آرشیو
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۲٫۰۴۷٫۴۰۶ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۷۹ نفر
تعداد یادداشت ها : ۲٫۰۸۵
بازدید از این یادداشت : ۶۱

پر بازدیدترین یادداشت ها :


کسانی که با فهرست ابن نديم آشنایی داشته باشند می دانند که بخش قابل توجهی از ادبيات مکتوب و شفاهی دانشمندان مسلمان در دو سده دوم و سوم قمری به جز علوم دينی (حديث و فقه) به تاريخ و ادبيات عرب اختصاص داشته است. در اين ميان بسامد کتاب های آنان در حوزه ادب عرب و لغت و شعر بسيار بالاست. کتاب سيبويه که با عنوان الکتاب شناخته می شده الگو و نمونه نوشتن محسوب می شده؛ کتابی که در قواعد زبان است. کتاب العين خليل قبل از آن اثر مهم در زمينه لغت عرب بوده. در تمام اين دو قرن صدها کتاب در زمينه لغت و نحو عرب نوشته شد و اين نشانی بود از شکوفایی زبان عربی به دليل گسترش تمدن اسلامی و با سیطره زبان عربی. فهم قرآن نيازمند آشنایی با زبان عرب بود. اين کاملا طبيعی است. اقوام و ملل نو مسلمان نيازمند آشنایی با زبان حاکمان جديد بودند. اين هم عاملی قوی بود برای نوشتن در زمينه زبان و لغت و نحو و قواعد عربيت. در عين حال در اين کتاب ها که بر محور زبان عربی بود توجه به پديده های طبيعی و مادی و غير انتزاعی غلبه داشت. طبيعت زندگی قبائل سر و کار داشتن روزانه با آن چيزی بود که در بيابان های قبائل نشين و در "باديه" با آن سر و کار داشتند. نتيجه اين بود که صدها کتاب نوشته می شد درباره زبان و ادب مرتبط با زندگی مادی آنان و يا پديده های مرتبط با زندگی صحرانشينان. از توجه به انواع حيوانات بيابان ها تا آب و خاک و آسمان بيابان ها و ستارگانی که برای راهنمایی در صحراها برای قبايل شناخته بودند. علاوه بر آن ده ها کتاب نوشته می شد درباره خلق انسان و اعضای بدن انسان. اين آثار بخش عظيمی از ادبيات را به خود اختصاص می داد. با ورود فلسفه يونان و نيز آشنایی با تمدن های جديد توجه به امور انتزاعی و مجرد بيشتر شد. اينجا تمدن اسلامی وارد دوران جديدی شد. در گذار از سده سوم به چهارم به يکباره از بسامد آن نوع کتاب ها کم شد و توجه به معانی و امور مجرد فزونی گرفت. در تفسير قرآن به طور نمونه از تفسير غرائب الفاظ و کلمات قرآن و حديث و اختصاص کتاب های "معاني القرآن" ها به اين نوع مطالب به تدريج مباحث کلامی و فلسفی و انتزاعی در تفسير و در متشابه القرآن رو به افزايش نهاد. تمدن اسلامی به تدريج وارد دوران جديدی می شد. فهم اين گذار و اين تغيير پارادايم برای درک تمدن و فرهنگ اسلامی و ايرانی اهميت بسيار زيادی دارد. اينجا بود که در تفسير قرآن توجه به "مجازات" رو به افزايش نهاد؛ گذاری است از ساحت لفظ به معنا. در شعر هم اين گذار را می بينيم. تأثير اين تغيير پاراديمی در همه ادبيات دينی و ادبی قابل پيگيری است. تصوف از پيامدهای اين تغيير پاراديم بود.
سه شنبه ۴ شهريور ۱۳۹۹ ساعت ۱:۱۱
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت