اخيرا نزاع و مباحثه ای قلمی ميان دو تن از نمايندگان نوانديشی دينی بر سر "تجديد نظر طلبی" و آثار مترتب بر آن درگرفت. بی آنکه بخواهم در زمينه اين نزاع قلمی و فکری داوری کنم به عنوان يک ناظر همچون گذشته تأکيد مجدد می کنم که مشکل اصلی جريان های روشنفکری دينی با همه اطياف آن در ايران در حدود صد و اندی سال گذشته اين بوده که عموما خارج از نهاد دانشگاه شکل گرفته و به پژوهش های متنی و تاريخی و تحقيقات فيلولوژيک و تاريخی در حوزه دين پژوهی بی اعتنا و یا کم اعتناست و اين سنت های علمی سهم مهم و قابل ذکری در سنت/ سنت های نوانديشی دينی نداشته. نتيجه چنين رويکردی اين بوده که در بسياری مواقع بر سر چيزی که درک روشنی از آن از نقطه نظر تاريخ تحولات فکری دينی وجود ندارد نزاع هایی گاه لفظی صورت می گيرد. امروزه در ايران و در جهان اسلام؛ همچون غرب پژوهش تاريخی در حوزه دين و متون دينی يک رشته بسيار مهم و تأثيرگذار و سرنوشت ساز برای هرگونه بحثی فکری در حوزه دين است. جريان نوانديشی دينی نمی تواند نسبت به اين حوزه بی اعتنا و يا کم اعتنا باشد. راهش هم صرفا مطالعه و آن هم محدود چنانکه عموما ديده می شود نيست؛ راه آن مساهمت و درگير شدن با بحث های تاريخی است و مشارکت در بحث های آکادميک در اين حوزه.

بسياری از بحث هایی که در اين دو سه دهه اخير در ساحت آنچه درست و يا غلط نوانديشی دينی خوانده می شود مطرح شده و برای آن قلم فرسایی و سخن گویی شده گفتگوهایی بوده در موضوعاتی پيش از آنکه تکليف ريشه ها و تحولات تاريخی آنها روشن شود و بحث ها در قالب رويکردی تاريخی به موضوع و برای فهم تاريخی متن مقدس سامان گيرد.

در بحث رؤیای رسولانه و يا بحث دين و قدرت چه از موضع موافق و يا مخالف چطور می توان از قرآن و تلقی وحی و يا نسبت دين و قدرت در اسلام سخن گفت بی آنکه ريشه ها و سياق های تاريخی آن مورد بحث و گفتگوی دقيق، انتقادی و آکادميک قرار گيرد.


از آن غريب تر اين بود که ديدم يکی از دو طرف اين نزاع قلمی و فکری در تلاشی برای ارائه طيف بندی انواع جريان های دينی/ اسلامی معاصر دو تن از نمايندگان محترم جريان آکادميک و پژوهش تاريخی در عرصه مطالعات دينی را در شمار دو طيف متفاوت از اين اطياف قرار داده: يکی را در طيف نوانديش دينی و ديگری را در طيف مسلمانان تجديد نظر طلب. اين نشان می دهد به تفاوت اساسی ميان محققان دانشگاهی که حوزه دين را ساحت پژوهش تاريخی و آکادميک خود قرار می دهند و ديگران که نمايندگانی خارج از اين سنت دانشگاهی اند توجه نشده است. شايسته بود که نويسنده محترم طيف پژوهشگران و محققان آکادميک در حوزه دين پژوهی تاريخی را مستقل مورد بحث قرار می دادند.

به نظر اين بنده خدا بسياری از مباحثه ها و اختلافات در ميان نوانديشان دينی در صورتی که آنان به اهميت پژوهش های تاريخی بيشتر واقف شوند و جايگاه اين نوع پژوهش ها را در بحث های خود معاينه دريابند از موضوعيت خواهد افتاد و مجال برای همدلی بيشتر ميان آنان باز می شود؛ ولله الحمد أولاً وآخرا.
پنجشنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۱ ساعت ۹:۱۶