آرشیو
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۲٫۰۴۷٫۴۰۶ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۷۹ نفر
تعداد یادداشت ها : ۲٫۰۸۵
بازدید از این یادداشت : ۱۰۳

پر بازدیدترین یادداشت ها :


سنت اجازه نویسی در حدیث چنانکه قبلا هم در یادداشت های متعددی نوشته ام در سده های اخیر جز در مواردی که اجازه در پی قرائت متنی حدیثی نزد استادی صادر شده دارای هیچ ارزش حدیثی نیست الا ثبت طبقات استادی و شاگردی و طبقات علما در نسل های متوالی. بنابراین با توجه به ثبت دقیق طبقات اهل علم در دوران اخیر از طرق دیگر تداوم این سنت بدون قرائت کامل و یا قابل توجه یک متن حدیثی نزد استاد حائز هیچ اهمیت خاصی نیست، خاصه که عموما این اجازات در سده بیستم صرفا به جهت تبرک و تشرف صادر شده و عمدتا حتی از کمترین ملاکات سنت اجازه نویسی خالی است. به همین ترتیب انتشار اجازات متأخرین مگر آنکه حرف و اطلاع تازه ای داشته باشد معمولا مفید هیچ فایده ای نیست و به واقع ضایع کردن وقت و سرمایه و کاعذ است. با پدید آمدن صنعت چاپ عملا اجازات کارکرد خود را از دست داد. قبل از آن هم در غالب موارد در سده های اخیر اجازات بر اساس نسخه های اصل دار و از لحاظ سندی متصل صادر نمی شد و بنابراین از درونمایه حقیقی خود تهی بود. این در حالی است که اجازه در سده های اولیه یا ناظر به نسخه های حدیثی مورد تداول و مناوله بود و یا اجازاتی بود برای نقل و روایت اجازات قبلتر. در مورد اول بر اساس نسخه خاصی که اصل شیخ بود او به شاگرد اجازه ای برای روایت اعطا می کرد و مورد دوم صرفا نوعی راهنمایی بود که شیخ به شاگرد می داد که بتواند از طریق دسترسی و روایت فهرست و یا اجازه و یا ثبت شیخ اصول روایی او را تشخیص دهد و روایت متنی را نادرست به استادش نسبت ندهد. به همین دلیل هم هست که در اجازات قدیم معمولا از هر دو نوع اجازه روایت یاد می شد: هم به متونی که شاگرد نزد استاد خوانده بود اشاره می رفت و برای نقل آنها اجازه داده می شد و هم اجازات جدید شامل متن اجازات قدیمتر خود استاد و یا مشایخ قبلی هم می شد تا اصول روایی قدما طرقش در نقل کتب روشن باشد و معلوم باشد فهرست مرویات هر شیخ در هر طبقه چه بوده و هر شیخ اصول روایی را از چه طرق دریافت کرده بوده تا بتوان ساده تر اصالت نسخه ها و روایات متن ها را تشخیص داد. با قطع ارتباط نسخه های حدیثی در چند سده اخیر و به ویژه با پدیده چاپ همه این ضرورت ها از میان رفته و یا عملا زمینه اش از دست رفته است. جالب این است که برخی همچنان برای استدلال به صحت انتساب یک کتاب حدیثی به نویسنده اش سلسله روایت و نقل کتاب را که در اجازات خود آن را دریافت کرده اند سند می آورند، غافل از اینکه این اجازات حداکثر می تواند زنجیره استادان و شاگردان را روشن کند و نه ربطی به اصالت انتساب کتابی به نویسنده اش دارد و نه اصالت نسخه منتسب به آن کتاب.
يكشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۸:۳۲
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت