3- اما فرض سومی هم قابل تصور است که از تلفيق دو فرض قبلی می توان از آن دفاع کرد و نويسنده اين سطور بيشتر به اين فرض سوم تمايل دارد و آن اينکه متن کنونی بصائر الدرجات، متنی است که محمد بن يحيی العطار آن را فراهم کرده بوده و ابوالقاسم حمزة بن القاسم و نيز احمد فرزند خود عطار آن را از او روايت می کرده اند؛ اما بر خلاف فرض اول و با توجه به آنچه که در فرض دوم گفتيم، اين کتاب ارتباطی ویژه با بصائر سعد اشعري دارد؛ بدين صورت که عطار خود شخصا متن کتاب بصائر الدرجات سعد را در متنی جديد تنظيم کرده بوده است. شيوه تنظيم او بدين شکل بوده که به دليل اهميت کتاب سعد اشعري از يک سو و از ديگر سو به دليل آنکه وی عملا از تعدادی از مشايخ سعد شخصا می توانسته احاديث سعد را روايت کند، وی ترجيح داده که در متنی جديد (که همین متن بعداً در دسترس کليني هم قرار گرفته بوده)، بخش قابل توجهی از احاديث سعد را از طريق مشايخ مشترک عينا استخراج کند. در کنار اين دسته احاديث، وی شماری ديگر از احاديث سعد را که خود شخصا نمی توانسته مستقيما از مشايخ سعد روايت کند، از طريق صفار و حتی ظاهرا در موارد بسيار محدودی از طريق خود سعد بن عبد الله بدون آنکه از او نامی ببرد (با تعبير "بعض أصحابنا")، روايت کرده است. علاوه بر همه اينها شماری ديگر حديث هم وی از طريق مشايخ اختصاصی خود روايت کرده که شايد برخی از آنها متنی مشترک با کتاب بصائر سعد داشته است. بنابراين متن کتاب بصائر الدرجات فعلی، کتابی است از محمد بن يحيی العطار که تنظيم آن عمدتاً بر اساس کتاب بصائر الدرجات سعد بن عبد الله اشعري بوده و البته چنانکه از برخی مقايسه ها بر می آيد شامل تمامی ابواب کتاب سعد نيست و از لحاظ تعداد احاديث هم از احاديث کتاب سعد محدودتر است. در حقيقت در فرض سوم محمد بن يحيی العطار در کتاب بصائر الدرجات جديدی، گزيده ای از احاديث سعد را به شيوه "استخراج" روايت کرده بوده و به آن تعدادی احاديث هم از طرق ديگر و از جملهاز طریق مشايخ اختصاصی خود افزوده بوده است. به نظر می رسد در بسياری موارد که حديثی را سعد در کتاب بصائرش نقل کرده بوده و عطار خود نمی توانسته از همان شيخ آن حديث را روايت کند، آن حديث را از طريق صفار روايت می کرده است. به نظر می رسد در اين موارد بيشتر احاديث را صفار به صورت اجازه کتب متقدم در اختيار عطار قرار داده بوده و نه اينکه صفار حقيقتا آن احاديث را در کتابی "مصنف" به وسيله خودش روايت کرده باشد. متن اين کتاب فراهم شده از سوی عطار به مناسبت ريشه اصلی آن که بصائر الدرجات سعد اشعري بوده، موسوم به بصائر الدرجات شده که در حقيقت جز مستخرجی از گزيده کتاب سعد با اضافاتی از متون ديگر نبوده است. اين کتاب عطار به وسيله احمد فرزندش و نيز از طريق ابو القاسم حمزة بن القاسم روايت می شده است. اما کليني هم دقيقا همين متن را در اختيار داشته و روايت از آن را بر روايت متن سعد از خود سعد ترجيح داده بوده است. دليل اين امر دقيقا روشن نيست؛ اما شايد کليني شخصا کتاب سعد را نمی شناخته يا آنرا از سعد روايت نمی کرده است. اما متنی که از عطار در اختيار بوده و به مناسبت ريشه اش بصائر الدرجات خوانده می شده، به دليل آنکه بخشی از احاديث آن از طريق روايت از طرق صفار بر اساس کتاب سعد تخريج شده بوده است، به وسيله راويان بعدی به صفار هم گاه و نه همیشه نسبت داده می شده است. به همين دليل هم نشانی از کتاب بصائر الدرجات و روايات آن در آثار متقدم حديثی و رجالی منسوب به صفار ديده نمی شود. متن فراهم آمده عطار به دليل آنکه مشتمل بر ابوابی بوده که خود در پديد آمدن کتاب الحجة کليني مؤثر بوده است، بعدا به وسيله شخصی که هویتش بر ما روشن نیست با شماری از احاديث کليني تکميل شده و به آن احاديثی بر اساس کتاب کافی کليني افزوده شده است. مهمترين بخش اين احاديث، احاديثی است به روايت الحسين بن محمد بن عامر الأشعري از معلی بن محمد که به وسيله کليني به نقل از حسين بن محمد بن عامر در کتاب الحجة الکافي نقل شده و عينا به پاره ای از ابواب بصائر موجود منتقل شده است.
بدين ترتيب کتاب بصائر الدرجات موجود متنی است اصلا مبتنی بر گزيده ای از بصائر الدرجات سعد اشعري که به شيوه "استخراج نويسی" همراه با اضافه کردن شماری متون و احاديث ديگر در کتابی جديد با همان عنوان به وسيله محمد بن يحيی العطار تدوين شده است و در آن به دليل آنکه از شماری از روايات محمد بن الحسن الصفار در آثارش و نيز به ويژه در مجموعه روايات و اجازاتش به عنوان جانشينی برای روایت از طریق سعد بن عبد الله أشعري بهره برده شده بوده، اشتباها از سوی برخی راويان به نام صفار شهرت يافته است. سندی که در آغاز نه باب از ده باب بصائر الدرجات فعلی ديده می شود و در آن از صفار نيز نام برده شده تنها به بخشی از احاديث اين کتاب مربوط می شود و نه همه آنها ولی در نسخه های بعدی اسانيد متمايز کننده ديگر از ميان رفته و دسته های احاديث با هم خلط شده است. امتياز اين فرض بر فرض اول اين است که به خوبی می تواند دو مسئله مهم و پرسش بر انگيز، يکی شباهت ترديد بر انگيز ميان احاديث بصائر سعد را با احاديث منسوب به صفار تبيين کند و سبب آن را توضيح دهد و نيز مسئله دوم اينکه می تواند علت غيبت احاديث صفار در موضوعات مورد بحث در کتاب بصائر را در آثار حديثی متأخر اماميه (جز در مواردی محدود) توضيح دهد.
در ادبيات حديثی اماميه گرچه تدوين کتابهای حديثی در حوزه امامت و مسائل وابسته و از جمله مقامات معنوی امامان و مباحث مرتبط با ولايت از نقطه نظر جهان شناسی و نيز اسکاتولوژيک سابقه کهنتری داشته است، اما به نظر می رسد که نويسندگان و محدثان دوران آغازين غيبت صغرا به دلايل تاريخی و زمينه های دينی / و اجتماعی بحران غيبت نيازمند بازسازی نظريه ای در اين رابطه و ارائه منظومه ای کامل از جايگاه امام در نظام خلقت و در نسبت ميان انسان و خدا و در چارچوب نظريه ای برای "نجات" (پيامبر شناسی، امام شناسی، فرجام شناسی) بوده اند تا مسئله غيبت را در چارچوب يک منظومه کامل و بزرگتری باز تفسير کنند. بدين ترتيب کتاب بصائر الدرجات سعد بن عبد الله الأشعري، به عنوان يکی از مهمترين و بزرگترين محدثان، فقيهان و نظريه پردازان اماميه در اين دوران ارائه می گردد؛ محدثی بلند پايه از مکتب پر اهميت قم که در اين دوران مهمترين سهم را در تعيين سرنوشت اماميه در کنار بغداد داشته است. در نوشتاری ديگر کتاب بصائر الدرجات سعد بن عبد الله را به شکل مستقلی مورد مطالعه قرار خواهيم داد.
سه شنبه ۱ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۰۲
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .