آرشیو
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۱٫۹۸۰٫۴۸۸ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۷۵۶ نفر
تعداد یادداشت ها : ۲٫۰۸۴
بازدید از این یادداشت : ۱۰۹

پر بازدیدترین یادداشت ها :

مناسبت اينکه مطلب بالا را بازنشر کردم اين است که ويدئویی از آقای پرويز اذکایی ديدم در موضوع اين "رجل همدانی" که به نظرم مرزهای پژوهش تاريخی را يکجا فرسنگ ها جا به جا می کند. آقای اذکایی در اين درسگفتار همانند کتاب حکيم رازي خود مبلغی ابن سينا شيخ الرئيس را می نوازد و او را به انواع مختلف صفات اخلاقی زشت متهم می کند. من قبلا چند صفحه ای از اين کتاب را نقد کرده ام و نشان داده ام که متأسفانه از حداقل اصول تحقيق به دور است. به هرحال من از ميزان آشنایی و اطلاع آقای اذکایی در خصوص فلسفه مشایی آگاه نيستم اما اگر داوری ما همان کتاب حکيم رازی باشد بايد خيلی نا اميد از اين جهت بود.

در اين درسگفتار که ظاهرا به دعوت "شهر کتاب" سامان گرفته آقای اذکایی بی هيچ دليلی؛ و واقعا بدون ارائه حتی يک دليل و لو ضعيف، "رجل همدانی" ياد شده در رساله ای انتقادی از ابن سينا را ابو الفرج ابن الطيب می دانند. خوشمزه اينجاست که باز بی هيچ دليلی اين فيلسوف و طبيب و منطقی و متکلم مسيحی نسطوری بغداد را "همدانی" جا زده اند. و از آن شيرين تر گفته اند او مدتها در همدان می زيست و ابن سينا هم از همين رهگذر او را می شناخت. آقای اذکایی در ادامه "تحقيقات" خود ابراز کرده اند که ابن سينا جز زبان عربی نمی دانست در حالی که اين فيلسوف بزرگ زبان های متعدد می دانست و در طب شاگرد مکتب محمد بن زکريای رازی بود که باز معلوم نيست از کجا اين مطلب اخير را نقل و يا استنباط کرده اند. برخلاف نظر آقای اذکایی کتاب تعليقات ابن سينا حاصل گفتگوهای او با ابو الفرج ابن الطيب نيست. ظاهرا در اينجا ايشان ميان کتاب مباحثات و تعليقات خلط ظريفی کرده اند و از آنجا که در المباحثات اشاراتی در نقد ابن الطيب هست آن را حاصل گفتگوهای ابن سينا با ابن الطيب "همدانی" قلم برده اند. شگفتا... به هرحال آقای اذکایی با "رضايت" خاطری عجيب ضمن کشف شخصيت اين "رجل همدانی"، چنانکه گفتم ابن سينا را همچون آنچه در کتابشان "حکيم رازی" مرتکب شده اند سخت نواخته اند و او را متهم به صفات زشت اخلاقی کرده اند.

برای اطلاع آقای اذکایی و دوستانی که مطالب بی دليل ايشان را شنيده اند عرض کنم: ابو الفرج ابن الطيب که معاصر ابن سينا بود همدانی نبود و هيچگاه هم در ايران زندگی نمی کرد و در عراق می زيست؛ در بغداد. ابن سينا رساله ای در رد بر او دارد و ضمن اينکه دانش او را در طب ستايش می کند معتقد است در منطق و طبيعيات مرد ميدان نبوده است. در مباحثات از او انتقاد کرده و اگر کسی با انتقادهای ابن سينا از ابوالفرج ابن الطيب آشنا باشد و اندکی فلسفه ارسطویی و سينوی خوانده باشد می داند که اساسا نمی تواند منظور از "رجل همدانی" ابو الفرج ابن الطیب باشد. وانگهی بخشی از آثار ابو الفرج در منطق و طبيعيات امروزه در دسترس است و عقايد او کاملا شناخته شده است. انتقادهای ابن سينا به او هم از خلال چند متن پيداست و در واقع بخشی است از انتقادات کلی او از فلاسفه مسيحی بغداد که ابن سينا در چندين اثر خود و از جمله در مباحثات بيان کرده است.

ابو الفرج ابن الطيب از فيلسوفان مکتب يحيی بن عدی است و خود شاگرد ابن خمار بود که ابن سينا او را از ديگر سو بر اين شاگرد ترجيح می داد. ابو الحسين بصري، متکلم نامدار معتزلی هم از شاگردان او بود و حواشی او را بر فيزيک ارسطو همو گردآورد. شروح او بر آثار ارسطویی و فلسفی مشهور است و در واقع از شارحان متأثر از سنت های اسکندرانی قلمداد می شود. شروح او بر قاطيغورياس و ايساغوجی منتشر شده و فهم فلسفی و منطقی او از همين کتاب ها پيداست. ابو الفرج ابن الطيب يک شارح در درون اين سنت است و آگاهان می دانند که در اين شروح عمدتا وفادار به متون شروح سنت اسکندرانی است. او البته طبيب دانشمندی بود و در دانش الهيات مسيحی هم آثار ارزشمندی دارد و از جمله در دفاع از تثليث و در تفسير کتاب مقدس که برخی از اينها تاکنون منتشر شده.

ابن سينا فيلسوف مبتکر است و آرای ابتکاری خاص خود را دارد. اگر آقای اذکایی با آثار فلسفی آشنایی حاصل کرده بود البته در مقام مقايسه ميان ابن سينا و ابن الطيب بر نمی آمد؛ چرا که اين دو از دو سنت متفاوت بر خاسته اند.

باری مقصود از "رجل همدانی" چنانکه در يادداشت بالا گفته ايم ابو القاسم کرمانی است که از مخالفان ابن سينا بود و ابن سينا در رساله به علمای بغداد در واقع قصدش اين است که سخن او را که رقيب و خصم ابن سينا در همدان بود مورد داوری فيلسوفان بغدادی قرار دهد. اين "رجل همدانی" که در واقع ابو القاسم کرمانی بود نه "همدانی" بود و نه ابو الفرج ابن الطيبِ "بغدادی".
آقای اذکایی در "درسگفتار" خود نکات دیگری هم درباره ابو الفرج ابن الطيب می فرمايند که البته در هيچ کتابی نمی توان سندشان را پيدا کرد. کشف منابع برخی از این سخنان احتمالا از "تکاليف شاق" استاد است.
يكشنبه ۲ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۸:۳۴
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت