قابوس بن وشمگير رساله ای داشته درباره سه خليفه نخستين و همچنين حضرت امير (ع) که در آن بر طريقتی خلاف مذهب تشيع مسائل را به بحث گذاشته بود. "امّا سيّد ابو الحسين بديلمان خلق را دعوت كرد جملهء گيل و ديلم اجابت فرمودند و فصلى است قابوس شمس المعالى را در تفضيل عمر و ابو بكر و عثمان و امير المؤمنين على ، داد بلاغت و فصاحت در آن رسالت داده چنان كه شيوهء ترسّل قابوس بود ، اين سيّد جواب آن فصل و رسالت بطريقى پيش گرفت و بحجج قواطع چنان به آخر رسانيد كه اگر گويند معجز است بعيد نبود". باری ابوالحسين هاروني المؤيد بالله، امام زيدی شمال ايران اين رساله مختصر را که يزدادي آن را برای ما نقل کرده در رساله ای رد کرده بود که متأسفانه اين يکی باقی نمانده اما گزارش آن را ابن اسفنديار در تاريخ طبرستان (ص 98) آورده است.

قابوس وشمگيری رساله ای هم در زمينه بطلان احکام نجومی داشته؛ متکلمين در دوران او عموما رساله هایی در اين زمينه و بطلان احکام نجوم می نوشتند و از جمله شريف مرتضی در اين زمينه در مسائل سلاريه مفصلا نوشته که آن را در مجله مطالعات شيعی قبلا منتشر کرده ايم. فلاسفه معمولا در طرف مقابل دفاع می کرده اند؛ کسانی مانند ابو سليمان سجستانی. فارابی البته مخالف بوده. اينجا قابوس هم با اينکه خود کم و بيش تمايلات فلسفی دارد مخالف احکام نجوم است.