آرشیو
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۲٫۰۴۷٫۴۰۷ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۸۰ نفر
تعداد یادداشت ها : ۲٫۰۸۵
بازدید از این یادداشت : ۱٫۱۲۳

پر بازدیدترین یادداشت ها :


در منابع شرح حالی سني از يک دانشمند برجسته حنبلی مذهبی ياد می شود که در عين آنکه دانشمندی بلند مرتبه بوده، در عين حال از طريق کتابت و استنساخ کتابها امرار معاش می کرده است. او نسخه ای از شفای بو علي را نيز کتابت کرده و خود با وجود آنکه حنبلی بوده، اما به منطق و فلسفه دلبسته بوده و آثار حکمي را استنساخ می کرده است. نويسنده اين سطور به نسخه ای به خط او که مشتمل بر مجموعه ای از آثار حکمي و ادبی است دست يافته که در اين يادداشت آنرا معرفی می کنيم. نام او أبو الفرج صدقة بن الحسين بن الحسن بن بختيار البغدادي الحنبلي الناسخ معروف به ابن الحداد است. تولدش در سال 497 ق بود و در سال 573 ق در بغداد درگذشت. او فقه را نزد ابن عقيل، دانشمند برجسته حنبلي بغداد و نويسنده کتابهای الفنون و الواضح خواند و نيز نزد ابو الحسن بن الزاغوني. هر دوی اين دانشمندان به دلبستگی به دانش کلام شهرت دارند و حتی ابن عقيل را می دانيم که تحت تأثير معتزله بود. ابن الزاغوني هم با وجود حنبلي بودن اما در کتاب الأيضاح خود به شيوه متکلمان به مباحث اعتقادی پرداخته است (در اين باره در مقاله مستقلی به بحث پرداخته ام که انشاء الله در مجموعه مقالات اين نويسنده منتشر خواهد شد). صدقة بن الحسين هم که شاگرد آن دو بود، علاوه بر فقه و اصول و کلام، منطق و حکمت نيز خوانده بود و البته آگاه به فرائض و حساب نيز بود. گفته شده او اهل مناظره و افتاء بود. به هر حال با وجود حنبلی بودن، ابن جوزي او را متمايل به اهل فلسفه می داند و می گويد از اصطلاحات آنان در سخن گفتن بهره می گرفت. او با وجود آنکه فقه تدريس می کرد و شاگردانی متعدد در کلام و اصول فقه داشت (نک: ذيل تاريخ بغداد ابن النجار البغدادي، ج 2 / ص 117؛ الذيل على طبقات الحنابلة ابن رجب ، ج 3 /ص 392 – 394)؛ ابن جوزي او را به فساد عقيده و بد مذهبی متهم می کند و می گويد گرچه در آغاز با او مراوده داشت به دليل سوء اعتقادات او وی را ترک گفت. ابن جوزی پاره ای از اين دست "عقايد نادرست" همانند نفی و انکار بعث اجسام را بر می شمارد و به روشنی او را متمايل به فيلسوفان می خواند. حتی می گويد در نماز هيچ گاه نديدم لبانش تکان بخورد و نماز را بر اساس آنچه صحيح است به جا آورد. تمامی منابع بر اين تأکيد دارند که وی خطی نيکو داشت و از طريق کتابت معيشت می کرد و در مسجدي که امامت آن را نيز بر عهده داشت سکنی گزيده بود. بسياری از کتابها را با خط خوش خود استنساخ کرد؛ گاه برای خودش و گاه برای ديگران و حدود شصت سال به کتابت مشغول بود. ذهبی می نويسد که نوشته های بسياری را با خط منسوب استنساخ و کتابت کرد. گفته شده از زمانی که کتاب شفاء ابن سينا را کتابت کرده بود رويه اش عوض شد و عقايدش تغيير کرد. در سنين پيريش بود که وزير ابن رئيس الرؤساء هنگامی که پاسخی از او را در مورد مباحث حکمي ديد برايش راتبی در نظر گرفت و مادر خليفه نيز او را تکريم کرد و برايش غذا و شيرينيجات می فرستاد. او روز شنبه 13 ربيع الآخر درگذشت و در رحبة الجامع بر او نماز گذاردند و در باب حرب به خاک رفت (برای شرح حال او نک: المختصر من تاريخ ابن الدبيثي از الذهبي، ص 200 – 201؛ سير أعلام النبلاء ذهبي ، ج 21 / ص 66 – 67؛ الذيل على طبقات الحنابلة ابن رجب، ج 4 / ص 64؛ لسان الميزان ابن حجر ، ج 3 / ص 184 – 186؛ المنتظم في تاريخ الأمم والملوك ابن الجوزي، ج 18 / ص 243 – 245؛ نيز نک: تاريخ الإسلام ذهبي، ج 40/ ص 119 – 122؛ البداية والنهاية ابن كثير، ج 12 / ص 366 – 367؛ شذرات الذهب في أخبار من ذهب ابن العماد الحنبلي، ج 4 / ص 245).
او صاحب ذيلی است بر ذيل استادش ابن الزاغوني بر تاريخ بغداد شامل سالهای ميان 527 تا 570 (نک: هدية العارفين بغدادي، ج 1/ ص 426). نقلهايی از ذيل تاريخ او در منابع متعدد و از جمله در ذيل ابن نجار آمده است (نک: ذيل تاريخ بغداد ابن النجار البغدادي، ج 1 / ص 102؛ ج 3 / ص 142؛ ج 4 / ص 83؛ المختصر من تاريخ ابن الدبيثي ، ص 77؛ الذيل على طبقات الحنابلة ، ج 3 / ص 230؛ ج 3 / ص 232؛ ج 3 / ص 303؛ نيز نک: وفيات الأعيان وأنباء أبناء الزمان ابن خلكان، ج 6 / ص 253). اين متن مورد استفاده ابن طاوس هم قرار گرفته است در فرج المهموم (نک: كتابخانه ابن طاووس، ترجمه فارسي، از اتان کولبرگ، ص 532 – 533). کولبرگ می افزايد که صدقة بن الحسين تلخيصی (منتقی) از تاريخ بغداد خطيب نيز نوشته است كه ابن طاووس به توسط " مجموع " ورام بن أبي فراس از آن نقل مى كند ( همان)؛ اما آن ابن الحداد الحنبلي که ابن طاووس از او ياد می کند "ناظر الحلة" بوده و مقصود بايد کسی ديگر باشد (نک: اليقين ابن طاووس، ص 479).
متأسفانه ظاهراً نسخه او از کتاب الشفاء بوعلي باقی نمانده اما مجموعه ای از او در ترکيه موجود است بسيار ارزشمند و شامل آثاری در حکمت و ادب که تماماً به خط بسيار زيبای اوست و ما آنرا اينجا معرفی می کنيم:
اين نسخه در کتابخانه راغب پاشا و به شماره 1463موجود است.
بر روی برگ اول فهرستی با خطی متأخرتر از قلم نسخه از رسالات مجموعه آمده، بدين شرح:
"شرح ما في هذا المجلد من التآليف. کتاب اعلام بمناقب الاسلام. کتاب أبي حامد أحمد بن اسحاق (أبي اسحاق) الأسفزاري في مسائل الأمور الالهية. مقالة لأبي الخير الحسن بن سوار البغدادي في أنّ دليل يحيی النحوي علی حدث العالم أولی بالقبول من دليل المتکلمين. کتاب حدود المنطق للحکيم أرسطوطاليس. رسالة في حدوث العالم لبعض المحدثين. رسالة في اللذات والآلام وفي جوهر النفس وفي الطبيعية (کذا) والبحث عنها للأستاذ أبي علي مسکويه. رسالة لأبي الحسن بن سوار البغدادي في صفة الرجل الفيلسوف. مقالة لأبي القاسم عبد الواحد أحمد الکرماني (کذا) في الاثنين وسبعين فرقة. أجوبة أسئلة سئل عنها أبي علي مسکويه في النفس والعقل. مقالة في اثبات الصور الروحانية التي لا هيولی لها من کلام أرسطوطالس. مقالة لأبي بکر محمد بن زکريا الرازي فيما بعد الطبيعة وله مقالة في أمارات الإقبال والدولة ولأبي منذر هشام بن محمد ابن السائب الکلبي في الأمثال وغيره من الفوائد"
کتاب نخست اين مجموعه، الإعلام بمناقب الإسلام تأليف ابوالحسن عامري است که در برگ ا الف، با خط کهن و با قلم سياه چنين معرفی شده: کتاب الإعلام بمناقب الإسلام تأليف الشيخ الإمام الحبر أبي الحسن العامري محمد بن يوسف
در ذيل اين عنوان و در همان برگ با خط سرخ وکهنسال آمده: ثبت ما فيه من المصنّفات. الإعلام. المسائل الالهية. الحدود في المنطق وفوائد أخر کثيرة. درست زير آن آمده: مقابلة (فوائد تا مقابله: با خط مشکی). بر روی همين برگ تملکهای متعدد ديده می شود.
تا 28 الف: اعلام عامري ادامه می يابد. کتاب عامري بسيار شناخته شده است و مکرر به چاپ رسيده.
در برگ 28 ب تا 29 الف؛ متنی با اين عنوان: أمثال وأخبار خرافية تحتها معاني فلسفية. درباره آن بايد مطالعه مستقل شود.
در برگ 30 الف: کتاب أبي حامد أحمد بن أبي اسحاق الأسفزاري في مسائل الأمور الالهية وهي ثمانية وعشرون مسئلة. تا 47 الف: تمّت المسائل والحمد لله ربّ العالمين وصلواته علی سيدنا محمد النبي وآله الا (؟) الطاهرين
اين متن ارزشمند را دانيل ژيماره پيشتر منتشر کرده است و نيز در مجله فلسفه و علوم عربی کمبريج درباره آن مقاله ای هست.
در همان برگ 47 الف: مقالة لأبي الخير الحسن بن سوار البغداذي في أنّ دليل يحيی النحوي علی حدث العالم أولی بالقبول من دليل المتکلمين أصلاً. تا 48 ب. اين متن هم پيشتر از سوی عبد الرحمان بدوي مننتشر شده.
در 49 الف: کتاب حدود المنطق للحکيم أرسطوطاليس بن نيقوماخس:
آغاز آن در 49 ب: هذا کتاب تقييد معاني کتب حدود المنطق وتحريرها وتجريد معانيها وتصوير تقاسيم الأشياء التي ذکر فيها. در 54 الف: تمّت تقاسيم الأشياء المقدّمة في صدر کتب المنطق والحمد لله ربّ العالمين وصلواته علی سيدنا محمد النبي وآله الکل (؟) الطاهرين واليه (؟) سلامه
در 54ب؛ چنين آمده: ربّ يسّر برحمتک. رسالة في حدث العالم لبعض المحدثين. تا 57 الف. اثر بسيار ارزشمندی است فلسفی.
57 الف: من رسالة للأستاذ أبي علي مسکويه رحمه الله في اللذات والآلام. در 59 ب: ومن رسالته في الطبيعة در 60 الف: ومن رسالته في جوهر النفس
در 61 الف: تمت وله من کتاب العقل والمعقول من رسائل أعني أبا علي مسکويه الأب البارّ. در حاشيه با همان خط: وکان عدد أوراق الأصل ثلاثا (؟) وسبعين ورقة.
پايان آن: در برگ 63ب: تمّ الملتقط من کتاب العقل والمعقول ولله الحمد.
در اينجا چنانکه می بينيم مجموعه ای از متون حکمی ابن مسکويه را قرار داده است. در دنباله در همان برگ 63 ب رساله ديگر آمده با اين عنوان: مقالة لأبي الحسن بن سوار البغداذي في صفة الرجل الفيلسوف
اين رساله هم به چاپ رسيده است.
در 65 ب: مقالة لأبي القاسم عبد الواحد بن أحمد الکرماني أيّده الله في شرح قول رسول الله صلی الله عليه ستفترق أمتي علی ثلاث وسبعين فرقة وتعديدها بأسمائها
اين رساله را مرحوم دانش پژوه منتشر کرده و نيز يک بار ديگر هم در يکی از مجلات خارجی اين رساله را منتشر کرده اند.
در 68ب: مقالة للأستاذ أبي علي مسکويه رحمه الله في النفس والعقل وهي جواب سائل سأله عنهما وحلّ شکوک أدرکه (؟) في الجوهر البسيط القائم بنفسه
در 85 ب عبارتی آمده بدين ترتيب: تمّ جميع ما کان في المجلّد الأصل بفضل الله ومنّه ورحمته
در دنباله مجموعه، در 86 الف: عباراتی درباره مقولات آمده و در 86 ب متنی با اين عنوان: في اثبات الصور الروحانية التي لا هيولی لها من کلام أرسطوطاليس؛ تا 87 ب: والحمد لله ربّ العالمين وصلواته علی سيدنا محمد النبي وآله الطيبين الطاهرين
متن بعدی در 88 الف است با اين عنوان: ما الفصل بين الدهر والزمان که
چند سطری بيش نيست.
ترقيمه کاتب از اين قرار است: "والحمد لله ربّ العالمين وصلواته علی خاتم النبيين محمد النبي وآله وسلّم تسليماً وفرغ من نسخ جميع الکتب صدقة بن الحسين بن الحسن بن الحدّاد وفي شهر المحرم من سنة خمس وعشرين وخمسمائة حامداً لله تعالی ومصلياً علی رسوله محمد النبي وآله وحسبنا الله ونعم الوکيل"
با اين وصف همچنان مجموعه ادامه می يابد و در 88ب: يادداشتی درباره اسماء الخمر است و در 89 الف: مقالة لأبي بکر محمد بن زکريا الرازي فيما بعد الطبيعة تا 97 الف. در اين برگ متنی است از همو: وله في امارات الاقبال والدولة، تا 98 ب. بعد در پايان برگ چند سطری هست با عنوان: من الأمثال السائرة.
در 99 الف: کتاب الرموز تأليف ابن أبي سرح آمده. در همان برگ دارد: قال أبو المنذر هشام بن محمد بن السائب و در دنباله مطالب و نقلهای مختلف حکمی آمده. در فهرست اوليه متأخر پيشگفته، نويسنده مطالب اين قسمت را تحت عنوان کلی فوائد آورده و متوجه عنوان کتاب الرموز نشده است ، در حالی که همه اين موارد به همين کتاب الرموز مربوط است که تا 105 الف ادامه می يابد. اين نويسنده، يعنی ابن ابي سرح در پايان کتاب، به کتاب ديگرش ارجاع می دهد با عنوان کتاب الإعتيان (؟). در متن الرموز مطالبی درباره قرعه و از اين قبيل نيز ديده می شود.
در پايان کتاب الرموز چنين آمده: آخر الکتاب والحمد لله ربّ العالمين حمد الشاکرين وصلّی الله علی سيدنا محمد النبي وآله الطاهرين وهذا الکتاب ألّفه ابن أبي سرح في سنة أربع وسبع (کذا) ومائتين کتبه صدقة بن الحسين في ربيع الآخر من سنة خمس وعشرين وخمسمائة.
بخشهای پايانی نسخه ما از اين قرار است:
105 ب: قال الشيخ أيده الله المعاني التي توجد لشيء من الموجودات... در 106 الف: قال أبو زکريا دارد، تا پايان کلام در 106 الف. همه اين موارد هم باز به خط صدقه کاتب است. در پايان دارد: "مقابل بحمد الله تعالی" و البته با خط ديگری اما کهن.
در 106ب: ..؟؟ المقامة الموفية تا 107 ب. حکاياتی است که نمی دانم اصلش چيست؟
بخش زيادی از رسالات اين مجموعه منتشر شده و قسمتی از آنها نيز هنوز مورد مطالعه و تحقيق قرار نگرفته است. در نوشته ای ديگر درباره هويت برخی از اين رسالات سخن خواهم گفت. مناسب است اصل نسخه به صورت چاپ عکسی منتشر شود.

شنبه ۸ تير ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۴۸
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت