امروز شماره خاص شريف مرتضی از مجله کتاب شيعه به دستم رسيد. کار خوبی است منتهی مناسب ديدم اينجا چند نکته را بيان کنم تا سردبير مجله دقت بيشتری بعد از اين در چاپ مقالات اعمال کند.
آقای حيدر البياتی در مقاله کتابشناسی شريف مرتضی در فهم کلمات برخی از يادداشت های بنده در کاتبان درباره شريف مرتضی به خطا رفته اند و يا در نقل مطالب دقت نکرده اند. از اين میان است آنچه من درباره رساله الحدود والحقائق گفته ام که از پاورقی ايشان معلوم است مطالب من و آقای مدرسی را درست متوجه نشده اند و اشاره ای هم نکرده اند که نفی انتساب کتاب را نخست من در آن يادداشت مطرح کرده ام. درباره انقاذ البشر به گونه ای وانمود کرده اند که گويا استدلالات ايشان درباره عدم صحت انتساب کتاب از نوشته من اقتباس نشده. درباره دو رساله سلاريه و طرابلسيات اولی هم به گونه ای وانمود کرده اند که اصلاً نوشته های من که برای نخستين بار به وجود اين کتاب ها و اهميت آنها اشاره و در اطراف آنها بحث کرده ام را نديده اند و در واقع تجاهل فرموده اند (البته در مقام اضطرار و برای معرفی نسخه برلين در پاورقی بخش رساله سلاريه اشاره ای مبهم به کتاب "از گنجينه های نسخ خطی" کرده اند). دست آخر و از همه خوشمزه تر مطلبی از ايشان است درباره رساله رد بر مجبره که من سال ها قبل در يادداشتی کوتاه نوشتم که اين رساله از قاضي عبد الجبّار است و گفتم که اين رساله قبلاً توسط دايبر منتشر شده. آقای بياتی دو نکته شگفتی آور را گفته اند که نشان می دهد در نقل مطالب دقت نظر ندارند: نخست اينکه نوشته اند فلانی نگفته است که اين رساله يکبار هم در رسائل چاپ آقای اشکوری آمده در حالی که من (يعنی نويسنده اين سطور) در پايان مقاله آن را گفته ام. دوم اينکه نوشته اند کشف نسخه قاضي عبد الجبار کار "مستشرقين" نيست. اين ديگر از آن حرف هاست که نمی دانم چه نامی می توان بر آن گذاشت. مگر من گفته ام اين رساله کشف "مستشرقين" است؟ آقای دايبر رساله قاضي عبد الجبّار را بر اساس يک نسخه منتشر کرده اند بدون آنکه بدانند اين رساله چندين نسخه خطی منسوب به شريف مرتضی هم دارد. مرحوم شيخ الاسلام زنجانی هم جایی به اين رساله قاضي عبد الجبّار اشاره کرده اند بدون آنکه بگويند اين رساله به غلط به شريف مرتضی هم منسوب شده (در واقع علت آنکه ايشان از اين رساله قاضي عبد الجبّار نام برده اند اين است که نسخه ای از رسائل مرتضی و غير او را در اختيار داشته اند- من آن را ديده ام- که در آنجا به تأليف کتاب از سوی قاضي عبدالجبّار تصريح شده). بنابراين آن مرحوم هم سهمی در اين بحث ندارند. می ماند اين بنده عاصي که با دقت در رساله چاپ شده از سوی دايبر و دقت در آنچه به نام شريف مرتضی در رسائل و به غلط چاپ شده برای اولين بار گفتم که اين رساله نمی تواند از شريف مرتضی باشد. حال اگر آقای حيدر البياتی من را از "مستشرقين" می دانند اين ديگر مشکل ايشان است. ظاهراً به همين انگيزه که کشف دو نسخه سلاريه و طرابلسيات اولی يک وقتی خدای ناکرده کار "مستشرقين" به شمار نيايد نامی از من در بحث از اين دو رساله به ميان نياورده اند. به خدا بايد پناه برد...
آقای حيدر البياتی در مقاله کتابشناسی شريف مرتضی در فهم کلمات برخی از يادداشت های بنده در کاتبان درباره شريف مرتضی به خطا رفته اند و يا در نقل مطالب دقت نکرده اند. از اين میان است آنچه من درباره رساله الحدود والحقائق گفته ام که از پاورقی ايشان معلوم است مطالب من و آقای مدرسی را درست متوجه نشده اند و اشاره ای هم نکرده اند که نفی انتساب کتاب را نخست من در آن يادداشت مطرح کرده ام. درباره انقاذ البشر به گونه ای وانمود کرده اند که گويا استدلالات ايشان درباره عدم صحت انتساب کتاب از نوشته من اقتباس نشده. درباره دو رساله سلاريه و طرابلسيات اولی هم به گونه ای وانمود کرده اند که اصلاً نوشته های من که برای نخستين بار به وجود اين کتاب ها و اهميت آنها اشاره و در اطراف آنها بحث کرده ام را نديده اند و در واقع تجاهل فرموده اند (البته در مقام اضطرار و برای معرفی نسخه برلين در پاورقی بخش رساله سلاريه اشاره ای مبهم به کتاب "از گنجينه های نسخ خطی" کرده اند). دست آخر و از همه خوشمزه تر مطلبی از ايشان است درباره رساله رد بر مجبره که من سال ها قبل در يادداشتی کوتاه نوشتم که اين رساله از قاضي عبد الجبّار است و گفتم که اين رساله قبلاً توسط دايبر منتشر شده. آقای بياتی دو نکته شگفتی آور را گفته اند که نشان می دهد در نقل مطالب دقت نظر ندارند: نخست اينکه نوشته اند فلانی نگفته است که اين رساله يکبار هم در رسائل چاپ آقای اشکوری آمده در حالی که من (يعنی نويسنده اين سطور) در پايان مقاله آن را گفته ام. دوم اينکه نوشته اند کشف نسخه قاضي عبد الجبار کار "مستشرقين" نيست. اين ديگر از آن حرف هاست که نمی دانم چه نامی می توان بر آن گذاشت. مگر من گفته ام اين رساله کشف "مستشرقين" است؟ آقای دايبر رساله قاضي عبد الجبّار را بر اساس يک نسخه منتشر کرده اند بدون آنکه بدانند اين رساله چندين نسخه خطی منسوب به شريف مرتضی هم دارد. مرحوم شيخ الاسلام زنجانی هم جایی به اين رساله قاضي عبد الجبّار اشاره کرده اند بدون آنکه بگويند اين رساله به غلط به شريف مرتضی هم منسوب شده (در واقع علت آنکه ايشان از اين رساله قاضي عبد الجبّار نام برده اند اين است که نسخه ای از رسائل مرتضی و غير او را در اختيار داشته اند- من آن را ديده ام- که در آنجا به تأليف کتاب از سوی قاضي عبدالجبّار تصريح شده). بنابراين آن مرحوم هم سهمی در اين بحث ندارند. می ماند اين بنده عاصي که با دقت در رساله چاپ شده از سوی دايبر و دقت در آنچه به نام شريف مرتضی در رسائل و به غلط چاپ شده برای اولين بار گفتم که اين رساله نمی تواند از شريف مرتضی باشد. حال اگر آقای حيدر البياتی من را از "مستشرقين" می دانند اين ديگر مشکل ايشان است. ظاهراً به همين انگيزه که کشف دو نسخه سلاريه و طرابلسيات اولی يک وقتی خدای ناکرده کار "مستشرقين" به شمار نيايد نامی از من در بحث از اين دو رساله به ميان نياورده اند. به خدا بايد پناه برد...
سه شنبه ۲۸ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۸:۳۱
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .
با تحيات: کمی اگر پايين تر بيايد می بينيد که اين مطلب را استدراک کرده ام. تاريخ اصل يادداشت سال 88 است و مدتی کوتاه بعد از آن به چاپ آقای اشکوری اشاره کرده ام. اين تغيير مربوط است به حدود هفت سال قبل. ممنونم از توجهتان.
پاسخ: توضيحات دانشمند محترم و دوست ايام قديم آقای طالعی. حتماً کار نويسنده فاضل آقای البياتی و تلاش های پيگير سردبير محترم و متدين و متعهد مجله و زحمات دانشمند محقق جناب آقای رضا مختاری مأجور است. می توان سهل گرفت منتهی اينکه نويسنده تا اين اندازه "اهل البيت" را بيگانه فرض کرده قابل قبول نيست...