مناقب خوارزمي از آثار ارزشمندی است که شهرت آن در ميان شيعيان بسی بيشتر از سنيان و حتی سنيان حنفي است، با وجود اينکه نويسنده آن از دانشمندان و اديبان برجسته حنفی خوارزم در سده ششم و از شاگردان مهم زمخشري بوده است و کتاب مناقب أبي حنيفه او خاصه از تداولی نزد حنفيان خراسان و ماوراء النهر برخوردار بوده است. خطيب خوارزمي و معروف به أخطب خوارزم علاوه بر مناقب، مقتل الحسين هم دارد که چاپ بسيار بدی از آن تاکنون صورت گرفته و بايد نسخه های آن شناسايی و از نو تصحيحی انتقادی از آن صورت گيرد؛ گو اينکه ظاهرا از اين کتاب نسخه های کهنه باقی نمانده و عمده آنها بسيار نسخه های متأخری اند. خوارزمي يک اربعين هم در فضائل حضرت امير داشته که برخی آن را عينا همان مناقب او می دانند، اما ظاهرا اين اربعين کتاب ديگری بوده و به هر حال ابن شهرآشوب از آن در مناقب خود استفاده کرده است. کتاب مناقب خوارزمي در 27 فصل است و از اينرو در برخی نسخه های اين کتاب، به کتاب الفصول السبعة والعشرين في فضائل أمير المؤمنين نام بردار شده است؛ خاصه آنچه تاکنون از نسخه های اين کتاب در ميان زيديان ديده ام همه بدين نام بوده اند. اين کتاب علاوه بر شيعيان امامی که از دير باز به اين کتاب توجه داشته اند، چنانکه گفتم در نزد زيديان هم از تداول برخوردار بوده است و تاکنون نيز نسخه هايی از اين کتاب عمدتا متأخر در کتابخانه های زيدی و يمنی موجود است. کهنترين نسخه کتاب مناقب، ظاهرا همان نسخه وزيری يزد است که چاپ قم هم بر اساس آن صورت گرفته، اما متأسفانه اين چاپ از اغلاط سندی و متنی آکنده است و بايد بار ديگر تصحيح شود. چاپ قديمتر نجف از آن هم بسی بدتر است. به هر حال اينجا نسخه ای کهنه از اين کتاب را معرفی می کنم که در کتابخانه آمبروزيانا در ميلان ديده ام و شايسته است که در چاپ آينده کتاب مناقب از آن بهره گرفته شود. قبل از آن تذکر دهم که از سده ششم زيديان يمن خوارزمي را می شناخته و بسيار زود هم کتاب مناقب او را ( ونه مقتل وی که تاکنون نسخه ای از آن در ميان زيديان نديده ام) به دست آورده بودند. سبب آن هم مناسباتی بود ميان زيديان يمن با زيديان و معتزليان ری، خراسان و خوارزم که شرحش را در کتاب مناسبات فرهنگی ميان ايران و يمن نوشته ام. در کتاب محاسن الأزهار نوشته عالم و متکلم زيدی اواخر سده ششم و اوائل سده هفتم قمری يمن، يعنی حميد بن أحمد الشهيد المحلي، فی المثل روايتی هست به واسطه از خطيب خوارزمي که بسيار جالب توجه است: "وأخبرنا الفقيه الأجل العالم الحافظ جمال الدين عمران بن الحسن بن ناصر أسعده اللَّه قراءة قال: أخبرنا الشيخ الأجلّ العالم عفيف الدين حنظلة بن الحسن بن شعبان/ شبعان رحمه اللَّه قراءةً عليه قال: أخبرنا القاضي الأجلّ الإمام شمس الدين جمال الإسلام أبو الفضل جعفر بن أحمد بن عبد السلام بن أبي يحيى رضوان اللَّه عليه قال: أخبرنا الفقيه الإمام سيف العرب محمد بن مفرح المسهدي المضري حرس اللَّه مهجته بقراءتي عليه قال: أخبرنا الشيخ صدر الأئمّة موفق بن أحمد المكي الخوارزمي قراءة عليه و أنا أسمع قال: أنبأني الإمام الحافظ صدر الحفّاظ أبو العلاء الحسن بن أحمد العطّار الهَمَداني و قاضي القضاة الإمام الأجلّ نجم الدين أبومنصور محمد بن حسين بن محمد البغدادي قالا أنبأنا الشريف الإمام الأجل نورالهدى أبوطالب الحسين بن محمد بن على الزينبي رحمه اللَّه تعالى عن الامام محمد بن أحمد بن علي بن الحسن بن شاذان قال: حدّثني أبو محمد الحسن بن أحمد بن مخلّد المخلدي من كتابه عن الحسين بن إسحاق، عن محمّد بن زكريا، عن جعفر بن محمّد بن عماّر، عن أبيه، عن جعفر بن محمّد، عن أبيه، عن علي بن الحسين، عن أبيه: عن أميرالمؤمنين عليهم السلام قال: قال رسول اللَّه صلى اللَّه عليه وآله وسلم: 'إنّ اللَّه تعالى جعل لأخي علي عليه السلام فضائل لا تحصى كثرةً فمن ذكر فضيلة من فضائله مقرّاً بها غفر اللَّه له ما تقدّم من ذنبه |وماتأخّر| و من كتب فضيلة من فضائله لم تزل الملائكة تستغفر |له| ما بقي لتلك الكتابة رسم، و من استمع الى فضيلة من فضائله غفراللَّه له الذنوب الّتي اكتسبها بالإستماع، ومن نظر إلى كتاب من فضائله غفراللَّه له الذنوب الّتي اكتسبها بالنظر'. ثم قال: 'النظر إلى علي بن أبي طالب عبادة و ذكره عبادة، و لا يقبل اللَّه إيمان عبد إلاّ بولايته و البراءة من أعدائه'.
اين سند نشان دهنده آشنايی زيديان يمن است در سده ششم قمری با خطيب خوارزمي اما البته نشان دهنده دستيابی آنان به نسخه ای از کتاب مناقب نيست؛ گرچه حديث روايت شده از مناقب او در هر حال برگرفته شده است (نک: مناقب، ص 32). در اين سند نکته جالب توجه اين است که قاضي جعفر که خود از معاصران خطيب خوارزمي است با يک واسطه از او روايت می کند. طبعا فرصت ملاقات با خوارزمي برای قاضي جعفر در سفر به ايران فراهم نبوده است. واسطه روايت که نامش در نسخه چاپی مرحوم محمودي با تصحيف نقل شده (و با اشتباهات ديگری در سند)، کسی است که از او اطلاع کمی در اختيار داريم اما می دانيم که ديگرانی هم به واسطه او از خوارزمي و کتاب مناقب و يا مقتلش روايت می کرده اند. ما پيشتر در اين مجموعه، به مناسبت معرفی نسخه ای خطی از يک دانشمند بيهقي (نک: يک دانشمند امامی ناشناخته از بيهق سده ششم قمری و معرفی آثاری از او ) به اين شخص اشاره کرده ايم: در بخش نخست اين نسخه گزيده ای است از احاديث خطيب خوارزمي در مناقب و به ويژه مقتل او. سند آغازين چنين است: " اخبرنا الشيخ الفقيه العالم تاج العرب أبو عبدالله محمد بن المفرّج المَذحِجي من مشهد مولانا أمير المؤمنين عليه السلام أنا الشيخ الإمام الأجل ضياء الدين صدر الأئمة أخطب الخطباء أبو المؤيد الموفق بن أحمد المکي ثم الخوارزمي رحمه الله قال أنا العلامة فخر خوارزم أبو القاسم محمود بن عمر الزمخشري .." . در آن مقاله ما استظهار کرده بوديم که تاج العرب المذحجي از عالمان شيعی (زيدی و يا امامی) کوفه / نجف بوده است. قاضي جعفر در سفر کوفه بايد او را ديده باشد. به هر حال خيلی زودکتاب مناقب خوارزمی در اوساط شيعيان زيدی و امامی شناخته شد. تاج العرب أبو عبدالله محمد بن المفرّج المَذحِجي عالمی بوده که هم زيديان و هم اماميان (آن طور که در سند نسخه خطی کتابخانه مجلس از مجموعه ابو نعيم النعيمي، عالم امامی مذهب بيهق در سده ششم قمری نشان داديم) از او روايت حديث می کرده و از آن جمله روايتهای او از مناقب و مقتل خوارزمي را.
نسخه ای که از کتاب مناقب خوارزمي معرفی می کنيم نسخه ای است به شماره سی 124 از کتابخانه آمبروزيانا:
بر روی برگهای نخستين نسخه، گواهی های تملک از يمن ديده می شود و به هر حال نسخه متعلق است به زيديان يمن. در آغاز و برگ 7 الف، کتاب خوارزمي، يعنی مناقب چنين معرفی شده است: "کتاب الفصول السبعة والعشرين في فضائل أميرالمؤمنين وإمام المتّقين علي بن أبي طالب عليه أزکی السلام وأسنی التحية والإکرام
تأليف الصدر الکبير والبحر المتلا [لأ، ؟] الغزير أخطب الخطباء ضياء الدين أبي المؤيد المؤفق بن أحمد المکي البکري الخوارزمي سقاه الله شآبيب الرضوان وکساه جلابيب الغفران" .
در همان برگ اشاره ای است به مالک نسخه و اينکه نسخه برای يکی از زنان فاضله يمن کتابت شده است. عبارت تملک چنين است: "ممّا نسخ برسم خزانة الستّ الشريفة المعظمة المکرّمة الفاضلة الطاهرة الصالحة العابدة الزاهدة بدرة بنت محمد المنصور بالله عليها وعلی آبائها أفضل الصلوة والتسليم وصلّی الله علی سيّدنا محمّد وآله وسلّم وکرّم."
بنابر گواهی کاتب در پايان کتاب، کاتب شخصی است از زيديان گيلانی الأصل که ساکن يمن بوده است (نيز نام او در کتاب عالم زيدی، احمد بن محمد الشرفي که قسمتی از آن با عنوان دولة بني رسول تصحيح شده، آمده است: "وروى ولد ولده محمد بن الهادي عن الفقيه الصالح عزان بن أحمد الجيلاني، أنه سمع أصواتاً من غير أن يرى أشخاصاً ناحية الحيد بحصن ثلا وهم يترنمون ويتجاوبون بعضهم يقول: يحيى بن حمزة إمام علم وهدى، وبعضهم يقول: لا إمام حرب وبلاء، قال: سمع ذلك ليالي كثيرة. واتفق له -عليه السلام- زمان مساعد في خلو البال وعدم الاشتغال إلا بالتصانيف"). گواهی کاتب چنين است: ( 169 الف): " فرغ من کتابة فضائل أمير المؤمنين الفقير الراجي لشفاعتهم يوم معاده المعتمد علی کرم الله في إصداره وايراده عزان بن أحمد بن علي بن أبي المنصور الجيلاني في سادس شهر ربيع الآخر سنة ستين وسبعمائة وهو يسأل الله تعالی أن يرزقه الاصابة في القول والعمل ويقيه عن الخطأ والخطل والزلل إنّه علی ذلک قدير وبالإجابة جدير وصلّی الله علی سيّدنا محمّد وآله." پس بنابراين نسخه ما در 760 ق کتابت شده و بسيار کهنه است؛ گرچه از نسخه وزيری کهنه تر نيست.
در نسخه ما پس از کتاب مناقب، وصيت و عهد امام زيدی المؤيد بالله يحيی بن حمزة آمده است به اولاد و اقارب و احفادش.
چهارشنبه ۲۲ تير ۱۳۹۰ ساعت ۱۷:۳۲
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .
انشاءالله بتوانم برنامههایی که در شبکه چهار اجرا کردید و در کانالتان دربارهاش نوشتید، بیابم. چگونه به شما برسانم؟
با تحيات. بسيار از لطفتان ممنونم. از طريق تلگرام ممکن است؟ ممنونم