در متن کتابی که با عنوان مسائل القاسم در سنت زيديان يمن به قاسم رسي، عالم زيدی نيمه اول قرن سوم نسبت داده می شود عبارتی هست که در صورت صحت انتساب آن نشان می دهد عقيده به تحريف قرآن نزد شماری از اماميه (روافض) و غلات از ميان شيعه در زمان قاسم رسي وجود داشته. عبارت اين متن از اين قرار است:

"وسألته : عن قوله : وَما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلا نَبِيٍّ إِلَّا إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آياتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ( 52 ) [ الحج : 52 ] ؟
فتأويل تمنى : هو قرأ ، وألقى الشيطان في أمنيته ، تأويله : ألقى الشيطان في قراءته ، وقراءته عليه السلام فهو ما ألقى من القرآن إلى أمته ، وألقى الشيطان فيما كانوا يقرءون من القرآن وآياته ، هو إلقاء من الشيطان في أمنيته وقراءته ، والإلقاء في القراءة من الشيطان ، ليس إلقاء في قلب الرسول ولا فيما جعل اللّه له من اللسان ، ولكنه إلقاء من الشيطان في القراءة بزيادة منه في القراءة أو نقصان ، وقد رأينا في دهرنا هذا بين من يقرأ آيات القرآن اختلافا كثيرا في الزيادة والنقصان ، فما كان من ذلك صدقا وحقا فمن القرآن ، وما كان منه كذبا وباطلا فهو من الشيطان في أيدي الروافض من ذلك والغلاة ، ما قد سمعت وسمعنا واللّه المستعان من القراة ...."

ما قبلا با دلائل متقنی نشان داده ايم که عقيده به تحريف قرآن در ميان شماری از اماميه و به ويژه غلات شيعه تنها تا حدود نيمه سده سوم قمری و اندکی بعد قابل پيگيری است و وجود اين عقيده در دو قرن و نيم اول اسلام مطلقا در ميان شيعيان قابل استناد نيست.

مسائل القاسم برخلاف ادعای منابع و نسخه های زيدی اثری است که انتساب همه آن به قاسم مورد ترديد جدی است. ما در جای ديگر نشان داده ايم که بخش هایی از اين متن از دوران بعد از قاسم و احتمالا برگرفته از مسائل فرزندان او و حتی برخی دیگر از عالمان و امامان زیدی تا حدود اواخر سده سوم قمری است. بنابراين اين تکه برای اثبات وجود عقيده به تحريف قرآن در اوائل سده سوم به کار نمی آيد و قابل استناد نيست.
جمعه ۱۱ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۸:۴۶