آقای فان اس نظریه ای دارد برای نحوه شکلگیری اسلام در مقام یک دین که در جای خود قابل تأمل است. او شکل گیری اسلام به عنوان یک دین را در نتیجه فرایندی از مسیر کثرت هویت های دینی کم و بیش متمایز به سمت هویتی یکپارچه به عنوان دیانت اسلامی می داند که حلقه وصل آن همانا ایمان به قرآن بود به عنوان کتاب قانون زندگی دینی. هویت های دینی متعدد اولیه درک یکسانی از اسلام نداشتند و آنچه آنها را به هم پیوند می داد التزام به نماز جماعت بود در هر مصر و حتی در مساجد مختلف هر یک از امصار. نماز جماعت در دهها سال در سده اول پشت سر امرای شهرها خوانده می شد و در عین حال که عامل وحدت گروه ها و بوم های مختلف مسلمانان اولیه بود اما در عین حال به دلیل شیوه های متفاوت انجام این عمل عبادی خود هویت متمایز جماعت های مختلف دینی را که هر یک تنها به سنت نماز خویش پایبند و آن را درست می دانستند شکل می داد. این دیدگاه شاید بتواند اختلافات متعدد در نحوه وضو و یا نحوه اقامه نماز را در فقه اسلامی توضیح دهد. هر مصر و هر مسجدی از میان مساجد امصار بدین وسیله برای خود نماز خاص خویش را داشت و تنها نماز خود را هم مطابق با سنت پیامبر و صحابه ای می دانست که به امصار مختلف رفتند و در جاهای مختلف اقامت گزیدند و شاگردان و اتباع خاص خود را داشتند. آقای نجم حیدر همین دیدگاه را برای تحلیل تشیع آغازین در کوفه مورد استفاده قرار داده. من اینجا به درستی این نظریه کاری ندارم و اینکه تا چه اندازه وجود مساجد منسوب به صحابه و یا تابعین مختلف و اختلاف میان مساجد که در روایات اسلامی گاه بدان اشاره هایی رفته می تواند مبرر چنین دیدگاهی باشد اما یک چیز به نظر من در دیدگاه آقای فان اس ایراد دارد و آن اینکه به محور اختلافاتی که بر حول محور قتل عثمان و بروز فتنه و بعد شکلگیری محکمه و شیعه و مرجئه انجامید بی توجه است. به نظرم عامل ایمان و مشکله تعریف آن در چارچوب بحث فتنه بیش از مسئله نماز می توانسته عامل اختلافات و شکلگیری ذهنیت فرقه ای و هویت های مختلف جماعت های مسلمان در امصار مختلف شده باشد.
دوشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۲۶