آرشیو
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۱٫۹۷۷٫۵۷۱ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۱۷۳ نفر
تعداد یادداشت ها : ۲٫۰۸۴
بازدید از این یادداشت : ۲۴

پر بازدیدترین یادداشت ها :


در اينجا مناسب است شماري از متنهايي كه به امام علي و يا برخي از اصحاب و نزديكان امام منسوب است و در كتابهاي فهارس كهن امامي و متون حديثي به اين متون اسناد داده شده و در سنت روايي قرار مي گرفته است ، را مورد اشاره قرار دهيم . برخي از اين متون سنت بسيار كهنه اي دارند ولي در عين حال بايد به اين نكته توجه داشت كه اين متون محصول تدريجي يك سنت روايي اند كه گاه ريشه آن به سنتهاي خانوادگي باز مي گردد . اين متون حتي اگر كتابت آنها و تبديل شدنشان از سنت شفاهي به كتاب مربوط به قرن نخستين باشد ، ولي نبايد از ياد برد كه حداقل در مورد شماري از آنها مي دانيم كه تعين آنها به عنوان متون مكتوب در سنت روايي متاخرتري و توسط يك راوي مشترك كه نقش جامع و تنظيم كننده متن را داشته ، شكل مي گرفته است. در حقيقت اين متون در يك سنت روايي به مولفان ادعايي آنان منسوب مي شدند و تدوين آنها حاصل يك روند تاريخي بود كه در آغاز عمدتا جنبه خانوادگي داشت .
نجاشي به ابو رافع ، كتاب السنن و الاحكام و القضايا را منسوب مي كند ( نجاشي ، ۶/۱ ) . از سند نسخه روايت ابن عقده كه مورد اشاره نجاشي قرار گرفته چنين برمي آيد كه كتاب داراي ابواب مختلف بوده و از بحث صلاه و روزه آغاز مي شده و حج و زكات و قضايا را شامل مي شده است . اين كتاب بنا بر روايت نجاشي ، شامل رواياتي مي شده كه حسن بن حسين الانصاري به واسطه علي بن القاسم الكندي از نواده ابورافع به نام محمد بن عبيدالله بن ابي رافع از پدرش و او از جدش ابو رافع روايت مي كرده اند و ابورافع نيز چنانكه در سند آغازين منقول در نجاشي پيداست ، از امام علي نقل سنت مي كرده است كه شايد اين مسئله مربوط به تمام متن بوده است . نسخه ابن عقده روايت كوفي كتاب بوده است و ابن عقده آن را به يك واسطه از حسن بن حسين الانصاري روايت مي كرده است . اما از ديگر كساني كه از كوفيان اين نسخه را روايت مي كرده اند ، ابن ابي اليابس بود كه آن را از حسين بن حكم الحبري روايت مي كرد و او هم نسخه را از حسن بن حسين ياد شده روايت مي كرده است . اما بنابر گزارش نجاشي از استادانش ميان دو نسخه اختلاف اندكي وجود داشته ولي روايت ابن عقده كامل تر بوده است ( نجاشي ، ص ۶/۱ ) . بنابراين ملاحظه مي كنيم كه ميان دو نسخه از يك كتاب حتي اگر در اصل در يك سنت روايت شده باشد ، مي تواند اختلافاتي وجود داشته باشد . اين اختلافات مي تواند به اضافات بعدي ها و يا مهمتر از آن به نوع و كيفيت روايت از راوي مشترك ( در اين مورد حسن ين حسين الانصاري ) باز گردد. بطور مثال اين احتمال در اين مورد كه به متني كهن مربوط مي شود وجود دارد كه اساسا روايت بر اساس متني مشخص و معين نبوده و تنها به روايت يك سنت شفاهي محدود مي شده است .

نجاشي درباره فرزند ابورافع با عنوان علي مي نويسد كه او كتابي در فقه گردآوري كرد . اين كتاب نيز شامل ابوابي بوده و از وضو و صلاة آغاز مي شده است ( نجاشي ، ص ۶/۲ ) . از اينكه نجاشي درباره علي مي نويسد كه وي مصاحبت با امام علي داشته و كاتب امام بوده و چيزهاي بسياري روايت مي كرده است ، برمي آيد كه متن كتاب او شامل روايات از امام علي مي شده است . در سند ابن عقده از كتاب كه توسط نجاشي نقل شده ، افتادگي در سند نسخه به علي و بنابراين نوعي خلط پيش آمده است . كتاب علي مورد تداول ميان اهل بيت در نيمه نخست قرن اول قمري بوده است و آن را به يكديگر تعليم مي داده اند . به طور مثال عبدالله بن الحسن المحض به اين كتاب اعتنا داشته و آن املا مي كرده است ( نجاشي ، ۷/۲ ) . عمر بن محمد از نسل امام سجاد ، در انتشار اين متن نقش قابل توجهي داشته و كتاب را با اسناد آن بدون اينكه از علي بن ابي رافع و يا كسي ديگر از خاندان ابورافع نامي ببرد ، از امام علي روايت مي كرده است ( نجاشي ، ۷/۲ ) . متني مشابه متن روايت شده توسط عمر بن محمد ، از طريق ابن عقده روايت مي شده كه به روايت ابواسحاق سبيعي از حارث همداني از امام علي بوده است و از ابتداي باب صلاة در كتاب آغاز مي شده است . نجاشي به نقل از ابن عقده آورده كه ميان دو نسخه اخير كه به امام علي منسوب مي شده ، اختلاف بوده است . بهرحال چنانكه ملاحظه مي كنيم عمدتا متون منسوب به خاندان ابو رافع در يك سنت خانوادگي حفظ شده است . بهرحال چنين پيداست كه ابن عقده در روايت و انتقال متون خاندان ابو رافع سهمي مهم داشته است .

از ديگر نخستين كتابهايي كه گفته مي شود از اقوال امام علي گرداوري شد ، متني است كه نجاشي از آن به كتاب في زكوات النعم ياد مي كند و همه آن به روايت از امام علي بوده است. اين كتاب كه به ربيعه بن سميع منسوب شده ، به روايت ابن ابي عمير در سنت روايي حسين بن عبيدالله غضائري و نجاشي قرار گرفته بوده است . اين متن نيز به روايت نواده ربيع در اختيار ابن ابي عمير قرار گرفته بوده است ( نجاشي ، ص۷-۸/۳ ) .

در مورد الاصبغ بن نباته المجاشعي ، نيز مي دانيم كه راوي دو متن مشهور يكي عهد مالك اشتر و ديگري وصيت امام علي به فرزندش محمد بن الحنفيه بوده است . نجاشي هيچ اشاره اي به نقش اصبغ جز اينكه راوي اين دو متن بوده ، نكرده است و ما از اينكه آيا او در تدوين اين دو متن به صورت مكتوب نقشي داشته اطلاعي نداريم . اين دو متن به روايت الحسين بن علوان از سعد بن طريف از اصبغ در سنت روايي نجاشي بوده است ؛ با اين تفاوت كه يكي از اين دو ( عهد مالك اشتر ) در سنت روايي اماميه بوده و ابوعلي ابن همام آن را از حميري روايت مي كرده و يكي ديگر ( وصيت به محمد بن حنفيه ) خارج از اين سنت و در سنت عامتر شيعي – كوفي روايت مي شده است ( نجاشي ، ص ۸/۵ ) .

در سنت روايي كوفيان از يك مجموعه از احاديث از امام علي به روايت عبيدالله بن الحر الجعفي ياد مي شود كه احتمالا به دليل اينكه اين محموعه با يك سند روايت مي شده ، از آن به نسخه تعبير كرده اند . اين نسخه البته مي بايست بعدها توسط يكي از حلقه هاي سند تدوين شده باشد ، ولي بنابر سنت به راوي اول يعني الجعفي منسوب مي شده است ( نجاشي ، ۹/۶ ) .

در مورد سليم بن قيس الهلالي نجاشي تنها از تعبير كتاب بهره گرفته است و يك سند به كتاب ارائه داده است ( نجاشي ، ۸/۴ ) .

يكشنبه ۱۹ تير ۱۴۰۱ ساعت ۱:۲۳
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت