مرحوم آية الله واعظ زاده خراسانی را من تنها دو سه باری از نزديک ديدم و با ايشان فرصت گفتگویی دست داد. بيشتر شناخت من از ايشان مرهون آشنایی و دوستی ايشان با استادم مرحوم علامه محقق طباطبایی است که گاه خاطراتی از ايشان نقل می کردند. همچنین از طريق مطالعه برخی آثار قلمی مرحوم آقای واعظ زاده با آرای ايشان آشنا هستم. نخستين کتابی که از ايشان خواندم مقدمه و برخی تصحيحات ايشان بود در رسائل الشيخ الطوسي؛ اندکی بعد از چاپ کتاب. همان زمان پی بردم که آقای واعظ زاده آدم محقق و متتبعی است و نوع تراجم نگاری ايشان با بسياری از هم لباس های ايشان متفاوت است. مجموعه مقالات کنگره شيخ طوسي را هم که همان سال ها خواندم باز همين رويکرد محققانه و علاقه به شخصيت شيخ طوسي از آن پيدا بود. اين علاقه را آن مرحوم وامدار استادش مرحوم آية الله بروجردی بود که در نشر انديشه و آثار و منهج شيخ طوسي در ادوار اخير سهم اول را در حوزه های علميه داشت. مرحوم آقای واعظ زاده به استادش حقيقتاً دلبسته و معتقد بود. هم در نشر آثار رجالی و فقهی و اصولی او همت داشت و هم در معرفی افکار فقهی و اصولی و اعتقادی ايشان. يکی از گرایشات مهم مرحوم آية الله بروجردي که آقای واعظ زاده آن را به جد ترويج می کرد ضرورت آشنایی با فقه اهل سنت برای فهم فقه اهل بيت و توجه به تاريخ مباحث فقهی و پيش زمينه طرح کلی مباحث فقهی در زمينه عام اسلامی و فقه سنی آن است. اين مطلب را مرحوم آقای واعظ زاده در تمام سال ها تلاش فقهی و فکری اش در طول عمر درازش دنبال کرد و منشأ آثار و برکات مهمی در جهت احيای اين انديشه در حوزه های علميه شد. مرحوم آية الله بروجردي در فقه مبانی مهمی داشتند و از جمله اهتمام به اصول فقهی متقدم و "اصول متلقاة". در واقع توجه به شهرت فتوایی ميان فقيهان عصور متقدم که فقه آنان بر پايه نصوص نوشته می شد؛ حتی اگر در قالب روايات عرضه نمی گرديد. مرحوم آقای بروجردي به اين مرحله از فقه شيعی اهتمام داشتند. علاوه بر اين بررسی و دسته بندی روايات در مباحث فقهی و بحث در مدلولات هر دسته و زمينه های صدور روايات هر باب و مقايسه با فقه اهل سنت و همچنين درک روايات بر اساس فتاوی فقهای مکتب "فقه منصوص" از شيوه های مهم و ابتکاری مرحوم آقای بروجردي بود که بعداً شماری از شاگردان آن مرحوم آن مباحث و نقطه نظرات را تحليل و توضيح دادند. آقای واعظ زاده در اين زمينه سهم مهم دارد و در نوشته هايش اين بعد از مکتب فقهی مرحوم آقای بروجردي را به خوبی به بحث گذاشته است. در همين راستا مرحوم آقای بروجردي مقدمات تدوين جامع احاديث الشيعه را پايه گذاری کردند که بعدها با تلاش مرحوم آية الله خويي کار آن تکميل و نشر آن پايان گرفت. ساختار کتاب و همچنين مقدمه مرحوم آقای بروجردي بر اين کتاب مبانی فقه حديثی ايشان را روشن می کند. مرحوم آقای واعظ زاده در نوشته ها و سخنرانی های مختلفی که من از او خوانده و يا شنيده ام در انتقال و تعليم اين مبانی سهم وافری داشت. کما اينکه در چاپ آثار رجالی مرحوم آقای بروجردي همتی بلند داشت و مبانی و ساختار و شيوه بحث های رجالی مرحوم استادش را در ترتيب الاسانيد به خوبی تبيين کرد. مرحوم آقای بروجردي فقه شيعه را در چارچوب فقه اهل بيت و به عنوان تبلور فلسفه و انديشه حاکم بر حديث ثقلين می ديد. اين ديدگاهی ابتکاری بود که حتی در برخی مباحث اصولی مرحوم آقای بروجردي تأثير خود را داشته است. من خود در نوشته هایی که از مرحوم آقای واعظ زاده خوانده ام دلبستگی او را به اين انديشه استادش معاينه ديده ام و گمان می کنم بيشتر فعاليت های علمی و دينی مرحوم آقای واعظ زاده را می توان در اين چارچوب فهميد و تفسير کرد. اين انديشه با تفکر تقريبی مرحوم آية الله بروجردي هم مرتبط بود. تفکر تقريبی آن مرجع يگانه و آگاه زمان در نوع خود در تمام تاريخ اسلام مشابهی ندارد. مجموعه تلاش های فکری و اجتماعی آية الله بروجردي در مقام بالاترين مرجع فکری و دينی شيعه برخاسته از نوع جهانبينی و تفسير کلی و الهياتی او از ديانت اسلام و نبوت و امامت بود؛ امری که مرتبط با تفسيری بود که از حديث ثقلين ارائه می داد. اين تفسير و اين نوع نگاه ريشه در شناخت عميق مرحوم آية الله بروجردي نسبت به تاريخ کلام و فقه اسلامی و به طور خاص فقه و کلام اهل سنت داشت. بنابراين انديشه تقريبی مرحوم آية الله بروجردي تنها يک ابتکار سياسی و اجتماعی و برخاسته از ضرورت های زمانه نبود. آن مرجع آگاه بر اساس درکی که از مکتب اهل بيت و جايگاه امامان به عنوان الگو و منبع پيشنهادی پيامبر اکرم در تفسير و حفظ و بقای دين داشت رابطه با اهل سنت را در چارچوب تفسيری از حديث ثقلين و در مقام جايگاهی الهياتی و حقوقی تبيين می کرد و بر اساس آن انديشه تقريبی خود را تحکيم می کرد. اين انديشه در عين حال چنانکه گفتم بر پايه شناخت درست از تحولات فقه شيعه و اهل سنت توأمان بود. مرحوم آقای واعظ زاده شايد بيش از هر شخص ديگری در انتقال پيام مرحوم استادش در اين زمينه در دو سه دهه اخير قلماً و بياناً و عملاً سهم مهم داشت و در اين زمينه منشأ آثار مهمی در زمينه انديشه تقريبی و چاپ آثاری مهم در اين زمينه و ارتباط با علمای اهل سنت شد. ديدگاه های مرحوم آية الله بروجردي در زمينه تقريب ظاهراً بی ارتباط با دوران تحصيلاتش در اصفهان نيست و اين چيزی است که هنوز به جدّ مورد مطالعه قرار نگرفته است. با اين وصف مرحوم آقای واعظ زاده در زمينه تقريب نظرات اجتهادی خاص خودش را هم داشت که گاه شايد با سليقه عده ای ديگر سازگار نمی افتاد. مرحوم واعظ زاده به مسائل اسلامی از نقطه نظر تمدنی و انديشه حکومت هم نظر داشت و از اين نقطه نظر ديدگاه های خاص و مثبتی درباره تحولات خلافت راشدين داشت که به نظر من همان هم ديدگاه های تقريبی ايشان را در سال های بعد از انقلاب سمت و سوی می داد و گاه متمايز از انديشه تقريبی مرحوم آية الله بروجردي می کرد. مناسب است مجموعه آثار مرحوم آية الله واعظ زاده منتشر شود تا ابعاد ديگر فعاليت ها و انديشه های آن مرحوم مورد توجه و مطالعه نسل کنونی قرار گيرد.
دوشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۰۰
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .