به نظر من جای تأسف دارد که به جای ترجمه آثار ارزشمند در حوزه فلسفه اسلامی و فلسفه سينوی کتاب های محمد عابد جابري در اين حوزه به فارسی ترجمه می شود. آخر جابری چه فهمی از فلسفه سينوی داشته؟ چرا بايد ما آثار او را ترجمه کنيم؟ چه حرف تازه ای دارد برای ما؟ درک او از فلسفه اسلامی و فلسفه سينوی مخدوش بود و متأثر از ايدئولوژی سده بيستمی برخی کشورهای عربی. کدام متخصص فلسفه در دنيا به تحليل تاريخی و گفتمانی جابری در اين زمينه اهميت می دهد؟ ده ها کنفرانس و کارگاه و سخنرانی سالانه در دنيا در مهمترين دانشگاه ها درباره ابن سينا، تفکر فلسفی اش، سهم او در شرح و تفسير ارسطو و ابتکارات نوين فلسفی اش ارائه می شود. آخر جابری کجای اين همه پژوهش هاست؟ اصلا مگر کسی در اين کنفرانس ها حرفی از او می زند؟ او ابن سينا و تفکر فلسفی او را گنوسی زده و باطنی گرا می داند و او را عامل انحطاط تفکر فلسفی و دينی در جهان اسلام. از اين حرف بی پايه تر سراغ داريد؟
يكشنبه ۱۹ تير ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۳۶
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .