در نوشته های قبلی خود درباره حسن بن موسی النوبختی و اینکه او نمی تواند نویسنده کتاب مختصر کون و فساد ارسطو باشد این خطای آقای مروان راشد را به بحث گذاشتیم که او بر اساس استنباط اشتباهی از کتابی از فخر رازی نوبختی را قائل به نظریه تعلیم می داند. اینجا تکه ای از کتاب الآراء و الدیانات که ابن الملاحمی در الفائق (ص ۳۷۵ تا ۳۷۶) نقل کرده را می آوریم که به درستی نشان می دهد نوبختی قائل به نتیجه بخش بودن نظر و استدلال بوده است.
نوبختی مخالفان نظر را مقلدان (یعنی اهل تقلید که واژه فنی متکلمان برای توصیف کسانی است که اهل نظر نیستند و یا مخالف آنند) و اهل الحیره می خواند و می گوید آنان در این زمینه نگاشته ها دارند. از آن جمله است ابو سعید الحصری (که قبلا از او نام بردم). نوبختی می گوید من او را از طریق الزام رد کردم و بدو گفتم که تو با خود جدل ورزی و نظر با نظر و جدل کلامی و استدلالی مخالفت می کنی و آن را می خواهی ابطال کنی در حالی که خود این مستلزم رد نظر توست که جدل و نظر به کار نمی آید. حصری می گفته که حتی اگر من در مذهب خود دچار مناقضه مذهبم شوم خود این تناقض گویی من نشان از صحت مذهب من است که با جدل و نظر به جایی نتوان رسید چرا که چنانکه می بینید دچار نقض خودم هم شده ام. در پاسخ بدو گفته شده که این سخن تو بر علیه خودت که دچار تناقض شده ای سخن مقبولی است اما این ادعا که با این کار مذهبت را تصحیح و مستدل کرده ای خود تناقض دیگری است چرا که به هیچ وجهی نتوان با مناقضه گویی و تناقض با چیزی صحت آن چیز را ثابت کرد.
باز نوبختی در این کتاب بر اساس نقلی که ابن الملاحمی از او دارد ابراز داشته که شبهه ای برای مخالفان نظر نقل می شده که البته نوبختی می گوید این شبهه را کسی نمی تواند مطرح کند به دلیلی که بعدا می گوییم. اصل شبهه این است که نظر و جدل مفید علم نیست و استدلال راه به جایی نمی برد چرا که همواره دیده ایم اشخاص برای مذهب خود استدلال ها می کنند تا بر خصم خود پیروزی یابند اما گاه همین اشخاص از مذهب خود دست می کشند و درست برای مذهب مخالف با آن دیگر بار استدلال و نظر را به کار می گیرند. این شبهه ای قوی قلمداد می شده و البته نوبختی گفته است این شبهه از آن هیچ کس نیست چرا که صاحبان همه مذاهب چنین کنند و بنابراین هیچ کس نمی تواند از آن بر علیه دیگری بهره گیرد. نوبختی در مقام توضیح اضافه می کند که حتی اهل حیرت یعنی کسانی که قائل به غیر مفید بودن نظر و استدلال برای علم هستند نیز خود مرتکب چنین چیزی می شوند. او می گوید من خود از میان اصحاب الحیره کسی و یا کسانی را دیده ام که از این مذهب دست شسته و به فایده نظر و استدلال و جدل ایمان آورده اند.
در دنباله کتاب الفائق شبهات دیگر همین گروه نقل می شود و پاسخ هایی را ابن الملاحمی ارائه می دهد که به احتمال قوی بخشی از آنها را از کتاب نوبختی بهره برده است.
با این حساب می بینیم که نوبختی در کتاب خود چگونه از مقام نظر و استدلال و فایده آن دفاع می کند. آنچه ابن الملاحمی اینجا از کتاب الآراء والدیانات نوبختی نقل کرده مؤید آن چیزی است که قبلا از کتاب فخر رازی و نقل او از کتاب نوبختی آوردیم.
پنجشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۴۹
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .