من از سال 67 شمسی با شادروان استاد زریاب خویی در مرکز دائرة المعارف آشنا شدم و به تدريج اين آشنایی به ارتباط نزديک تبديل شد. سه شنبه ها استاد به مرکز تشريف می آوردند و در اتاق بخش تاريخ مستقر می شدند. هم در مجمع اتاق تاريخ و هم در کتابخانه و هم گاهی در دفتر آقای بجنوردی فرصت های بی بدیلی پيدا می شد تا همه ما جوانان تازه کار از دانش آن مرحوم استفاده کنیم. مهمترين ويژگی استاد زرياب به نظرم خوش زبانی و مهربانی اش بود. دانش را ارج می نهاد و آن را بر بسياری از اعتبارات ديگر برتر می نشاند. خاطرات مهم و شیرین زیاد داشت. من بیش از هر چیز در دانش های کلام و فرق شناسی و همچنین تاریخ سه قرن اول از محضرش استفاده کردم. اگر کتاب تازه ای منتشر شده بود با او درباره اش صحبت می کردم و عموما او حرف مهم و نکته بدیعی درباره اين نوع مطالب داشت. من و استاد علی بهراميان و يکی دو نفر ديگر مقيد بوديم نوشتجات تازه او را با دقت بخوانيم. گفتگوهای سه شنبه ها این فرصت را به ما می داد که درباره مقالاتش با او بحث کنيم و اگر نکته ای به ذهنمان می رسد با استاد در ميان بگذاريم. بزم آورد اولين مجموعه مقالات منتشر شده از سوی او بود. بعد از مرگ زرياب چندين مجموعه مقالات دیگر هم برای استاد منتشر شد. شادروان احمد تفضلی در بزرگداشت او "يکی قطره باران" را منتشر کرد و آقای بجنوردی به این مناسبت مجلس مهمی در بزرگداشت زرياب در مرکز (ساختمان پايين) برگزار کرد که خيلی ها در آن سخنرانی کردند. در سخنرانی های آن بعد از ظهر همه بر فضيلتش و وسعت بی نظير دانشش تأکيد داشتند؛ از باستانی پاريزی تا شيخ عبد الله نورانی. به جوانان توصيه می کنم مجموعه مقالات استاد زریاب را بخوانند. با دقت بخوانند.
شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۷:۵۱
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .