<p class="MsoNormal" dir="rtl" style="MARGIN: 0cm 0cm 0pt"><b><span lang="FA" dir="rtl" style="FONT-SIZE: 20pt; FONT-FAMILY: "Traditional Arabic""> </span></b><span lang="FA" style="FONT-SIZE: 20pt; FONT-FAMILY: "Traditional Arabic""><span style="mso-spacerun: yes"> </span></span></p>
متاسفانه محدثان كهن جز در موارد محدودي كه مي شناسيم از ذكر شيوه نامه تأليف كتابهاي حديثي خود در مقدمه و يا مؤخره كتابهاي خود اجتناب كرده اند؛ اين امر مي تواند به دليل اين باشد كه شيوه هاي آنان براي محدثان ادوار متقدم امري شناخته شده بوده است . البته از نوع برخورد ابن بابويه صدوق و يا شيخ طوسي با روايات كليني ، همين حدس تأييد مي شود . شيوه كليني در کتاب الکافی همواره يكسان نيست و به نظر مي رسد كه كليني در تأليف كتاب خود به تدريج برخي شيوه ها را مناسبتر دانسته و آنها را در كتابش بكار گرفته است :
1- شيوه كليني در الكافي نقل كامل سند در مورد هر حديث است و گاهي نيز براي يك حديث دو سند مختلف را نقل مي كند . البته در موارد محدودي كليني متن احاديث را بدون سند و يا بدون سند كامل نقل مي كند و به اصطلاح حديث را به صورت مرسل روايت مي كند. شماري از افتادگي ها و سقط اسناد در كتاب الكافي مي تواند اثر راويان اين متن و يا به احتمال بيشتر اثر ناسخان نسخه هاي الكافي باشد .
2- كليني گرچه در كتاب خود به ذكر همه طرق روايي يك حديث نمي پردازد و در ميان طرق مختلفي كه به يك حديث دارد و بنا بر سنت محدثان , در بسياری از موارد تنها يك طريق را ، به دلايل مختلف ، اختيار مي كند ، اما با اين وصف در بسياری از موارد هم با ارائه اسناد تركيبي و يا نقل سند كامل مجزا ( اصطلاحا حيلوله ) مي كوشد نشان دهد كه حديث طرق روايي ديگري هم داشته و در سنتهاي ديگر چگونه روايت می شده است . البته برخي از بخشهاي اسناد تركيبي وي كار خود او و برخي منقول از منابع وي است كه آنان هم فراخور خود احاديث را به صورت تركيبي روايت مي كرده اند .
3- از مهمترين شيوه هاي روايت كليني در الكافي بهره گيري از اختصار در آغاز سند احاديث و اتكا بر اسناد احاديث قبلی است ( و عموما با تعبير : و بهذا الاسناد ) . اين امر به اين دليل است كه در بسياري موارد روشن است كه كليني چند حديث در يك موضوع را به صورت تقريبا مرتبي از يك منبع نقل مي كند و بنابراين پس از ذكر سند حديث اول , در احاديث بعدي نيازي به تكرار آغاز تكراري سند كه اشاره به منبع او مي كند , نداشته است . اختصار و يا تركيب در سند حديث مي تواند در دومين زنجيره از وسائط حديثي و يا حتي در زنجيره هاي بعدي سند ديده شود كه در مواردي از آنها اين احتمال هست که اين كار ابتكار خود كليني باشد كه با اختصار در ذكر سند و يا با ارائه اسناد تركيبي كوشيده است كه از بيشترين منابع / طرق و در عين حال با رعايت اختصار استفاده كند .
4- شيوه مهم ديگري كه كليني در كتاب الكافي در ذكر اسناد احاديث دارد و بعدا هم توسط برخي ديگر از محدثان امامي به صورتهای ديگری مورد تبعيت قرار گرفته است ، روايت از تني چند از محدثان و نويسندگان كتب حديثي مهم و نامدار به وسائط متعدد است كه به دليل تكرار زياد احاديث روايت شده از آنان ، كليني ترجيح داده است كه براي شماري از وسائط هريك از اين محدثان تعبير " عدة من اصحابنا " را بكار برده و بدين طريق از ذكر مكرر وسائط خود در نقل از محدثان طبقه بالاتر اجتناب كند . بدين ترتيب روشن مي شود كه وي براي نقل احاديث آن دسته از محدثان ، طرق متعدد و وسائط مختلفي داشته است و تنها به يك كتاب و يك طريق روايي براي دسترسي به احاديث محدثان طبقه بالاتر خود بسنده نكرده است .
5- در طول كتاب الكافي در مواردي مشاهده مي شود كه كليني حديثي را ، گاهي تنها متن و گاهي عين متن و سند را در ابواب ديگر كتابهاي الكافي تكرار مي كند كه البته اين موارد به ضرورت استفاده مضاعفي است كه مي توان از يك حديث و از لحاظ محتوايي در ابواب مختلف فقهي و يا اعتقادي كرد .
6- در مواردی هم کلينی يک حديث را به صورت پاره های مجزا در ابواب مختلف نقل می کند ( به اصطلاح : تقطيع حديث ) که اين امر به دليل موضوعات متفاوتی است که برخی از احاديث بدانها پرداخته اند .
7- كليني مانند همه محدثان ديگر از اشكال مختلف نقل حديث استفاده كرده است . البته اين امر به منابع روايي او نيز مربوط مي شود .
8- از ويژگيهاي كتاب الكافي همچنين نقل شماري از احاديث از نوع ادبي "قرب الاسناد" است كه تنها واسطه ميان كليني و امام سه تن هستند و اين امر با توجه به عصر كليني البته قابل توجه است.
9- كليني در كتاب الكافي گاهي در ذيل احاديث به تفسير حديث و يا توضيحي درباره آن پرداخته است . اين موارد محدود تنها شامل احاديث فقهي نيست ، بلكه شامل مباحث اعتقادي ، تاريخي و رجالي ، لغوي و استشهاد به شعر نيز مي شود ؛ مانند بيان رفع تعارض ميان دو حديث و يا يك بحث فقهي كه گاهي متضمن آراء فقهي و يا كلامي وي است . اين موارد مي تواند ما را براي شناخت بهتر شخصيت علمي و عقايد و آراء كليني ياري رساند . در اين ميان كليني گاهي به نقل آراء و فتاوي فقهي محدثان عصر حضور امامان مانند زرارة بن اعين، يونس بن عبدالرحمان، ابن ابي عمير و فضل بن شاذان مي پردازد .
10- كليني گاه در كتاب الكافي به روايت ديگر يك حديث كه مشتمل بر برخي اختلافات در متن حديث بوده ، اشاره مي كند .
بدين ترتيب كتاب الكافي صرفا يك كتاب جامع احاديث و بدون در نظر گرفتن ملاكهاي نقل حديث نيست ، بلكه كليني در اين كتاب مشخصا به گزينش و تركيب اسناد و متون حديثي دست زده و كوشيده كه با تبويب منظم احاديث و بر اساس مباني فقهي و عقيدتي خود ، مواد لازم براي فقه و عقايد شيعيان امامي را فراهم كند . به همين دليل از انبوهي كتابهاي حديثي كه در اختيار وي در طول سالهاي تدوين و گردآوري كتاب در ايران و عراق بوده ، کلينی تنها بر شماري از كتابها ، اسناد و طرق و بالاخره متون حديثي تكيه كرده و خواسته با استفاده از شيوه تركيب اسناد و گاهي ارائه متون مشابه و گردآوري احاديث با مدلولهاي متعارض و مهمتر از همه تبويب احاديث، زمينه لازم را براي شناخت حكم شرعي ارائه داده باشد .
1- شيوه كليني در الكافي نقل كامل سند در مورد هر حديث است و گاهي نيز براي يك حديث دو سند مختلف را نقل مي كند . البته در موارد محدودي كليني متن احاديث را بدون سند و يا بدون سند كامل نقل مي كند و به اصطلاح حديث را به صورت مرسل روايت مي كند. شماري از افتادگي ها و سقط اسناد در كتاب الكافي مي تواند اثر راويان اين متن و يا به احتمال بيشتر اثر ناسخان نسخه هاي الكافي باشد .
2- كليني گرچه در كتاب خود به ذكر همه طرق روايي يك حديث نمي پردازد و در ميان طرق مختلفي كه به يك حديث دارد و بنا بر سنت محدثان , در بسياری از موارد تنها يك طريق را ، به دلايل مختلف ، اختيار مي كند ، اما با اين وصف در بسياری از موارد هم با ارائه اسناد تركيبي و يا نقل سند كامل مجزا ( اصطلاحا حيلوله ) مي كوشد نشان دهد كه حديث طرق روايي ديگري هم داشته و در سنتهاي ديگر چگونه روايت می شده است . البته برخي از بخشهاي اسناد تركيبي وي كار خود او و برخي منقول از منابع وي است كه آنان هم فراخور خود احاديث را به صورت تركيبي روايت مي كرده اند .
3- از مهمترين شيوه هاي روايت كليني در الكافي بهره گيري از اختصار در آغاز سند احاديث و اتكا بر اسناد احاديث قبلی است ( و عموما با تعبير : و بهذا الاسناد ) . اين امر به اين دليل است كه در بسياري موارد روشن است كه كليني چند حديث در يك موضوع را به صورت تقريبا مرتبي از يك منبع نقل مي كند و بنابراين پس از ذكر سند حديث اول , در احاديث بعدي نيازي به تكرار آغاز تكراري سند كه اشاره به منبع او مي كند , نداشته است . اختصار و يا تركيب در سند حديث مي تواند در دومين زنجيره از وسائط حديثي و يا حتي در زنجيره هاي بعدي سند ديده شود كه در مواردي از آنها اين احتمال هست که اين كار ابتكار خود كليني باشد كه با اختصار در ذكر سند و يا با ارائه اسناد تركيبي كوشيده است كه از بيشترين منابع / طرق و در عين حال با رعايت اختصار استفاده كند .
4- شيوه مهم ديگري كه كليني در كتاب الكافي در ذكر اسناد احاديث دارد و بعدا هم توسط برخي ديگر از محدثان امامي به صورتهای ديگری مورد تبعيت قرار گرفته است ، روايت از تني چند از محدثان و نويسندگان كتب حديثي مهم و نامدار به وسائط متعدد است كه به دليل تكرار زياد احاديث روايت شده از آنان ، كليني ترجيح داده است كه براي شماري از وسائط هريك از اين محدثان تعبير " عدة من اصحابنا " را بكار برده و بدين طريق از ذكر مكرر وسائط خود در نقل از محدثان طبقه بالاتر اجتناب كند . بدين ترتيب روشن مي شود كه وي براي نقل احاديث آن دسته از محدثان ، طرق متعدد و وسائط مختلفي داشته است و تنها به يك كتاب و يك طريق روايي براي دسترسي به احاديث محدثان طبقه بالاتر خود بسنده نكرده است .
5- در طول كتاب الكافي در مواردي مشاهده مي شود كه كليني حديثي را ، گاهي تنها متن و گاهي عين متن و سند را در ابواب ديگر كتابهاي الكافي تكرار مي كند كه البته اين موارد به ضرورت استفاده مضاعفي است كه مي توان از يك حديث و از لحاظ محتوايي در ابواب مختلف فقهي و يا اعتقادي كرد .
6- در مواردی هم کلينی يک حديث را به صورت پاره های مجزا در ابواب مختلف نقل می کند ( به اصطلاح : تقطيع حديث ) که اين امر به دليل موضوعات متفاوتی است که برخی از احاديث بدانها پرداخته اند .
7- كليني مانند همه محدثان ديگر از اشكال مختلف نقل حديث استفاده كرده است . البته اين امر به منابع روايي او نيز مربوط مي شود .
8- از ويژگيهاي كتاب الكافي همچنين نقل شماري از احاديث از نوع ادبي "قرب الاسناد" است كه تنها واسطه ميان كليني و امام سه تن هستند و اين امر با توجه به عصر كليني البته قابل توجه است.
9- كليني در كتاب الكافي گاهي در ذيل احاديث به تفسير حديث و يا توضيحي درباره آن پرداخته است . اين موارد محدود تنها شامل احاديث فقهي نيست ، بلكه شامل مباحث اعتقادي ، تاريخي و رجالي ، لغوي و استشهاد به شعر نيز مي شود ؛ مانند بيان رفع تعارض ميان دو حديث و يا يك بحث فقهي كه گاهي متضمن آراء فقهي و يا كلامي وي است . اين موارد مي تواند ما را براي شناخت بهتر شخصيت علمي و عقايد و آراء كليني ياري رساند . در اين ميان كليني گاهي به نقل آراء و فتاوي فقهي محدثان عصر حضور امامان مانند زرارة بن اعين، يونس بن عبدالرحمان، ابن ابي عمير و فضل بن شاذان مي پردازد .
10- كليني گاه در كتاب الكافي به روايت ديگر يك حديث كه مشتمل بر برخي اختلافات در متن حديث بوده ، اشاره مي كند .
بدين ترتيب كتاب الكافي صرفا يك كتاب جامع احاديث و بدون در نظر گرفتن ملاكهاي نقل حديث نيست ، بلكه كليني در اين كتاب مشخصا به گزينش و تركيب اسناد و متون حديثي دست زده و كوشيده كه با تبويب منظم احاديث و بر اساس مباني فقهي و عقيدتي خود ، مواد لازم براي فقه و عقايد شيعيان امامي را فراهم كند . به همين دليل از انبوهي كتابهاي حديثي كه در اختيار وي در طول سالهاي تدوين و گردآوري كتاب در ايران و عراق بوده ، کلينی تنها بر شماري از كتابها ، اسناد و طرق و بالاخره متون حديثي تكيه كرده و خواسته با استفاده از شيوه تركيب اسناد و گاهي ارائه متون مشابه و گردآوري احاديث با مدلولهاي متعارض و مهمتر از همه تبويب احاديث، زمينه لازم را براي شناخت حكم شرعي ارائه داده باشد .
چهارشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۸۶ ساعت ۱۰:۴۱