آرشیو
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۲٫۰۵۷٫۶۳۴ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۲۴۲ نفر
تعداد یادداشت ها : ۲٫۱۱۵
بازدید از این یادداشت : ۲۹۰

پر بازدیدترین یادداشت ها :
نجاشی (ص 32) گزارش می کند که ابو سهل نوبختي، متکلم برجسته امامی ردیه ای بر شعر ابو العتاهیه، شاعر بلند آوازه عرب (د. 211 ق) در زمینه توحید نوشته بوده است. متأسفانه از این کتاب چیزی به دست نرسیده منتهی می توان حدس زد چه مطالبی در آن مطرح شده بوده است. ابو العتاهیه شاعری است که شعرش از مضامین اعتقادی و کلامی و فلسفی خالی نیست. او به زندقه متهم بوده و گفته اند در شعرش متأثر از افکار مانوی بوده است. خوشبختانه گزارش هایی از اندیشه کلامی و فلسفی او در دست است و بر اساس آن می توان متوقع بود در کتاب ابو سهل چه مباحثی مجال طرح و بحث یافته است. یکی از این گزارش ها به نقل از فرزند ابو العتاهیه نقل شده که اینجا عیناً نقل می شود:
عقايد ابوالعتاهيه :
"عن محمد بن أبي العتاهيه قال : ... کان أبي يسلک فی الأدب مسلک عبدالله بن المقفع ولم يکن يقدم علی علوم الأوائل من الهند والروم وأهل فارس علما ولايزيد علی حکمتهم شيئاً، وکان يقول بالتوحيد، غير أنه کان يزعم أن الله عز وجلّ أحدث جوهرين متضادّين لا من شيء، ثمّ انه بنی العالم هذه البنية منهما، وکان يقول : ان العالم حديث العين والصنعة لا محدث له ولجميع ما فيه الا الله تعالی وحده، وکان يزعم أن الله عز وجل سيعيد کل شيء مما خلق علی هذه الصنعة الی الجوهرين المتضادين، أو قال : الأصلين الحديثين لا من شیء قبل أن تفنی الأعيان جميعاً، وکان يذهب الی أن المعارف واقعة بقدر الفکر والبحث والاستدلال طباعاً، وکان يقول : ان الله عز وجل لم يزل موصوفاً بالحي وأنه لاتدرکه الأبصار وهو يدرک الأبصار، وکان يذهب الی أن الحوادث کلها خيرَها وشرّها مذ برأ الله العالم والی أن يبيده فلکية علی مذهب المنجمين ما خلا الارادة فقط، وکان يقول بالوعيد وبتحريم المکاسب علی مذهب الزيدية، وکان يتشيع لآل رسول الله صلی الله عليه وسلم، غير أنه لم يکن ينتقص أحداً من أصحاب رسول الله صلی الله عليه وسلم ولا من أمهات المومنين، رحمهن الله، ولم يکن يری الخروج علی السلطان، ولا يری الجدل والمراء فی الدين، وکان يذهب الی خلع الدنيا والزهد فيها والتصوف والقناعة، وکان يقول : الاستطاعة مع الفعل، وأن الله عز وجلّ قضی السيئات والحسنات." (نک: احسان عباس،" ترجمه أبي العتاهيه من بغیة الطلب لابن العدیم " ، بحوث ودراسات فی الأدب والتاريخ، بيروت، دار الغرب الاسلامی، 2000 م، 1 / 285 – 286؛ نیز نک: الاغانی , 4 / 7 – 8 . او قائل به خلق قرآن نیز بوده است، نک: ابن العديم، ص 287).
از همین گزارش معلوم است که با وجود اعتقاد به توحید سبب اتهام او به زندقه و تأثیر پذیری از عقاید ثنوی چه بوده است؟
اینجا به درستی نمونه ای می بینیم از تأثیر پذیری های محیط های مختلف بر سپهر اندیشه شخصیتی که در زمان ماقبل ارتودکسی اسلامی می زیسته است. ابو العتاهیه اصلا از کوفه بود و در بغداد شکوفا شد و زیست و با دربار عباسی مرتبط شد. آنچه در او از عقاید شیعی معتدل و حتی تأثیرات زیدی دیده می شود به دلیل تأثیر موطن اصلی او و لابد تربیتی در زمینه ای شیعی و احتمالا در میان زیدیانی با گرایش بتری در کوفه بوده است. با این وصف او با انتقال به بغداد در دوران پر تلاطم آغاز عصر عباسی و شکوفایی در دوران خلافت هارون الرشید با فضای کاملاً جدیدی روبرو می شود که با محیط های بسته مذهبی کوفه تفاوت داشت. در پایتخت عباسی آفاق جدیدی در تعامل و آشنایی با اندیشه های مختلف و مکاتب مختلف فلسفی و کلامی و از آن جمله با اندیشه های معتزلیان پایتخت برای ابوالعتاهیه فراهم بود. این چنین است که در او با وجود اعتقاد به اندیشه توحیدی نوعی تفسیر ثنوی اندیشانه ملاحظه می کنیم که محتملاً با دیدگاه های زهد گرایانه او و شاید تحت تاثیر برخی افکار مانوی مرتبط باشد. این دیدگاه ثنوی اندیشانه نمی توانسته با دیدگاه کلی جبری گرایانه معتدل او بی ارتباط باشد؛ با وجود اینکه در او آثاری از دیدگاه عمومی معتزلیان بغداد دیده می شود (و از جمله در بحث "نظر"). نوع تفسیر او از مسئله جبر (که با دیدگاه او درباره تأثیرات نجومی نیز تناسب دارد) البته دیدگاهی است بسیار شایع در میان بسیاری از متفکران و متکلمان روزگارش اما اگر آن را در کنار عقیده به وعید و همچنین دیدگاه ثنوی اش بگذاریم می توانیم در همه آنها نوعی گرایش به تفسیر مسئله شرّ در عالم با نگاهی توأم با زهد گرایی و احساس تن دادن به سرنوشت در عین بدینی به مظاهر دنیوی سراغ گرفت. این زهد گرایی ریشه های خود را در عقیده تحریم مکاسب که نزد شماری از زهد گرایان عصر و از جمله برخی از زیدیه شایع بود نیز نشان می دهد. این نوع بدبینی نزد شاعر شاید او را تا بدانجا کشاند که در عین دعوت ابو العتاهیه به زهد گرایی وی به نوعی پذیرش وضع موجود فرا می خواند و هر گونه تغییر معطوف به خشونت را در برابر وضعیت حاکم سیاسی رد می کند. او حتی هر گونه جدل و بحث در حوزه دین را ناشایست می خواند. شاید بدبینی شاعر بتواند این دیدگاه او در بی فایدگی بحث و جدال دینی را تفسیر کند. با این همه این نکته را هم باید در نظر گرفت که سیر زندگی او تناسبی تام با این روحیه زاهدانه دارد؛ هم پیشینه زندگی توأم با فقر او و هم آنگاه که همنشین خلیفه عباسی بود. شاید این تحول بتواند وجود دو نوع متمایز و در عین حال مرتبط زهدگرایی را در زندگی و اندیشه شاعر تفسیر کند.
يكشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۵۵
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت

میسان
۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۸:۰۲
ابن نباته در شرح رساله ابن عبدون از منبع موثقی،ابوالعتاهیه را زیدی معرفی می کند