دانشمند محترم جناب آقای دکتر سروش در يک سخنرانی و همچنين اگر اشتباه نکنم در مکتوبی که اخيرا از ايشان منتشر شد به متن زيارتنامه ای نه چندان مشهور برای حضرت امير (ع) اشاره کرده اند که در مفاتيح الجنان مرحوم حاج شيخ عباس قمی نقل شده و از آن انتقاد کرده اند. ايراد ايشان به یک تعبيری در متن اين زيارتنامه است: "الانزع البطين" در اشاره به حضرت امير (ع). منبع اصلی اين زيارتنامه مصباح الزائر ابن طاووس است و او هم در اين کتاب هيچ سندی برای اين زيارت نقل نکرده. بسياری از زيارتنامه هایی که برای ائمه شيعه در آثار ابن طاووس و کفعمی و حتی شيخ طوسي در مصباح المتهجد نقل شده انشای ائمه نيست و متن آنها حتی منسوب به آنان نیز نقل نشده. در واقع در مورد تعداد زيادی از آنها نه تنها سندی در اين کتاب ها نقل نشده بلکه اساسا به ائمه منسوب نيستند. برخی متن ها از نواب چهارگانه نقل شده اند و برخی هم انشای علمای شيعه اند. می دانيم که بخشی از اين زيارتنامه ها را خود ابن طاووس انشاء کرده و او هم مدعی مأثور بودن عين متن زيارتنامه ها نيست. البته روش عمومی اين بوده که اين زيارتنامه ها را بر اساس احاديث و تکه های مختلفی که در روايات در شأن اهل بيت (ع) موجود است تحرير و تدوين کنند اما به هرحال در نهايت نظم و انشای عبارات کار ابن طاووس و برخی ديگر از علاقمندان به ميراث دعایی بوده است. در اين مورد البته خود ابن طاووس هم از اين زيارت به عنوان زيارتی مليحه ياد می کند (ص 146) و معلوم است که آن را مأثور از امامان نمی داند. احتمال دارد او متن اين زيارتنامه را در کتابی غیر مشهور يافته و به نقل آن مبادرت ورزيده. برخی از مضامين اين زيارتنامه با احاديثی که غلات در معجزات نقل می کرده اند و هيچ کدام در آثار اصلی شيعه نقل نشده پيوند دارد و همين احتمال اينکه اين زيارتنامه ريشه اش به غلات برسد را تقويت می کند. خاصه اينکه تعبير "الأنزع البطين" تعبيری است مورد علاقه نصيريه و آنان در آثارشان از مقام انزعيت (و همچنين با استفاده از تعبير "الأنزع البطين") در اشاره به مقام "معنی" و حقيقت الوهی حضرت امير (ع) استفاده می کنند. البته آنان معنای تحت اللفظی "الأنزع البطين" را مد نظر ندارند و از آن تفسيری تنزيهی و ناظر به مصداق حقیقتی مجرد از هر گونه صفت بشری در عين تجلی در تمام هستی اراده می کنند که در تمام ادوار و اکوار عالم تجلی مکرر دارد. اين در واقع اشاره است به همان مرتبه "معنی" (و حقيقت "عين") از سه گانه الوهی معروف نصيريان که دو ديگر آن "اسم" و "باب" است.

بدين ترتيب اين زيارتنامه اساسا حديث نيست که ضعف محتوای آن نشانی باشد از ضعف منابع حديثی ما و يا بر اساس آن استدلال شود که علمای شيعه در روايت احاديث اهتمام و دقت لازم را نداشته اند. خود ابن طاووس ترديدی نداشته که اين زيارتنامه، حديث نيست و صرفا در مقام جمع و گردآوری اين زيارتنامه ها به نقل آن مبادرت کرده. به هرحال این زیارتنامه از زیارتنامه های مشهور نیست و معمولا هم خوانده نمی شود.
پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۲:۱۳