سال 1371 شمسی بود که فرصتی فراهم شد تا در معيت مرحوم استاد دکتر احمد تفضلی سفری به بمبئی داشته باشم. هدف از سفر خريد يک مجموعه کتاب در حوزه ايرانشناسی و به ويژه کتابهايی در زمينه ادبيات اوستايی و پهلوی و کتابهای دينی آيين مزديسنايی بود که وسيله يکی از پارسيان هند به معرض فروش گذاشته شده بود؛ کتابخانه ای شخصی از يکی از استادان پهلوی شناس پارسی بمبئی که سالها پيشتر درگذشته بود و از آنجا که آن شخص از دوستان دکتر احمد تفضلی بود، خانواده اش که قصد فروش آن مجموعه را داشتند، کسی را امين تر و صالح تر از دکتر تفضلی نمی شناختند تا در فروش آن مجموعه از او ياری بطلبند. به پيشنهاد خود دکتر تفضلی بنده نيز در اين سفر همراه ايشان بودم و البته بنا بود که اين کتابخانه برای مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی خريداری شود. با همت بلند آقای بجنوردی در طول ساليان گذشته کتابخانه های شخصی زيادی برای دائرة المعارف بزرگ اسلامی خريداری شد و بعضا نيز به کتابخانه مرکز اهداء گرديد. از آنجا که نويسنده اين سطور در جريان خريد چند مورد از اين کتابخانه ها بوده ام، به خوبی می توانم گواهی دهم که خريد و حفظ برخی از آنها نه تنها خدمت به کتابخانه مرکز که خدمتی بزرگ به فرهنگ ايرانی بوده است؛ چرا که انتقال شماری از اين کتابخانه ها و حفظ و نگهداری از آنها مانع از پراکندگی و از دست رفتن کتابهای بسياری گرديد و در پاره ای از موضوعات سبب شد تا بهترين مجموعه های تخصصی در يک مرکز علمی در ايران فراهم شوند و گرد هم آيند. باری، آشنايی من با دکتر تفضلی به واسطه آن سفر عميقتر شد؛ گو اينکه از حدود يک سالی پيش از آن به دليل علاقه به مطالعات تاريخی و دينی مرتبط با پيش از اسلام، رابطه من با دکتر تفضلی و بهره وری از آن دانشمند برجسته آغاز شده بود؛ آن زمان استاد تفضلی يادداشتهايش را درباره تاريخ ادبيات قبل از اسلام گرد می آورد و به خاطر دارم که هرگاه نکته ای متناسب با اين موضوع می يافتم و با ايشان در ميان می گذاشتم، با بزرگواری ويژه خودش از اين دست همکاری ها استقبال می کرد و البته با اخلاقی ستودنی من را تشويق می فرمود. کتاب القند نسفي به تازگی در رياض منتشر شده بود که نسخه ای از آن به دستم رسيد؛ با استاد سخن از اهميت پاره ای نکات ايرانشناسانه و ادبی فارسی در کتاب رفت و استاد با اشتياق فراوان نسخه ای به صورت فتوکپی از آن اختيار کرد و مقاله ای هم با علاقه فراوان در اهميت آن نگاشت. اينها را از اين جهت می گويم تا نشان دهم دکتر تفضلی از آن دست ايرانشناسان و متخصصان زبانهای باستانی ايرانی بود که اهميت زبان عربی و کتابهای ادبی و تاريخی عربی را برای شناسايی فرهنگ ايرانی ما قبل و اوائل اسلام به خوبی می شناخت و حتی يادم می آيد زمانی با استاد درباره يکی از کتابهای ايرانی که نامش در يکی از آثار اباضی (بيان الشرع کندي) رفته است سخنی رفت و ايشان با علاقه فراوان مطالب آن کتاب را مود دقت قرار داد و نتايج تحقيقات خويش را نيز سخاوتمندانه در ميان گذاشت. در سفر بمبئی برای من مقام و جايگاه دکتر تفضلی بيشتر تثبيت شد. از لحاظ اخلاقی او را انسانی شريف، وارسته و ملتزم به اصول يافتم. از لحاظ علمی نيز به خوبی به خاطر دارم که تا چه اندازه محل مشورت و احترام ايرانشناسان هندی و به ويژه در آکادمی ايرانشناسی کاما قرار می گرفت و در گفتگوها نظرات علمی وی را درباره ادبيات پهلوی و اوستايی جويا می شدند. شبها در هتل فرصتی برای گفتگو در همين موضوعات پيش می آمد و درست به خاطر دارم که آن روزها مشغول کارهای نهايی ترجمه فرانسه کتاب پهلوی گزيده های زادسپرم بود که با همکاری فيليپ ژينيوی فرانسوی در حال آماده سازی آن بود. وی تازه پس از آنکه گفتگوهای ما پايان می گرفت، در اتاقش مشغول کار بر روی اين متن می شد و تا پاسی از شب کار می کرد.
در طول چند سال بعد هم ارتباط علمی و بهره وری از دکتر تفضلی و دانش گسترده او برای من ادامه داشت و هر کتابی که منتشر می کرد از سر لطف نسخه ای هم به من می داد و بعد از مطالعه هم هميشه آمادگی داشت تا هر پرسشی را در زمينه آثارش پاسخ دهد و نکات مبهم را برای من با بيانی شيوا توضيح دهد. متأسفانه من فرصتی برای آموختن زبانهای باستانی ايران نزد او پيدا نکردم، اما به دليل آنکه چند سالی در مرکز دائرة المعارف درست در اتاقهايی مجاور هم کار می کرديم، اين فرصت فراهم شد تا از محضر او آموخته های بسياری داشته باشم؛ وقتی مقاله ابن نديم را می نوشتم، از او کمک بسيار گرفتم؛ به خاطر دارم که تا چه اندازه اطلاعات عميقی درباره مانويت در الفهرست ابن نديم داشت و با آخرين مطالعات غربی در اين زمينه آشنا بود. کتابخانه شخصی او البته کتابخانه بسيار مهمی بود و يادداشتهای منظمی نيز همواره برای کتابها و مقالاتش تهيه می کرد. از آنجا که مسئوليت خريد کتابهای حوزه خاورشناسی را در دائرة المعارف بر عهده داشت، به همين دليل همواره اطلاعاتش در اين زمينه ها به روز بود و به خوبی مرجعی برای ديگران در اين زمينه قلمداد می شد. کتاب تاريخ ادبيات ايران پيش از اسلام او حتی در زبانهای اروپايی نظير ندارد؛ به ويژه که بسيار موجز و گويا تنظيم شده و در آن حرف و سخن اضافی نيامده و همه مطالب به صورت مستند ارائه گرديده است. تنظيم و تبويب مطالب کتاب و نيز ارائه شواهد تاريخی و استناد به کتب ادبی و تاريخی بسيار و به ويژه مطالبی از لابلای کتابهای ادب عربی از امتيازات اين کتاب است و همه جا آخرين تحقيقات غربی را در هر هوضوعی ارائه می دهد. اين کتاب به واقع همانند کتاب بروکلمان است منتها برای ادبيات ايران پيش از اسلام. نگاهی به فهرست پايانی منابع اين کتاب نشان می دهد که تا چه اندازه دکتر تفضلی برای اين کتاب زحمت کشيده است. فهرست بيشتر مقالات و کتابهای او هم در همان فهرست ديده می شود؛ ای کاش کسی همتی کند و مجموعه مقالات استاد را در کتابی گرد آورد. برخی از آنها به زبانهای انگليسی و فرانسوی نوشته شده که پاره ای هم به فارسی ترجمه شده است. در درسهای ادبيات پهلوی و مزديسنی پروفسور گرونه (ترجمه و تفسير زند وهومن يسن و درسهای ادبيات اسکاتولوژيک ايرانی) و برخی ديگر از استادان فرانسوی و ايتاليايی در مدرسه عالی سوربن اهميت پاره ای از تحقيقات دکتر تفضلی برای من بيشتر روشن شد و معاينه ديدم که تا چه اندازه ترجمه های او از متون پهلوی مورد عنايت و توجه استادان اين زمينه در مغرب زمين است.
در طول چند سال بعد هم ارتباط علمی و بهره وری از دکتر تفضلی و دانش گسترده او برای من ادامه داشت و هر کتابی که منتشر می کرد از سر لطف نسخه ای هم به من می داد و بعد از مطالعه هم هميشه آمادگی داشت تا هر پرسشی را در زمينه آثارش پاسخ دهد و نکات مبهم را برای من با بيانی شيوا توضيح دهد. متأسفانه من فرصتی برای آموختن زبانهای باستانی ايران نزد او پيدا نکردم، اما به دليل آنکه چند سالی در مرکز دائرة المعارف درست در اتاقهايی مجاور هم کار می کرديم، اين فرصت فراهم شد تا از محضر او آموخته های بسياری داشته باشم؛ وقتی مقاله ابن نديم را می نوشتم، از او کمک بسيار گرفتم؛ به خاطر دارم که تا چه اندازه اطلاعات عميقی درباره مانويت در الفهرست ابن نديم داشت و با آخرين مطالعات غربی در اين زمينه آشنا بود. کتابخانه شخصی او البته کتابخانه بسيار مهمی بود و يادداشتهای منظمی نيز همواره برای کتابها و مقالاتش تهيه می کرد. از آنجا که مسئوليت خريد کتابهای حوزه خاورشناسی را در دائرة المعارف بر عهده داشت، به همين دليل همواره اطلاعاتش در اين زمينه ها به روز بود و به خوبی مرجعی برای ديگران در اين زمينه قلمداد می شد. کتاب تاريخ ادبيات ايران پيش از اسلام او حتی در زبانهای اروپايی نظير ندارد؛ به ويژه که بسيار موجز و گويا تنظيم شده و در آن حرف و سخن اضافی نيامده و همه مطالب به صورت مستند ارائه گرديده است. تنظيم و تبويب مطالب کتاب و نيز ارائه شواهد تاريخی و استناد به کتب ادبی و تاريخی بسيار و به ويژه مطالبی از لابلای کتابهای ادب عربی از امتيازات اين کتاب است و همه جا آخرين تحقيقات غربی را در هر هوضوعی ارائه می دهد. اين کتاب به واقع همانند کتاب بروکلمان است منتها برای ادبيات ايران پيش از اسلام. نگاهی به فهرست پايانی منابع اين کتاب نشان می دهد که تا چه اندازه دکتر تفضلی برای اين کتاب زحمت کشيده است. فهرست بيشتر مقالات و کتابهای او هم در همان فهرست ديده می شود؛ ای کاش کسی همتی کند و مجموعه مقالات استاد را در کتابی گرد آورد. برخی از آنها به زبانهای انگليسی و فرانسوی نوشته شده که پاره ای هم به فارسی ترجمه شده است. در درسهای ادبيات پهلوی و مزديسنی پروفسور گرونه (ترجمه و تفسير زند وهومن يسن و درسهای ادبيات اسکاتولوژيک ايرانی) و برخی ديگر از استادان فرانسوی و ايتاليايی در مدرسه عالی سوربن اهميت پاره ای از تحقيقات دکتر تفضلی برای من بيشتر روشن شد و معاينه ديدم که تا چه اندازه ترجمه های او از متون پهلوی مورد عنايت و توجه استادان اين زمينه در مغرب زمين است.
جمعه ۳ اسفند ۱۳۸۶ ساعت ۱۲:۵۶
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .