به نظر من و بی هيچ گفتگو داريوش شايگان آوانگارد ترين و جهانی ترين انديشمند و فيلسوف ايرانی است. سخت است يکی از آثارش را بخوانی و شيفته قلم و انديشه و جهانبينی او نشوی. نخستين اثری که از او خواندم "آسيا در برابر غرب" بود. بعد از آن هر آنچه از او منتشر شد را تا سال ها دنبال می کردم و می خواندم. از "بت‌های ذهنی و خاطره‌های ازلی" تا "افسون زدگی جدید". دو سه اثر سال های اخير او را نخوانده ام. گذاشته ام وقتی با آسودگی خاطر بخوانم. در سال هایی که بيروت می رفتم می ديدم که آثار او در دنيای عرب و حتی در کشورهای مغرب عربی ترجمه می شود و کم طرفدار نيست. بعدها در پاريس اقبال روشنفکران و فيلسوفان و اهالی رسانه خاصه آنها که گوشه چشمی به "شرق" دارند به او و تفکرش و آثارش را معاينه ديدم. خوشبختانه شایگان الآن سال هاست از همراهان مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی است. آدمی است که نياز به رسانه و ابتکارات رسانه ای و یا پلمیک ندارد تا صدای اندیشه اش را به مخاطب برساند. شايگان متفکری جهانی است با زبانی جهانی. از تحفه های "شرق" است که مختصات "غرب" را به خوبی می شناسد. جهان "اسطوره" ها را می فهمد و با زبانی مدرن آن را تفسير می کند. تجربه های مختلف تفکر آزاد در شرق و غرب را زيسته است و در عين حال قدر "اقليم حضور" را با تمام وجود و انديشه و "معنويتش" درک می کند. عمرش دراز باد...
پنجشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱:۴۱