اگر منابع اسلامی حديثی را نقل می کنند برخلاف نظر دکتر سروش نشانه هيچ چيزی نيست. اين طبيعت نقلگرایی در تمدن اسلامی است. مگر اينکه يا فقها بدان استناد فقهی کنند و يا در کتاب های "سنت" و "عقيده" به آن روايت به عنوان "بندی" عقيدتی استناد شود. در غير اين دو صورت صرف نقل يک روايت نشانه باورمندی ناقلان نيست. بنابراين نمی توان از نقطه نظر پديدارشناسانه آن را بخشی از "مخيال" مسلمانان قلم برد. در خصوص فقه: روشن است که مجالی است برای اختلاف آرای اجتهادی. بنابراين استناد و يا عدم استناد به خبری نهايتا در چارچوب اجتهادهای متفاوت قابل فهم است؛ مگر آنچه به مرتبه "ضروری" و يا دست کم "مجمع عليه" فراز يابد. در مورد چارچوب های "سنت"و "عقيده": جز در "ضروريات دين" و يا "اجماعات امت" سخن از "مخيال" عام مسلمانی گفتن صحيح نيست؛ عقايد در بستر تاريخی شکل گرفته اند و بنابراين بايد از اين نقطه نظر نه از "مخيال" که از "مخيال" های مسلمانی در بستر تاريخی سخن گفت.
شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱:۰۸
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .