آرشیو
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۲٫۰۵۵٫۴۲۷ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۱۴۹ نفر
تعداد یادداشت ها : ۲٫۱۱۵
بازدید از این یادداشت : ۲۰۷

پر بازدیدترین یادداشت ها :

نشر جدیدی از کتاب المجالس که شرحی است از مجالس مار الیا مطران نصیبین با وزیر مغربی همراه مکتوب او به محضر وزیر فرصتی دست می دهد تا باز با جنبه های تازه ای از شخصیت این دانشمند و ادیب و وزیر پر افتخار شیعی آشنایی یابیم. بنابر ادعای مطران این مجالس در فاصله سال های ۴۱۷ و ۴۱۸ ق اتفاق افتاده و در آن شرحی هم درباره بیماری و مرگ زودهنگام وزیر مغربی گزارش می شود. درباره اصالت آنچه مطران گفته و گزارش کرده البته جای بحث هست چرا که او درصدد بوده روایت خود را از مجالسش با وزیر که شامل بحث درباره عقاید مسیحیت است ارائه دهد و البته منظور و هدفش سیاسی و در راستای تحکیم موقعیت جامعه مسیحیان نسطوری بوده است. با این وصف این اثر همچنان می تواند به عنوان یک منبع قابل اعتنا درباره گرایشات وزیر مغربی و سوانح حیاتش مورد استفاده قرار گیرد. از نکات جالب این کتاب برخی آرای اعتقادی و کلامی وزیر مغربی است. در مجموع از مباحثات او بر می آید که وزیر مغربی با دانش کلام معتزلی آشنایی داشته است. من چند مورد از مباحث این کتاب را اینجا به طور خلاصه گزارش می کنم:

۱- وزیر مغربی معتقد به نجات مسیحیان موحد بوده گرچه آنان به نبوت پیامبر اکرم باور نداشته باشند (س ۱۱).

۲- نقلی در کتاب و در گزارش مطران به وزیر هست از ابوبکر باقلانی که معاصر هر دو بوده و از کتاب الطمس او. احتمالا اینجا منظور کتاب التمهید است که تحریف شده (ص ۸۲). جالب است که وزیر در مقام پاسخ می گوید ما قول باقلانی را با تقلید نمی توانیم بپذیریم (ص ۸۳).

۳- وزیر مغربی یکجا از ارتباطش با القاضی ابو یعلی المتکلم که متخصص در کلام بوده سخن می راند (ص ۹۴). نمی دانم مقصود کیست. آیا او دانشمندی شیعی بوده است؟

۴- مطران می گوید علم کلام مسلمانان نه مبتنی بر منطق و اصول قیاس بلکه بر اصول شرع آنان استوار است و به همین دلیل دانش کلام آنان را جز کسی که اصل دیانتشان را قبول می کند نمی تواند پذیرا شود اما کلام مسیحی مبتنی بر منطق است. وزیر در پاسخ می گوید که مسلمانان خواندن منطق و سایر علوم فلسفی را کفر و الحاد می خوانند و هرکس را که بر آن علوم نظر کند زندیق خوانند (ص ۱۳۶). مطران همچنین می نویسد بیشتر مسلمانان منطق را نکوهش می کنند و اگر هم عده ای آن را بخوانند هدفشان ردیه نویسی بر منطق است گرچه از عهده آن بر نمی آیند ( ص ۱۳۷).

۵- از یکجای کتاب روشن می شود که وزیر مغربی مطلع درباره مباحث فلسفی مربوط به حقیقت نفس بوده است (ص ۱۵۴).

۶- این کتاب سند مهمی است بر سابقه دیالوگ بین الادیانی و تلاش وزیر مغربی برای فهمی درست از مسیحیت. او می گوید میان یک مسلمان مدقق و مسیحی محقق فرقی در عقاید توحیدی نیست (ص ۲۵۷).

7- از نکات جالب این متن اطلاعاتی است درباره ابو الفرج ابن الطیب (ص 159) ، همو که شیخ الرئیس با او سخت مخالف بود و نیز اطلاعاتی است درباره مرقیونیه در خراسان و دیصانیه و مانویان بلاد فارس و چین و خراسان ( ص 209)، و همچنین اطلاعاتی درباره شماری از آثار جاحظ (ص 253 تا 254). کما اینکه برای آشنایی با فضای فکری و دينی ميان مسلمانان و مسيحيان در اوائل سده پنجم قمری و اطلاعاتی مهم در خصوص مسیحیت سریانی و اندیشه رواداری وزیر مغربی و همچنين آشنایی بسيار خوب مطران نصیبین که طرف گفتگو و مکاتبه با وزیر مغربی است با قرآن و تفاسير و به ويژه تفسير طبري و مؤلفات تفسیری و کلامی اسلامی بسیار جالب توجه است.
يكشنبه ۱۷ دي ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۲۴
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت