راوی متن اين امالي کما اينکه گفتيم ابن العمراني است که شرحی از احوال وی را بيان کرديم. ما در شماره بعد اطلاعات ديگری را درباره او ارائه خواهيم داد. اينجا به شخصی می پردازيم که به عنوان کسی قلمداد شده که به قرائت او امالي محمود بن العزيز از ابن عمراني اخذ شده بوده، کسی که در مجلس ابن العمراني متن کتاب را نزد استاد قرائت کرده و شاگردان از محضر ابن العمراني کتاب را دريافت کرده بودند. اين شخص کما اينکه پيشتر گفتيم سهيل بن عزيز المستوفي نام دارد که رشيد الدين وطواط با او مکاتبه داشته است (نک: رسائل، ص 62 و ص 86؛ وطواط در يکی از اين دو مکاتبه او را چنين می خواند: " کتاب إلی الإمام الأمير قوام الدين المستوفي). او که از کاتبان فاضل و دانشمند روزگارش بوده، در حقيقت وزير خوارزمشاهيان نيز بوده و در عين حال که از رجال دولتی قلمداد می شده، به فضل نيز شهرت داشته است. شرحی از احوال او را ابن الفوطي در تلخيص مجمع الآداب آورده است؛ تحت عنوان قوام الدين أبو النجم سهيل بن عبد العزيز بن عبد الغني الخوارزمي الکاتب: "کان کاتباً سديداً وزر للأمير خوارزمشاه ومن شعره ...." (چاپ محمد الکاظم، 3/ 497 تا 498).
جالب است بدانيم که فخر رازي کتاب المباحث المشرقيه را کما اينکه در مقدمه آن گفته به اين وزير اهداء کرده بوده است. کتاب المباحث المشرقية کتابی است که فخر رازي در آن به طور مشخص بسيار از ابو البرکات بغدادي تأثير پذيرفته بوده است؛ يعنی همان فيلسوفي که محمود بن العزيز، استاد استاد وزير قوام الدين المستوفي، مخاطب کتاب شاگرد او بوده است. عبارت فخر رازي در خطبه اين کتاب گويای مقام علمی اين وزير دانشمند است:
(المباحث المشرقية فى علم الالهيات و الطبيعيات ج1 ص 5 تا 6):
"... و لما كان كتابنا مشتملا على اشرف العلوم الحكمية و ارفع المباحث الحقيقية اردنا ان نخدم به خزانة كتب افضل العالم حسبا و نسبا و موروثا و مكتسبا و هو مولانا الصاحب الصدر الاجل الكبير المنعم الاستاذ قوام الدولة و الدين صدر الإسلام و المسلمين ملك الوزراء شرقا و غربا ابو المعالى سهيل بن العزيز المستوفى الذي خصه اللّه بافضل ما يناله القوى البشرية و اكمل ما يصل اليه القوى النفسانية اما ما يتعلق بقوته النظرية فلانه هو الاستاذ في عقليها و نقليها حقا و الخريت في بيداء معضلاتها صدقا و الواصل الى نهايات مجازات الافكار و المتعمق في لجج بحار الاسرار و اما ما يتعلق بقوته العملية فلاكتسابه من الاخلاق أوساطها الفاضلة و ترفعه عن اطرافها المفرطة الباطلة و لما استجمعت نفسه الشريفة الكمال في القوتين و حازت جهات السعادة من الجانبين لا جرم استعد لرئاسة النفوس بقوة نفسانية و لسياسة الابدان بكمالات جسمانية لا جرم فوضت العناية الازلية و الرحمة السرمدية اليه زمام الاحكام في النقض و الابرام بالنسبة الى الخاص و العلم من اهل الإسلام فنسأل اللّه تعالى ان يمتع المسلمين بطول بقائه و ان يديم افاضة حبائه و ان يوفقنا بفضله و طوله لا تمام هذا المطلب العظيم و المقصد الكريم الذي قصدناه فانّه لا تتم الصالحات الا برحمته و لا تعم البركات الا من نعمته..."
پنجشنبه ۱ دي ۱۳۹۰ ساعت ۴:۰۴
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .