آرشیو
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۲٫۰۴۳٫۵۰۰ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۷۰ نفر
تعداد یادداشت ها : ۲٫۰۸۵
بازدید از این یادداشت : ۳۴۵

پر بازدیدترین یادداشت ها :


برخی تصوف و روحیه و اندیشه صوفیانه را عامل انحطاط جوامع مسلمان قلمداد می کنند. یکی از استادان برجسته ادب و تصوف اخیرا دیدم جایی فرموده اند تفکر اشعری در تصوف خانه کرد و عامل انحطاط آن را فراهم کرد. من البته با این نگاه موافق نیستم و اصولا تفکر اشعری را معتقدم به درستی نفهمیده ایم و بی جهت آن را تفکر غیر عقلی می بینیم. این البته بحث مستقل خود را می طلبد. در مقابل معتقدم تصوف خراسانی راهی بود برای برون رفت از بحران الهیاتی و دینی در تفکر اهل سنت. با این وصف خود تصوف را این تفکر ابن عربی بود که به تباهی کشاند. منظورم دیدگاه های نظری ابن عربی نیست که بعدا هسته بحث های نظری در وجود شناسی و الهیات شارحان ابن عربی را فراهم کرد. آنها از نقطه نظر طرح پرسش هایی فلسفی که دامن می زدند اهمیت فوق العاده ای در سرشت و سرنوشت تفکر فلسفی و دینی اسلامی داشته اند. مقصودم ادبیاتی است که ابن عربی و طریقه او به کار گرفتند و زمینه ساز ورود حروفی گری و علم اعداد و علوم غریبه شدند و موج هولناک تأویل گرایی های بارد و بافتنی ها را در فرهنگ و ادب و دیانت و تفکر اسلامی تسهیل کردند. نتیجه اش شد انواعی از تصوف عامیانه دوران پایانی عصر صفوی و عصر قاجار و از آن بدتر قاطی شدن ابن عربی با انواعی از گرایشات غالیانه شیعی و رواج روزافزون تأویل گرایی های باطنی که در نهایت سر از هزاره گرایی ها و انواع مختلف تفکرات معطوف به الهیات مظاهرگرایی و بابیت گرایی درآورد. ادبیات دینی دوران قاجار پر است از تآثیرات همین نوع تفکرات باطنی گرایانه متأثر از جهانبینی ابن عربی و ادبیات او. شیخ احمد احسایی و شیخیه هم بیش از پیش در شعله ور شدن چنین رویکردهایی در جامعه ایرانی مؤثر بودند. نتیجه آن شد دوری بیش هر چه بیش از پیش از تفکر خردگرایانه و غلتیدن در انواع مختلف الهیات مظاهرگرایانه.
يكشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۹:۲۲
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت

تانژانت آلفا
۲۸ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۸:۵۱
شفیعی کدکنی میگفت: با کسروی موافقم که تصوف تنها عامل عقب ماندگی مسلمین است. فکر کنم منظورتان از جمله اشعری و تصوف همین شفیعی کدکنی باشد. تحقیقات مستشرقین در تصحیح مثنوی و عطار و غیره نشان از همین عقب ماندگی ها دارد. کسروی حق داشت که به ادوارد براون بدبین شد.