آرشیو
آمار بازدید
بازدیدکنندگان تا کنون : ۱٫۹۶۷٫۳۰۹ نفر
بازدیدکنندگان امروز : ۵۸ نفر
تعداد یادداشت ها : ۲٫۰۸۴
بازدید از این یادداشت : ۶۱۰

پر بازدیدترین یادداشت ها :


شیخ مفید در اوائل المقالات درباره امکان ظهور معجزات و کرامات از امامان گفتاری دارد که در بحث ما در زمینه معجزات امامان بسیار کارگشاست. عین عبارت او چنین است:

القول في الإيحاء إلى الأئمة وظهور الإعلام عليهم والمعجزات
... فأما ظهور المعجزات عليهم والإعلام فإنه من الممكن الذي ليس بواجب عقلا ولا ممتنع قياسا، وقد جاءت بكونه منهم - عليهم السلام - الأخبار على التظاهر والانتشار فقطعت عليه من جهة السمع وصحيح الآثار، ومعي في هذا الباب جمهور أهل الإمامة وبنو نوبخت تخالف فيه وتأباه، وكثير من المنتمين إلى الإمامية يوجبونه عقلا كما يوجبونه للأنبياء. والمعتزلة بأسرها على خلافنا جميعا فيه سوى ابن الأخشيد ومن اتبعه يذهبون فيه إلى الجواز، وأصحاب الحديث كافة تجوزه لكل صالح من أهل التقى والإيمان.
شیخ مفید در اینجا تصریح می کند که ظهور معجزات و اعلام بر دست امامان از نقطه نظر مبانی عقلی که او در کلام شیعی صورتبندی می کرده در عین حال که ممتنع نیست عقلا هم واجب نیست، اما روایات آن را تایید می کند. البته بنابه گزارش همو متکلمان خاندان نوبختی با این دیدگاه مخالف بوده و ظهور معجزات بر دست امامان را انکار می کرده اند. این در حالی است که بسیاری از علمای امامیه موافق دیدگاه شیخ مفید بوده اند. البته تعداد زیادی هم بر خلاف نظر شیخ مفید ظهور معجزات را بر امامان عقلا واجب می دانسته اند. این دیدگاه در سده های اخیر بیشتر مورد توجه بوده اما در عصر شیخ مفید غالب امامیه نظر او را تأیید می کرده اند.

با این وصف یک نکته در این میان مهم است و آن اینکه طبق دیدگاه کلامی امامیه با وجود آنکه نص بر امام و همچنین عصمت او عقلا واجب است، شیخ مفید می گوید ظهور معجزات بر دست امام عقلا واجب نیست. این بدین معناست که از دیدگاه کلام عقلی امامیه کارکرد امامت بدون وجود اعلام و معجزات عقلا ممکن است. یعنی امام برای انجام وظائف خود و یا حتی برای شناخت مردم نسبت به وجود او از لحاظ جنبه اثباتی نیازی به معجزات ندارد. در این دیدگاه آنچه موجب شناخت امام است وجود نصوص بر امامت است و امام برای اظهار امامت خود و یا در مرحله بعد برای انجام وظائف خود نیازی به اظهار معجزات ندارد (مگر در حالت عدم وجود "نص"، بحث معجزات به عنوان يک جانشين مطرح می شود؛ کما اينکه در ديدگاه شريف مرتضی بر اين نکته تأکيد می شود). در مود پیامبر به دلیل اینکه امکان متعارف وجود نصی بر پیامبری او از ناحیه خداوند قبل از اصل پذیرش نبوت پیامبر وجود ندارد متکلمان گفته اند پذیرش اصل ادعای نبوت پیامبر باید بر اساس اظهار معجزه و بر اساس قاعده لطف ممکن شود و بعد از اثبات نبوت، نصوص پیامبر طبعا بر نبوت خودش و بر امامت و جانشینی بعد از خودش ثابت است. بنابراین در مورد امام دیدگاه متکلمان این بوده که با توجه به ضرورت وجود نصوص عقلا نیازی به وجود معجزات امامان نیست. همین متکلمان برای معجزه به معنای خارق عادت شروطی قائل شده اند تا مرز میان معجزه و غیر معجزه را روشن کند و تازه بر این نکته تأکید کرده اند که معجزه پیامبر باید همراه با اصل ادعای نبوت باشد.
بسیاری از احادیث و روایات موجود در خصوص معجزات در منابع قابل اعتماد امامیه و همچنین ظهور کرامات ائمه طاهرین در تجربه زیسته مؤمنین اساساً ربطی به بحث ادعای امامت و اثبات درستی نصوص بر امامت ندارد و بیشتر آنها قابلیت تبیین درست از طرق دیگر و با بیان های متفاوت و از جمله ظهور برکات وجودی ائمه طاهرین دارد که مورد تأکید متون امام شناسی مهمی چون زیارت جامعه هم هست (در این زمینه در نوشته ای دیگر بیشتر توضیح خواهم داد).

ادبیات غالیانه شیعی دیدگاه متفاوت و جایگاهی فوق بشری برای امامان قائل بوده و بنابراین معجزات با تفسیری که آنان از آن می کرده اند از دیدگاه آنها دلیلی است بر واقعیت متافیزیکی امامان و وجود عنصر الهی در وجود ائمه. این عقیده را خط معتدل شیعی نه برای امامان و نه برای پیامبر قائل نبوده اند و آن را رد می کرده اند. به همین دلیل وجود معجزات در اندیشه خط معتدل شیعی چه برای پیامبر و چه برای امامان حداقلی بوده و در عین حال ضمن آنکه برای امامان ضرورتش عقلی نبوده چه برای آنان و چه برای پیامبران ربطی به طبیعت متافیزیکی آنان نداشته بلکه اظهار معجزه بر دست پیامبر و یا امام کار خدا قلمداد می شود و نه تصرف استقلالی پیامبر و یا امام در خلقت.
چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۷:۳۳
نظرات



نمایش ایمیل به مخاطبین





نمایش نظر در سایت