آرشیو
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۲٫۰۴۷٫۴۰۷ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۸۰ نفر
تعداد یادداشت ها : ۲٫۰۸۵
بازدید از این یادداشت : ۲٫۲۱۵

پر بازدیدترین یادداشت ها :
در ادبيات اماميه در موضوع امامت، شمار زيادی از کتابها در قالب کتابهای مناظره واقعی و يا صوری تنظيم شده است. برخی از اين کتابها با عنوان الکرّ والفرّ ناميده شده اند. نخستين کتابی که با اين عنوان خوانده شده کتابی است که گفته می شود در آن صورت گفتگوی علي ابن بابويه، پدر شيخ صدوق با يکی از سنيان شهر ری به نام محمد بن مقاتل الرازي در همين شهر در زمينه اثبات امامت حضرت امير درج شده است؛ گفتگو و مناظره ای که به تشيع محمد بن مقاتل انجاميده است. البته گردآورنده کتاب شخص ابن بابويه نبوده بلکه تنظيم آن کار کسی ديگر بوده که از شاگردان او معرفی شده است. گفته شده که اين متن را ابو غياث ابن بسطام از ابن بابويه روايت می کرده و از اين ابو غياث شخص ديگری به نام ابو الحسن الطبري روايت می کرده است. ميرزا عبد الله اصفهاني افندي نام کامل ابو الحسن الطبري را نمی آورد، اما آقابزرگ وی را با ابو الحسن علي بن أحمد بن الحسين الطبري الآملي تطبيق می کند که نجاشي (ص 268-269) از او نام برده است. از ديگر سو در حالی که افندی می نويسد که يکی از شاگردان علي ابن بابويه اين متن را بر اساس مناظره ياد شده تنظيم کرده بوده است، و طبعا ابو غياث ابن بسطام بايد همان شاگرد باشد؛ اما آقابزرگ تنظيم کننده متن را شخص مجهول ديگری می داند (نک: رياض العلماء، 4/6، 5/444،485؛ نوابغ الرواة، ص 308؛ الذريعة،22/297-298). نه اين "محمد بن مقاتل رازي" شخصی است شناخته شده (طبعا او نمی تواند محمد بن مقاتل رازي مشهور و متوفی 248ق باشد) و نه ابو غياث بن بسطام. وجود محمد بن مقاتل رازي سني معاصر ابن بابويه را منابع مستقل تأييد نکرده اند. در مورد ابو غياث بن بسطام هم ابدا احتمال ندارد که منظور از او ابو عتاب ابن بسطام باشد که يکی از دو نويسنده طب الأئمة فرض شده است؛ چرا که آن يکی به فرض آنکه وجود تاريخی او پذيرا شويم، بايد مقدم بر نيمه سده چهارم فرض شود (نک: مقاله من درباره طب الأئمة، در همين تارنما). در ميان راويان ابن بابويه پدر هم از چنين کسی نام برده نشده است. مشکل ديگری که در مورد کتاب الکر والفر منسوب به ابن بابويه وجود دارد، آن است که اين کتاب هيچ گاه وسيله نويسندگان و رجاليان کهن ذکر نشده و ظاهرا نخستين بار وسيله بياضي در الصراط المستقيم (1/5)، شهرتی اندک يافته و نقلی هم از آن در منابع در اختيار نيست؛ ميرزا عبد الله افندی اصفهاني نسخه ای از اين کتاب را در مجموعه ای در کازرون ديده بوده و گفته است که رساله ای است لطيفه و جليله (نک: رياض العلماء، 4/6؛ در مورد اين رساله، نيز نک: مقدمه استاد جلالی بر الامامة والتبصرة؛ نيز: مقاله من ذيل مدخل ابن بابويه، علي در دائرة المعارف الاسلامية الکبری). آقابزرگ نسخه ای از اين کتاب را در کتابخانه مرحوم سيد محمد باقر طباطبايي يزدي در نجف ديده بوده است (نک: الذريعة، همانجا). در فهرست دار الکتب مصر هم اشاره ای به نسخه ای از اين کتاب ديده ام که نمی دانم حقيقتا نسخه ای است از اين کتاب يا اينکه اشتباهی در اين انتساب در نسخه رخ داده است (نيز نک: معرفی اين رساله و نسخه آن در سزگين، جلد اول، بخش سوم، ص 85). به هر حال، بعيد نيست که اين کتاب از ساخته های دورانهای بعد بوده باشد.
دومين کتابی که با عنوان الکر والفر خوانده شده، بر خلاف اثر نخست مورد توجه رجاليان قرار گرفته و حتی شيخ مفيد آنرا تدريس می کرده است. اين کتاب اثر فقيه و متکلم بلند مرتبه امامی ابن ابي عقيل عماني بوده است (نک: نجاشي، ص 48؛ طوسي، الفهرست، 138-139). نجاشي کتاب الکر والفر او را که می گويد درباره امامت بوده، نزد شيخ مفيد قرائت کرده است. نجاشي آن را "مليح الوضع" می خواند و توضيح می دهد که اين کتاب به گونه طرح مسئله و بعد طرح قلب و عکس آن بوده است. بنابراين کتاب با شيوه ای جدلی و مناظره ای بوده و به کار مناظره می آمده است. ظاهرا مقصود از کتاب الکر والفر که ابن شهر آشوب از آن در مناقب بهره گرفته، همين کتاب ابن ابي عقيل بوده است (نک: مناقب آل أبي طالب، 1/237). اينکه شيخ مفيد اين کتاب را به عنوان کتابی در امامت تدريس می کرده نشان از اهميت فوق العاده آن دارد. افسوس که اين اثر باقی نمانده است.
در فهرستی که از آثار محمد بن علي الکراجکي، فقيه و متکلم امامی سده پنجم وسيله يکی از شاگردانش تنظيم شده، از کتابی با عنوان "مجلس الکر والفر" ياد شده که از عنوانش کاملا پيداست که صورت مناظره در يک مجلس بوده است. موضوع اين مناظره در اين فهرست روشن نشده، اما بلافاصله پس از آن می نويسد: " ومنها الکلام في الخلأ والملأ" (نک: مکتبة الکراجکي، تحقيق محقق طباطبايي، تراثنا، ش 43و44،ص 395). با وجود اين از دنباله عبارات روشن است که مقصود از جمله دومی ذکر فصلی از کتاب الکر والفر نيست بلکه مراد از آن که بحثی در حوزه لطيف من علم الکلام و فلسفه طبيعی است، رساله ای مستقل از کتاب الکر والفر است. عبارت اين فهرست کاملا دقيق نيست، شايد هر دوی اين رساله های الکر والفر و نيز رساله در خلأ و ملأ بخشهای از کتاب کنز الفوائد نويسنده بوده اند؛ اما در نسخه کنونی اين کتاب از اين دو اثری نيست. در حقيقت مقصود از الکر والفر، همان رساله الابانة عن المماثلة في الاستدلال بين طريقی النبوّة والاِمامة کراجکي است که از آن نسخه های متعددی در اختيار است و اخيرا هم در مجله تراثنا منتشر شده است (شماره85-86، ص 277 به بعد). از اين کتاب اخير که بی ترديد از کراجکي است در فهرست پيشگفته آثار کراجکي نامی برده نشده و لذا محقق طباطبايي از آن در مستدرک آن فهرست (ص 396) نام برده اند (نيزنک: خاتمة المستدرك نوري ج 3 ص 134-135)؛ اما حق با آقابزرگ طهرانی است که می نويسد کتاب الابانة چيزی جز همين کتاب الکر والفر نيست که در آن فهرست ياد شده است (نک: الذريعة، 20/12). دليل اين امر هم اين است که صراحتا در کتاب الابانة (نک: ص 332)، کراجکي به مجلس الکر والفر به عنوان وصفی برای بخش اصلی کتاب الابانة اشاره کرده و معلوم است که کتاب الابانة به هر دو عنوان خوانده می شده است. شگفتا که محقق متن الابانة متوجه اين امر نشده و از کتاب الکر والفر به عنوان رساله ای مستقل نام برده است (نک: ص 293). در حقيقت بخش اصلی کتاب الابانة کراجکي در ترسيم مجلسی است فرضی ميان يک معتزلی و يک شيعی و يک يهودي که در آن کراجکي می کوشد ضمن گفتگوهايی ميان آنان نشان دهد که مبانی استدلال برای امامت همانند مبانی استدلال بر نبوت است و همانقدر که ادله نبوت خاصه که از سوی يک معتزلی برای يک يهودی اقامه شود درست است به همان ميزان و با همان منطق ادله امامت که از سوی يک شيعی برای معتزلی اقامه می گردد درست و الزام آور است. بنابراين بيشتر آن کتاب را گزارش اين مجلس فرضی که "الکر والفر" بوده تشکيل می دهد. از نکات مهم در اين رساله توجهی است که کراجکي به مسئله اقتباس متکلمان يهودی از معتزليان مسلمان دارد (ص 366). شهادت کراجکي به دليل قرابت زمانی و جغرافيايی او با فرقه قرائيم که يهوديان معتزلی بوده اند بسيار با اهميت است و ظاهرا اين گواهی تاکنون مورد توجه محققان فرقه قرائيم قرار نگرفته است. محققان پروفسور مادلونگ و پروفسور زابينه اشميتکه در اين موضوع در سالهای اخير تحقيقات متعددی را انتشار داده اند.
کتاب الکر والفر کراجکي در دوره های بعد با استقبال روبرو شد و مورد قرائت و روايت، از جمله از سوی شاذان بن جبرئيل قمي قرار گرفت. در اسناد مربوطه به صراحت موضوع اين کتاب امامت دانسته شده است (نک: اجازات بحار در بحار الأنوار، 104/160، 106/29).

علامه مجلسی در بحار الأنوار (1/24، 46) از يک كتاب الكر والفر ديگر هم ياد می کند که آنرا از شخصی می داند به نام ابو سهل بغدادي. اين شخص شناخته شده نيست و با وجود آنکه مجلسی آن کتاب را مشهور می داند و از اين کتاب ستايش می کند و می نويسد از آن در بحار نقل می کند، اما من مورد نقلی از آن در بحار الأنوار پيدا نکردم. عبارت علامه درباره اين کتاب چنين است:
بحار الأنوار - العلامة المجلسي ج 1 ص 46
... وكتاب الكر والفر مشهور ومشتمل على أجوبة شريفة.
احتمالا از اين مطلب بر می آيد که اين کتاب هم، در شکل يک مناظره تنظيم شده بوده است. توضيحات حر عاملي مطلب را روشنتر می کند. او هم نسخه ای از کتاب را در اختيار داشته است (در اين مورد نک: بحار الأنوار، ج 107 ص 176؛ نيز نک: رياض العلماء، 5/461) و به صراحت می نويسد که کتاب در موضوع امامت است. وی نويسنده آنرا فاضل و متکلم می خواند:
أمل الآمل - الحر العاملي ج 2 ص 353
أبو سهل البغدادي . فاضل متكلم ، له كتاب الكر والفر في الامامة ، عندنا منه نسخة.
به هر حال بسيار بعيد است که منظور از اين ابو سهل البغدادي، ابو سهل نوبختی بوده باشد.

تکمله ای بر مقاله:
در استفساری از استاد محترم آقای دکتر حسين مدرسي که نسخه مناظره منسوب به ابن بابويه را سالها پيش در قاهره رؤيت کرده اند، ايشان به لطف مطلبی را برای نويسنده ارسال فرمودند که قسمتی از آن را اينجا نقل می کنم:
... آن چه الآن پس از فزون بر سی سال به خاطردارم رسالة منسوب به علی بن بابویه در مجموعه ای بود مشتمل بر پنج رساله همه در مناظرات میان علماء شیعه و مخالفین. اول مناظره ای بود میان یک عالم شیعی با نامی که آن زمان برای من نا آشنا بود با یک متکلم خارجی. سپس این رساله بود که دعوی داشت شاگردی از علی بن بابویه صورت مجلس مناظرة اورا با گروهی ازمتکلمان اهل سنت که به دعوت محمد بن مقاتل رازی در منزل او گرد آمده بودند بدین گونه ثبت نمود. سپس مناظره ای میان ابوالهذیل علاف و یک شیدای شبه بهلول شیعه. سپس مناظرة منسوب به صدوق در مجلس رکن الدوله ، همان که در مجالس المؤمنین هست. سپس یک مناظرة مفصل دیگر که الآن خصوصیات آن را به خاطر ندارم. بنده درهمان نظر اول ... رساله را تخیّلی یافتم در همان سیاق حسنیه و امثال آن. بعدها در مجلد قرن چهارم طبقات مرحوم شیخ آقابزرگ دیدم که صحت آن را مسلم گرفته و بر اساس آن مدخلی برای یک محمد بن مقاتل رازی جدید منظور فرموده بودند. اما اگر ذهن خطا نکند نسخه همان نسخة سیدمحمدباقر حفید سید بود که نسخ متعدد دیگری از او در همان دارالکتب دیدم و به یاد دارم در بخش معرفی کتابخانه ها در پایان مجلدات چهار و پنج و شش ذریعه اشاره می کند که او نسخ خود را در خارج عراق فروخته بود....

دوشنبه ۶ خرداد ۱۳۸۷ ساعت ۰:۴۶
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت