تاکنون درباره تفسير الواضح و نسبت آن با تفسير های کلبی و ابن عباس و آنچه به نام تنوير المقباس و منسوب به فيروزآبادي منتشر شده محققان غربی و مسلمان مطالب متعددی منتشر کرده اند. يکی از مشکلات اين کتاب زمان نويسنده و گردآورنده آن است (نک: تحقيقات فان اس، ريپين و موتسکي در اين باره). تعلق اين تفسير به سنت کراميان خراسان سببی مضاعف بوده است برای توجه به اين کتاب در سالهای اخير. درباره اين شخصيت اطلاع درستی در منابع نيامده و زمان دقيق او روشن نيست. بر اساس اسناد روايت از اين کتاب و يا روايت از خود عبد الله بن المبارک در مقدمه تفسير ثعلبي و نيز در تدوين رافعي و کتاب سياق عبد الغافر فارسي و الفصول ابو حنيفه کرامی و همچنين روايتی از او در مائة منقبة ابن شاذان قمي و نيز سند ابو القاسم اللالکايی که بعد از اين در سند نسخه الواضح خواهيم ديد، بايد او را عالمی در نيمه سده چهارم ( ونه حدود سال 300 ق؛ چنانکه استنباط نادرست موتسکی آن را پيشنهاد می کند) قلمداد کرد. اما مشکل اين است که وی در اين تفسير با سندی از کلبي و ابن عباس روايت می کند که نشانگر آن است که وی بايد حدود سال 280 ق فعال بوده باشد (روايت او تنها به يک واسطه از علي بن اسحاق الحنظلي). تازه اين اشکال هم در کنار اشکالات ديگر نسخه های موجود الواضح هست که او ظاهرا در روايت تفسير کلبي عمدتا متکی بوده است به روايت معروف يوسف بن بلال و نه علي بن اسحاق. به هر حال اين موارد نشان می دهد که خود او از نيمه سده چهارم است اما به احتمال زياد يا نسخه های موجود اين کتاب مورد تصرفات بعدی قرار گرفته (چنانکه موتسکی هم به اين موضوع اشاره دارد) و يا اينکه خود او در روايت از علی بن اسحاق تنها با يک واسطه، دست به تدليس می زده و روايت های متفاوتی را عمدا از تفسير کلبي جانشين هم می کرده است. اما احتمال قابل توجه که بايد بدان بيش از هر چيز ديگر توجه کرد اين است که نويسندگان بعدی درست است که سندهايی به شخص عبد الله بن المبارک، گردآورنده الواضح داشته اند اما دست کم برخی از آنان آن اسناد را بر نسخه هايی تطبيق می داده اند که با طرق مطمئن همانند مناوله به دستشان نرسيده بوده بلکه سند خود را که از طريق اجازات و فهارس داشته اند بر نسخه هايی که از طريق وجاده در اختيار بوده تطبيق می دادند و عملا با ترکيبی نادرست سندی را بر نسخه ای تحميل می کرده اند که خود نسخه از طريق آن سند دست به دست نگشته بود و لذا گواهی درستی در انتقال بی کم و کاست نسخه به نسلهای بعدی وجود نداشت. بنابراين فی المثل در تفسير الفصول به نسخه ای از الواضح استناد می شده که دچار تصرفاتی بوده است؛ تصرفاتی که نمونه های بيشتر وگسترده تری از آن را در نسخه های کنونی الواضح و يا نسخه های موسوم به تنوير المقباس می بينيم. اين همان نکته ای است که معمولا در بحث ميزان اهميت اسانيد و اجازات و گواهی های نسخه ها مورد توجه قرار نمی گيرد و هر سندی که در آغاز هر نسخه به عنوان سند روايت ديده می شود را حقيقتا سند نسخه خاص قلمداد می کنند، در حالی که هيچ دليلی نيست که همواره اين سندها اشاره به تاريخ تداول عين نسخه در دست داشته باشد. درباره اين موضوع در مقاله ای که درباره فهارس الشيعه نوشته ايم و در آينده نزديک منتشر خواهيم کرد تفصيلا سخن گفته ايم و پيشتر هم در مقالات رجالی و کتابشناختی شيعی خود به تفاريق نمونه های اين خطا و اين مشکل را در روايت کتابها و اصول متذکر شده ايم؛ موضوعی که حاصل تحقيق درباره آن در يک مقاله تفصيلی و با ذکر همه شواهد منتشر خواهد شد؛ انشاء الله. در اينجا دو نسخه ای که از کتاب الواضح عبد الله بن المبارک در استانبول هست را معرفی می کنيم. از اين کتاب دست کم دو نسخه ديگر هم با همين عنوان الواضح موجود است که آن دو نسخه را تاکنون نديده ام:
1- نسخه الواضح عبد الله بن مبارک در آيا صوفيا ش 221
در پايان آن برگ 312 الف:
وافق الفراغ من کتابة هذا التفسير وخطه العبد الضعيف المذنب الفقير الراجي إلی رحمة الله تعالی وميد (؟) خضر بن محمد في شهر سنة خمس وثمانين وخمس مائة ...
2- نسخه ديگر از آن در همان کتابخانه ش 222:
المجلد الثاني من کتاب الواضح في تفسير القرآن
تأليف الشيخ الإمام أبي محمد عبد الله بن المبارک الدينوري رحمة الله عليه
رواية أبي علي الحسين بن محمد بن جعفر النيسابوري
وأبي إسحاق ابراهيم بن محمد بن أحمد بن قريش المروزي کلاهما عنه
رواية أبي القاسم هبة الله بن الحسن الطبري عنهما
رواية أبي بکر أحمد بن الحسن الطريثيثي المقري عنه
رواية الشيخ الإمام مجد الدين أبي الفضل عبد الله بن أحمد الخطيب عنه
در برگ 1 ب: قال عبد الله بن المبارک الدينوري حدثنا المأمون بن أحمد وعمار بن عبد الجبار قالا حدثنا علي بن إسحاق عن محمد بن مروان عن الکلبي عن أبي صالح عن عبد الله بن عباس
234 ب: تم کتاب الواضح بحمد الله ومنه وحسن توفيقه والحمد لله رب العالمين في صفر سنة ثمان وسبعين وخمس مائة. در کنار آن دو گواهی بلاغ ديده می شود.
1- نسخه الواضح عبد الله بن مبارک در آيا صوفيا ش 221
در پايان آن برگ 312 الف:
وافق الفراغ من کتابة هذا التفسير وخطه العبد الضعيف المذنب الفقير الراجي إلی رحمة الله تعالی وميد (؟) خضر بن محمد في شهر سنة خمس وثمانين وخمس مائة ...
2- نسخه ديگر از آن در همان کتابخانه ش 222:
المجلد الثاني من کتاب الواضح في تفسير القرآن
تأليف الشيخ الإمام أبي محمد عبد الله بن المبارک الدينوري رحمة الله عليه
رواية أبي علي الحسين بن محمد بن جعفر النيسابوري
وأبي إسحاق ابراهيم بن محمد بن أحمد بن قريش المروزي کلاهما عنه
رواية أبي القاسم هبة الله بن الحسن الطبري عنهما
رواية أبي بکر أحمد بن الحسن الطريثيثي المقري عنه
رواية الشيخ الإمام مجد الدين أبي الفضل عبد الله بن أحمد الخطيب عنه
در برگ 1 ب: قال عبد الله بن المبارک الدينوري حدثنا المأمون بن أحمد وعمار بن عبد الجبار قالا حدثنا علي بن إسحاق عن محمد بن مروان عن الکلبي عن أبي صالح عن عبد الله بن عباس
234 ب: تم کتاب الواضح بحمد الله ومنه وحسن توفيقه والحمد لله رب العالمين في صفر سنة ثمان وسبعين وخمس مائة. در کنار آن دو گواهی بلاغ ديده می شود.
جمعه ۱۰ تير ۱۳۹۰ ساعت ۳:۲۴