آرشیو
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۲٫۰۴۳٫۴۸۵ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۵۵ نفر
تعداد یادداشت ها : ۲٫۰۸۵
بازدید از این یادداشت : ۳۰۸

پر بازدیدترین یادداشت ها :
در پاسخ به یک نوشته که در انتقاد از یادداشت من درباره عربستان سعودی و نمایندگی اسلام کسی در فیسبوک گذاشته بود

من در نوشته ام در کنار ایران از عراق و مصر به عنوان مهمترین مراکز تولید فکر سخن گفتم (علاوه بر آندلس). در ضمن اگر غزالی به عربی می نوشت به معنی این نیست که زبان فارسی زبان هویتی او نبوده. ثالثاَ به وضوح در این یاداشت نوشتم سرزمین تاریخی و فرهنگی ایران یعنی آنچه در گذر تاریخ ، زبان فارسی یکی از مهمترین مؤلفه های هویتی آن بوده است. اگر به این مطلب توجه می کردید نیازی به این حاشیه نویسی نبود. در گذر تاریخ در جمله فوق الذکر بدین منظور به کار رفته تا از سرزمینی سخن گفته شود که حامل عناصری هویتی بوده که توانسته آن را خاستگاه زبان فارسی کند، زبانی که به عنوان عامل هویتی قرن ها عمل کرده است. طبیعی است که این خود تحولی تاریخی بوده است و طبیعی است که این به معنی عدم وجود زبان های دیگر در پهنه این سرزمین تاریخی نیست. زبان یک پدیده تاریخی است. از سده چهارم قمری تا به امروز هویت این سرزمین به معنای تاریخی آن با زبان فارسی گره خورده است؛ نه تنها ایران به عنوان جغرافیای سیاسی امروز بلکه ایران به عنوان سرزمین تاریخی. زبان فارسی در کنار برخی دیگر از عوامل و عناصر و مؤلفه های هویتی که در آن یادداشت اشاره وار از آن گذشته ام در مجموع هویتی تاریخی را می سازد که حتی نویسنده ای را اگر زبان محلی اش غیر فارسی است خود را متعلق به همان هویت تاریخی می کند. حساب نوشته هایی که به دلیل زبان علمی به عربی نوشته شده که روشن است و نیازی به بحث ندارد. همین الآن بیشتر منشورات علمی حوزه های علمی به زبان عربی است. اگر ابن سینا و غزالی و ماتریدی به عربی می نوشته اند این آنها را بیرون از این هویت تاریخی نمی کند. فارابی هم با وجود آنکه ریشه ترک داشته و به عربی می نوشته (گرچه فارسی را نیک می دانسته) اما در فضای ایران فرهنگی رشد کرده و بالیده است. بیرونی هم با وجود‌ آنکه از خوارزم است و با وجود آنکه نوشتن به عربی را بر فارسی نویسی ترجیح می داده (گرچه گاه به این زبان می نوشته) متعلق به همین فرهنگ تاریخی است. بسیاری از همین دانشمندان عرب تبار و یا ترک تبار بودند و بسیاریشان ممکن بود به عربی هم بنویسند اما همه متعلق به این سرزمین بودند؛ سرزمینی که در منابع اولیه تاریخی اسلامی از آن به سرزمین فرس تعبیر می شد اما لزوماً این به معنی قومیت فارس نبود و یا حتی لزوماَ اشاره به زبان فارسی نداشت. مقصود همان سرزمینی بود که تکرار می کنم در گذر تاریخ مادر زبان فارسی شد و در بستر آن زبان فارسی بالید. در این سرزمین قرن ها سلاجقه ترک حکم راندند اما زبان فارسی زبان رسمی حکومتشان بود و زبان رسمی نهادهای حکومتشان و لو در آسیای صغیر. چرا که خود را شاهان همین سرزمین می دانستند.
چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۹:۳۳
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت