نبينيم و بعد با تعارفات بی محتوا عموما درست از جایی ضربه می خوريم که گمان نمی برديم. اما این تعارفات و اهمال کاری ها عاقبت کار دستمان می دهد. کیست به این نوع نویسندگان علاقمند بگوید آقا تخصص مثلاً در پزشکی ربطی به تخصص در دانش تاریخ و سندشناسی و فقه و فلسفه و کلام و اصول ندارد. این آدم ها فکر می کنند جمع و التقاط جای پژوهش تاریخی و علمی را می گيرد. اگر هم اعتراض کنيد به جای آنکه پاسخگو باشند تازه مدعی هم می شوند....
پ. ن: عاقبت اين نوع اهمال کاری ها ظهور آدم های غير متخصص و پر مدعایی مانند ناصر پورپیرار است...
دوشنبه ۲۰ تير ۱۴۰۱ ساعت ۹:۲۱
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .