بخشی از فرهنگ دينی و اجتماعی ما ريشه در فرهنگ وعظ و تذکير و خطابه دارد. تاريخ آن هم به همان يکی دو قرن اول اسلامی می رسد با قصاص و بعد وعاظ و مذکرين بغداد و نيشابور و ری و اصفهان. بخشی از آن پيوند دارد با اهل مدرسه و بخشی هم با اهل تصوف. قدرت واعظان در عصر سلجوقی گسترش يافت و البته عموما در تحولات اجتماعی و سياسی بغداد و خراسان سهم مهمی داشتند. بعدها و چنانکه در کتاب نقض آمده مناقب خوانان و فضايل خوانان در هر دو جامعه شيعی و سنی رو به گسترش نهادند و از دوره ای چنانکه می دانيم به مناسبت کتاب روضه کاشفی به گروهی از آنان روضه خوان گفته می شد. واعظان از قديم تنها به گروهی که صرفا تخصصشان وعظ و خطابه بود محدود نمی شد. برخی از فقيهان بزرگ شيعی و سنی در طول تاريخ در کار وعظ و خطابه هم بوده اند. بسياری از آنها مانند فخر رازی و ابن جوزی اتفاقا از علمای برجسته زمان خود محسوب می شدند. در صد سال اخیر هم بسیاری از مراجع و فقیهان خود اهل منبر و وعظ هم بوده اند. در آثار ابن جوزی و بسياری قبل و بعد از او از ميان واعظان مشهور و يا در کتاب های تراجم و احوال می توان شرح احوال و تاريخ واعظان و وعظ را جستجو کرد. خود ابن جوزی در اين زمينه کتاب دارد. آثار ابن ابی الدنيا هم در اين زمينه مفيد است. کتاب هایی هم داريم مشتمل بر خطابه های معروف و از جمله خطبه خوانی ها در جمعه ها و اعياد (از خلفای فاطمی دفتری باقی مانده در اين زمينه که چاپ شده و از داعيان فاطمی هم دفاتر مختلف باقی مانده مشتمل بر مجالس دعوت آنان که شبيه همين مجالس وعظ بوده). تاکنون تحقيق جامعی درباره تاريخ وعظ و منبر در اسلام صورت نگرفته و از آن ميان تاريخ واعظان و اهل خطابه در عصر قاجار و پهلوی از موضوعات جذابی است که کمتر محل عنايت بوده. در آثار دوران قاجار اطلاعات پراکنده در اين زمينه بسيار است. بسياری از واعظان اين دوره اهل نوشتن هم بوده اند که آثار آنان در همان زمان چاپ می شد. برخی از آنان در شمار رجال با نفوذ در طهران و اصفهان بودند. در کتاب المآثر والآثار منسوب به محمد حسن خان اعتماد السلطنه احوال شماری از آنان در دوره ناصری آمده است. معمول بسياری از واعظان بوده و هست که سخنرانی های خود را و يا دست کم الگوهای اصلی آنها را برای خود می نويسند. مرحوم حاج انصاری که از واعظان مشهور ايران در دهه های سی و چهل شمسی بود شايد بالغ بر ده دفتر بزرگ از مجالس وعظ و سخنش را نوشته بود که هنوز منتشر نشده. از سده های اوليه کتاب ها به فارسی و عربی در مجالس نويسی بسيار است و عموما الگوهای مشابهی دارد از نقل تفسير قرآن و ذکر احاديث و نکات اخلاقی و گفتار بزرگان حکمت و تصوف و نقل قصه ها و عبرت ها. رسم اين بود که برای فراگيری وعظ اشخاص به مجالس وعظ واعظان مشهور می رفتند و الگوها و مجالس را می نوشتند و بر اساس آن الگوها که حالت موضوعی داشت به تدريج در اين فن تبحر می يافتند. بسياری از محدثان و اهل حديث در دويست سال گذشته در کار وعظ هم بوده اند. مرحوم حاج انصاری معروف است که متن ده هزار حديث را در حافظه داشت. او البته در فقه و اصول هم تحصيلات عاليه داشت و از شاگردان مرحوم شيخ عبد الکريم حائری بود. آثار مرحوم فلسفی هم که شايد مهمترين واعظ صد سال گذشته تاريخ ايران است همه برگرفته از سخنرانی های او بود. برای شناخت نبض فرهنگ و سنت ها و اخلاق عامه و خاصه در عصر قاجار نوشتن تاريخچه ای از وعظ و واعظان در اين دوره بسيار مهم است. نهاد وعظ و خطابه و تبلیغ از نهادهای مهم تاريخ دين و مذهب در ايران است که هنوز تاريخش نوشته نشده. امشب به مناسبتی دنبال موضوعی بودم در اين ارتباط و ديدم واقعا چيز چندان مفيدی در دست نيست و يا من نمی شناسم. گفتم اينجا اشاره ای بکنم به اهميت آن.
سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۳:۲۰