اين رسم بدی است که برخی حواشی تفصيلی بر متون قدمایی می نويسند و درست اين حواشی را در پاورقی متن ها قرار می دهند. به نظرم اين کار احيای متن نيست؛ از بين بردن متن و نوعی بی احترامی به نويسنده متن است. حواشی متن بايد حداقلی باشد؛ تنها شامل سازواره انتقادی و ارجاع به آيات قرآن و اشعار و احتمالا اگر نامی تاريخی و يا جغرافيایی در متن آمده که در اين فرض بايد در حد نيم سطری توضيح داد اگر شناخته شده نباشد. برخی آنقدر حواشی در پاورقی قرار می دهند که اصل متن گم می شود و بايد ده صفحه را ورق بزنيد تا به يک کلمه از متن اصلی در بالای صفحه برسيد. اين چه رسمی است حقيقتا؟

شيرين تر از همه چاپ های عربستان سعودی از متون است. خود کتاب نهايتا ده برگ بیش نيست. مصحح، کتاب را در 3 جلد منتشر می کند؛ مملو از پاورقی های بی فايده و اظهار نظرهای فضولی. تازه، برای نويسنده هزار سال پيش هم تکليف روشن می کند که چرا چنين گفتی و چرا چنان نگفتی؛ چرا از فلان راوی نقل مطلب کردی و يا نکردی؟ متنی که بيش از نقل چند روايت با اساس و بی اساس نيست را در 3 جلد منتشر کردن آخر چه امتيازی دارد؟
جمعه ۲۴ تير ۱۴۰۱ ساعت ۸:۳۰