اين روزها به مناسب درگذشت سيد محسن فرزند مرحوم سید محمدحسین حسینی لاله زاری طهرانی در فضاهای مجازی مذهبی مطالب غريبی از آن تازه ديده از جهان برگرفته و پدرش منتشر می شود که به واقع مايه تأسف است. اينکه عده ای مريدان مقام قطبيت سید محمدحسین حسینی طهرانی بوده اند و پس از مرگ او ميان مريدان بر سر جانشينی و وصايت او اختلاف نظر بوده و عده ای به يک فرزندش و ديگری به ديگر فرزند معتقد بوده و هستند. من در اوائل دوره جوانی به کتاب های مرحوم سید محمدحسین حسینی طهرانی بی علاقه نبودم و دست کم تعدادی از مجلدات دوره امام شناسی، معاد شناسی و نيز شماری از نوشته های فارسی و عربی او در فقه و اعتقاديات را خوانده بودم. مهر تابان او را هم که در شرح مقامات عرفانی و علمی مرحوم علامه طباطبایی بود مکرر خوانده ام. گاهی هم که آن مرحوم در تهران مجلس سخنرانی داشت و در آن امام شناسی خود را تدريس می کرد سر درس و سخنرانی او می رفتم. او با مرحوم پدر من سابقه رفاقت نزديک و ديرينه داشت و نسبتی سببی هم از چند طريق و از جمله از طريق مرحوم آية الله کشميری با خاندان او دارم. همه اينها موجبات آن را فراهم می کرد که به آثار آن مرحوم بی توجه نباشم. کتاب هایی که در نقد آرای دکتر سروش و همچنين درباره نقد مقوله کنترل جمعيت و نیز کتابی که با عنوان وظیفه فرد مسلمان نوشته حقيقتا آثاری کم مانند و بی نهایت خوشمزه ای است که قلم من در توصيف و تحلیل چیستی آنها توانا نيست. درباره مقوله رؤيت هلال ماه مبارک و موضوع افق با استادش مرحوم آية الله خویی اختلاف نظر داشت و همان موجب شد که با استادش نامه نگاری های متعدد کند که البته باز از مرحوم پدرم شنيدم که آقای خویی در نيمه راه پاسخ دادن به مطالب آن مرحوم را به دليل اينکه آن را غير مفيد می دانست و معتقد بود سید محمدحسین حسینی طهرانی از فهم مطالبش بر نيامده رها کرد. اين نامه نگاری ها بعدها وسيله خود سید محمدحسین حسینی طهرانی در کتابی مستقل منتشر شد. در کتاب مهر تابان دعاوی غريبی در رابطه با علامه طباطبایی داشت که مورد قبول شاگردان اصلی علامه قرار نداشت و ندارد. اساسا چنانکه از نوشته های خود آن مرحوم هم بر می آيد سید محمدحسین حسینی طهرانی در فلسفه و حتی در عرفان ابن عربی امتياز خاصی نداشت و بيشتر به عرفان عملی و در واقع به قطبيت و ادعاهای عرفانی علاقمند بود. کتابی که درباره مرحوم سيد هاشم حداد، مراد عرفانی اش نوشته کتاب بسيار پر برگی است (به نام روح مجرد) و در آن دعاوی عرفانی و مقاماتی برای مرادش و طبعا برای خودش دارد که بسيار خوشمزه است و البته مورد انتقاد بسياری قرار گرفته. به خاطر ندارم چيزی اندر فضيلت عرفانی سید محمدحسین حسینی طهرانی از مرحوم آية الله کشميری شنيده باشم با اينکه با او نسبت خانوادگی سببی هم داشت. معمولا مرحوم کشميری درباره معاصرانی که اهل ذوق های عرفانی بودند و آنان را قبول داشت توصيه و يا ارجاعی می داد. هر چه هست برای کسی همچون من که با تاريخ انديشه و ادبيات دينی آشنايم و در اين زمينه ها کار می کنم مرحوم سید محمدحسین حسینی طهرانی دانش آموخته متوسطی بود که آنچه از آثار قلمی اش در دست است نشانی از برجستگی و ماندگاری ندارد. اينکه حال فرزندان او " زادوا الطين بلة" و بر آن دعاوی خوشمزه عرفانی انبوهی ديگر افزوده و با نوشتن آثار و ايراد مطالبی بر قطبيت و جانشينی پدر در مقامات عرفانی تأکيد می کنند و حتی بر سر آن ميان خود اختلاف دارند بايد گفت از آن طنزهای تلخ اين روزگار است که نمی دانم بعدها درباره آن تاريخنگاران چه خواهند گفت. در اين دوران که بيش از هر زمان ديگری تفکر و سلوک دينی نيازمند عقلانيت و خردگرایی است تا بتوانيم نسل کنونی را از طريق مبانی عقلانيت دينی با تعاليم گهربار اسلامی آشنا و دلبسته کنيم کوبيدن بر طبل قطب بازی های عرفانی و باورهای سخيف و خرافی ریاورزانه و ادعاهای نخ نمای صوفيانه و انتشار آثاری مضحک و شرم آور همچون "نور مجرد" نه تنها تأسف آور است بلکه برای آينده دين داری و ايمان خردمندانه و برای اخلاق و فرهنگ و اجتماع و سياست کشور ما که سرشت و سرنوشتش با همه اين مقولات پيوند خورده است خطرناک و سمی مهلک است.
با ديانت مردم بيش از اين بازی نکنيد و به قطب بازی ها ودعوی گری های منحط صوفيانه و مرید پرورانه پايان دهيد.
چهارشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۸:۱۴
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .
شمام که شدین لنگه معاونیان و بقیه مخالفان حکمت و عرفان!!
فقط جسارت و ادعا لاف عقلانیت!
و دریغ از یک حرف عقلایی که بشه بهش دل خوش کرد!
و البته از مخالفان حکمت توقع بیشتری نیست!
از مطالب خوب سایت شما خیلی استفاده تا حالا کرده ام.
اما از شما بعید بود بدون حتی یک دلیل موجه و عقلی و شرعی و فلسفی و عرفانی، چنین مطالبی را به یک شخصیت علمی معنوی نسبت دهید.
لطفا دلایل این مدعای خودتان را بیان نمایید.
ممنون