مدتی پیش کتابی در اینترنت منتشر شد درباره قطعه ای اضافی بر یک نسخه از کتاب الملل والنحل شهرستانی که ناشر ادعا کرده با وجود آن قطعه بحث اسماعیلی بودن شهرستانی دیگر منتفی است و شهرستانی را باید یک سنی تمام عیار اشعری مذهب قلمداد کرد. این متن را در همین ارتباط بر روی فیسبوک گذاشتم. بعداً نکات دیگری را در این خصوص خواهم نوشت. اما آنچه در فیسبوک گذاشتم:
ليس أمر الشهرستاني وانتمائه الى الاسماعيلية بهذه السهولة حتي يمكن نفيه بهذه القطعة التي ادعى ناشرها أن من حقها أن تضع حداَ على هذا البحث. فهذه القطعة من دون أي ترديد من اضافات الكاتب في آخر النسخة وليس من الشهرستاني نفسه وهذا من دون أي شك. فالشهرستاني ما كان بحاجة إلى نقل فصل من كتاب البغدادي من دون إضافة أي شي، فاذا هو ناقلها فلماذا لا ينقل اتصاله العلمي الى أبي الحسن الأشعري مثلما فعل قبله عبد القاهر البغدادي في هذه القطعة ذاكراً اساتذته في الكلام الأشعري ومثلما فعل معاصره ضياء الدين المكي الرازي، والد فخر الدين الرازي في كتابه نهاية المرام ومثلما فعل فخر الدين نفسه في كتابه اعتقادات فرق المسلمين؟
مطلبی که درباره متن الحاقی نسخه ای از کتاب الملل والنحل نوشتم به این معنا نیست که من معتقدم شهرستانی اسماعیلی مذهب بوده است. تفصیل این مطلب را زمانی خواهم نوشت. بناست سال ۲۰۱۷ در کنفرانسی پنلی درباره مذهب شهرستانی برگزار شود که امیدوارم بتوانم درباره او و مذهبش تفصیل آنچه به نظرم در این باره رسیده است تقدیم کنم. شهرستانی تحت تأثیر پاره ای از مباحث اسماعیلیه و فلسفه باطنی و نوافلاطونی آنان بوده اما این به معنای اسماعیلی بودن او نیست.
نکته ای که باید توجه دهم این است که در الملل والنحل شهرستانی برخلاف آنچه بعضاً گفته می شود اثری از گرایشات اسماعیلی شهرستانی وجود ندارد. هیچ دلیلی در دست نداریم که نشان دهد او در تحریر دیگری از همین کتاب عقاید اسماعیلی را و لو به شکل غیر مستقیمی داخل کرده باشد. او تعلیمات کلامی و دینیش را بر اساس مکتب اشعری فرا گرفته بود. در کتاب الملل والنحل او در مقام نویسنده ای است اشعری مذهب، در نهایة الاقدام هم او نویسنده ای در قامت متکلمی اشعری است. البته در هر دو کتاب او آموزش های دیگر خود و از جمله آموزش های فلسفیش را نشان داده و از منظر متکلمی آشنا با کلام معتزلی از یک سو (و به طور خاص مکتب ابو الحسین بصری) و فلسفه ابن سینا از دیگر سو ظاهر می شود. بدین ترتیب به طور خاص او در برخی بحث ها در کتاب نهایه استقلال فکری خود را در چارچوب مکتب اشعری نشان داده است. البته توجه به هر دو مکتب قبل از او و از دوران ابو المعالی جوینی در نزد اشاعره آغاز شده بود. همین استقلال بعدها در مورد شهرستانی توجه او را به برخی تعالیم اسماعیلیه سبب ساز شد. ریشه این توجه بحرانی بود که در مجموع تفکر کلامی اهل سنت و اشاعره را فرا گرفته بود و غزالی هم اندکی قبل از او به گونه ای دیگر با آن بحران مواجه شد. به هرحال تلاش برای جلوه دادن این دو کتاب به عنوان آثاری که در آن شهرستانی به نحوی متأثر از اسماعیلیه است تلاش بیهوده ای است. میان کلام اشعری و تفکر کلامی و مذهبی اسماعیلیه هیچ نسبتی وجود نداشت و تحول اصلی فکری شهرستانی مربوط به سال های بعد از تألیف این دو کتاب است. در کتاب نقض قزوینی هم که گاهی از مشابهت اسماعیلیه و اشاعره سخن می رود همانطور که در جای دیگری نوشته ام تنها شیوه ای است جدلی از سوی قزوینی رازی و برخی دیگر به تقلید از او برای انتقاد از اشاعره (در این مورد مقاله ای به انگلیسی درباره کتاب نقض تحریر کرده ام که در آینده نزدیک منتشر می شود. بخشی از آن در مجله اسلام آلمان چاپ شد).
به تازگی ترجمه ای فارسی و کهن از کتاب الملل والنحل در ایران به شیوه چاپ عکسی منتشر شده که نشان می دهد اسماعیلیان در ترجمه آن و یا دست کم در کتابت نسخه ای از آن ترجمه سهم داشته اند. این البته به خودی خود نشان نمی دهد که شهرستانی اسماعیلی بوده و اهالی الموت حقیقتاً معتقد بوده اند که او اسماعیلی است. این تنها توجه آنان را به کتاب الملل والنحل نشان می دهد؛ به ویژه که در این کتاب شهرستانی قسمت هایی از فصول چهارگانه حسن صباح را به عربی ترجمه و نقل کرده و همین برای نزاریان جالب توجه بود. دو سه اشاره دیگری هم که به تأثر او از اسماعیلیه در منابع قدیم رفته بیشتر ناظر به رویکرد تأویلی اوست به قرآن که توجیه آن متفاوت است با آنچه تاکنون از آن به عنوان گرایش و تعلق مستقیم او به اسماعیلیه مطرح شده. این اسناد نشان نمی دهد او گرایش به مذهب اسماعیلیه داشته است.
البته از او به عنوان داعی الدعات هم سخن رفته اما به نظرم به کارگیری این عنوان برای او تنها با انگیزه ای خاص به کار رفته و از آن میان جنبه ای تبلیغی برای اسماعیلیان الموت و آن هم با برداشتی غلط از رویکرد حقیقی شهرستانی در آثار متأخرش و از جمله مصارعة الفلاسفة و تفسير داشته است. شهرستانی هیچگاه در زمان حیات خود عنوانی همچون داعی الدعات برای اسماعیلیان نداشته است. اينكه مذهب واقعی او چه بوده را در مقاله ای تفصیلی باید مورد بحث قرار دهم.
دوشنبه ۶ دي ۱۳۹۵ ساعت ۸:۴۱
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .