آرشیو
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۲٫۰۴۳٫۴۸۶ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۵۶ نفر
تعداد یادداشت ها : ۲٫۰۸۵
بازدید از این یادداشت : ۱۶۶

پر بازدیدترین یادداشت ها :


از تفاسير کهن اهل بيت (ع) يکی تفسير ابوالجارود متن مهمی بوده و ديگری تفسير ابو حمزه ثمالي. هر دو اين تفاسير بعدها در منابع سنی، امامي و زيدی نقل شده. از جابر حعفي هم روايات تفسيری در منابع بعدی نقل شده. روشن است که هر چه به اين راويان در تفسير نسبت داده شده را نمی توان کاملا از آنها دانست اما به هرحال اين نشان می دهد که از همان زمان امام باقر (ع) تفسير قرآن مورد اهتمام ائمه شيعه قرار داشته. بعدها چه زيديه و چه اماميه روايات تفسيری زيادی را از امامان شيعه (ع) در تفسير آيات قرآن نقل کرده اند که بيش از آنکه تفسير باشد جنبه تأويل آيات قرآن به اهل بيت و يا دشمنان آنان را بازتاب می دهد. علمای شيعی اين تفاسير را در مورد بيشتر آيات قرآن تنها تفاسير باطنی قرآن می دانسته اند و نه ناظر به اسباب نزول. تفاسير مستقلی از قرآن در اختيار داريم که تنها به اين نوع تفاسير تأويلی پرداخته اند (مانند تفسير حبري از زيديه و يا تفسير ابن جحام از اماميه). شرف الدين استرابادي بعدها در تأويل الآيات خود همه اين نوع تفاسير را گرد آورد. تفسيرهایی مانند تفسير عياشي و تفسير منسوب به علي بن ابراهيم عامترند و تنها به اين موضوع نپرداخته اند. نسخه های موجود تفسير معروف به علي بن ابراهيم خيلی ايراد دارند و محتويات آن نيز همه مربوط به علي بن ابراهيم نيست و بل تفسير علي بن ابراهيم تنها بخشی از آن است. در آن رواياتی با ريشه های مجهول و سندهای ساختگی کم نيست و احاديث آن هم مضامين غريب و غير قابل قبول کم ندارد. در اين ميان تفسير عياشي اهميت زيادی دارد. عياشي در اين تفسير در کنار نقل احاديث تأويلی درباره اهل بيت (ع) که در واقع در سنت متفاوتی قابل دسته بندی اند به تفاسير اهل بيت از آيات قرآن که در جهت فهم و درک معانی آيات و آنچه بايد آن را تفسير قرآن همانند آنچه از صحابه و تابعين نقل شده خواند هم پرداخته و معلوم است که در اين زمينه اهتمامی خاص دارد.

منابع تفسير عياشي متفاوت است اما بخش قابل توجهی از منابع او به تفسير و نه تأويل آيات توجه دارند. متأسفانه در نسخه های موجود تفسير عياشي دو مشکل وجود دارد: نخست اينکه نسخه های موجود به روايتی از تفسير باز می گردند که شخصی محتملا نه چندان دور از دوران عياشي به بهانه اينکه سندی به عياشي در اختيار ندارد اسناد روايات کتاب را کوتاه کرده و آنها را جز در موارد محدود به صورت ناقص نقل کرده. دوم اينکه نسخه های موجود تفسير ناقص است و شامل همه سور قرآن نيست؛ در حالی که تقريبا مطمئنيم که تفسير او کامل بوده است.

در چاپ سه جلدی تفسير عياشي مستدرکی برای تفسير عياشی تنظيم شده که ايرادهایی دارد. درست است که تفسير عياشي در اختيار حاکم حسکاني و طبرسي، صاحب مجمع البيان بوده و آنها از اين تفسير نقل کرده اند (حسکاني بيشتر به رواياتی با سندهای سني تفسير عياشی عنايت داشته. می دانيم که عياشی قبل از تشيع بر مذهب اهل سنت بوده) اما در اين چاپ هر روايتی از عياشي که در زمينه تفسير است و در منابع بعدی بدون نقل واضح از تفسير و تنها بر اساس سندی از او نقل شده را به عنوان بخشی از تفسير مفقود او در اين مستدرک گردآورده اند. اين کار از لحاظ علمی دقيق نيست. معلوم نيست روايات عياشي با ماهيتی تفسيری که در متن هایی مانند رجال کشي و يا آثار شيخ صدوق نقل شده حتما از نسخه تفسير او نقل شده باشد. اين شيوه درستی برای بازسازی متون مفقود نيست. اشکال ديگر اين چاپ اين است که چون اسناد احاديث تفسير عياشي چنانکه گفتيم در نسخه های فعلی حذف شده در اين چاپ سعی شده بر اساس روايات ديگر عياشي از راويان متقدم (عمدتا بر اساس نقل های رجال کشي از عياشي) سندهای عياشي به روات متقدم بازسازی شود و به عنوان مشيخه عياشي ارائه شود. اين کار مفيدی است اما نبايد بدين معنا گرفته شود که حال نقص سندهای حذف شده تفسير عياشي قابل استدراک است. اين کار در واقع همان شيوه تعويض سند است که پايه علمی ندارد. معلوم نيست که عياشي در روايات خود عينا از همان سندهایی از روات متقدم نقل کرده باشد که در جاهای ديگر و از جمله در رجال کشي از آنها نقل شده است. با این سندهای استدراکی نمی توان منابع نقل عیاشی در تفسیرش و اطمينان از اصالت آنها را روشن کرد.

توجه به تفاسير تأويلی شيعی موجب شده تفاسير اهل بيت (ع) از آيات قرآن که ناظر به تفسير کلمات و يا اسباب نزول و تفسير معانی و دلالات قرآن است کمتر مورد توجه قرار گيرد. گردآوری احاديث تفسيری اهل بيت که تنها اين جنبه را مد نظر قرار دهد و نه جنبه های تأويلی حتما مورد اقبال اهل سنت هم قرار خواهد گرفت. در تفاسير اهل سنت روايات تفسيری اهل بيت نقل شده است (به ويژه از حضرت امير و يا دو امام باقر و صادق) و بخشی از آن روايات با روايات شيعی در اين زمينه مشترک است (تفسير ابو الليث سمرقندي، فقيه برجسته حنفی سده چهارم از اين جهت اهميت دارد).
يكشنبه ۲ تير ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۳
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت