در زمینه فهارس قدیمی شیعی و نسبت آثار به قدمای اصحاب باید یک نکته را همواره در نظر داشت. عناوین بسیاری از آثار ناظر به موضوعات کتاب هاست و نه اینکه خود نویسندگان آن آثار این عنوان ها را بر کتاب هایشان اطلاق کرده باشند. این فقط مربوط به آثار حدیثی هم نمی شود. آثار کلامی و فقهی هم مشمول همین حکم کلی است. این عناوین را معمولا یا شاگردان مشایخ بعد از مرگ استادانشان به آثار آنان اطلاق می کرده اند و یا فهارس نویسان قدیمتر چنین می کرده اند. مثلا اگر متنی از شیخی باقی می ماند که در آن بحثی درباره موضوع جوهر مجال طرح یافته بود آن را کتاب فی الجوهر می خواندند. حال در این میان نکته مهمی که باید توجه داشت این است که در این نامگذاری ها معمولا به مباحث طرح شده در همان چند برگ اول معمولا توجه می شد و بنابراین اگر کتابی به عنوان کتاب فی الجوهر نامیده شده نباید تصور کرد که در آن کتاب بحث اعراض مثلا طرح نشده بوده است. علت اصلی این نوع نامگذاری ها حجم کم این نوع کتاب ها بود که چون معمولا در مجموعه های بزرگتر و کدکس هایی گرد هم می آمد برای تفکیک اوراق و کتاب ها از هم ناچار به اسم گذاری صرفا برای نشانه گذاری بوده اند تا متن این نوع آثار از میان نرود. بدین ترتیب نامگذاری ها فقط به هدف تفکیک آثار و به ویژه آثار کوچک از یکدیگر بود و بدین ترتیب در بسیاری از موارد محتوای کل متن را نشان نمی داد.
حال که این را گفتم باید اضافه کنم که بدین ترتیب بسیاری از نوشته های اصحاب در فهارس قدیم را صرفا باید متن های کوچکی حتی گاه در یکی دو برگ فرض کرد (گاه در حد روایت چند حدیث در یک متن). بیشتر آثار منسوب به سده دوم مانند آثار هشام بن الحکم از این قبیل است. البته او آثار بزرگتر هم داشته که بعدا از آنها به تدریج سخن خواهم گفت.
جمعه ۳۰ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۰۲
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .