ری در سده های ميان سوم تا ششم قمری يکی از مراکز فعال دعوت و حضور جامعه اسماعيلی بود. در همين دوران معتزله هم حضوری فعال در ری داشتند. زيديه هم در اين شهر فعال بوده اند. اسماعيليان ايران دست کم در ری و همچنين در بخشی از شمال ايران از نزديک با زيديه ارتباط داشته و گاهی نزاع هایی سياسی و دينی در بين آنها وجود داشته. اين موجب می شد که طرفين چه در ری و چه در شمال ايران (و حتی در خراسان) بر عليه يکديگر رديه هایی بنويسند. در اين رديه ها طرفين ديدگاه های الهياتی همديگر را رد می کرده اند. حميد الدين کرماني در نوشته هايش به نقد مستقيم امامان زيدی معاصرش هم پرداخته و به طور خاص معاصرش المؤيد بالله هاروني را در کتاب المصابيح في اثبات الامامة به اسم نام می برد و او را شايسته امامت نمی داند. او بخشی از فتاوی هاروني را که در رابطه با اسماعيليه بود در رساله ای مستقل رد کرد که چاپ هم شده. حميد الدين در کتاب هايش به نقد معتزله هم در کنار زيديه پرداخته. او حتی بزرگترين متکلم معتزلی معاصرش قاضي عبد الجبار را می شناخته و آرايش را در کتابی با عنوان النقد والالزام رد کرده بود. ظاهرا از اين کتاب نسخه ای موجود نيست. کرماني از اين مطلب در اثر ديگرش، الأقوال الذهبية (ص 95) ياد کرده. از اين کتاب معلوم می شود که در النقد والالزام او آرای کلامی و طبيعی عبد الجبار را مورد رد و انتقاد قرار داده بوده. تا آنجا که به خاطر می آورم اين تنها جایی است که از قاضي عبد الجبار در آثار اسماعيليه يادی شده است.
دوشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۷:۳۷
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .