مهمترين اثر فلسفی فارابی در حوزه ما بعد الطبيعه همين کتاب الحروف است که در واقع الگوی نوشتاری اش مابعد الطبيعه ارسطو بوده و در حقيقت شرح گونه ای است بر اين اثر ارسطو. ابن سينا در زندگينامه خودنوشتش می گويد چهل بار مابعد الطبيعه ارسطو را خواند و حتی آن را در حافظه خود داشت اما به درستی اغراض آن را نمی فهميد تا اينکه با خواندن اثر فارابی در اغراض مابعد الطبيعه متوجه مطالب کتاب ارسطو شد. مقصود او از کتاب اغراض مابعد الطبيعه همين کتاب الحروف فاربی است و نه اثری ديگر که بدين نام مشهور است. در اين اثر فارابی به ويژه در مباحث مقولات و وجود ميان زبان های عربی و فارسی و سغدی و يونانی از نقطه نظر مفاهيم فلسفی مقايسه می کند. او از سريانی و حتی حبشی هم ياد می کند اما از زبان ترکی يادی نمی کند. آشکارا معلوم است که فارابی برخلاف سخنان بی پايه ابن خلکان ترکی نمی دانسته است. او در محيطی فارسی زبان و از تباری ايرانی به دنيا آمد و آنگاه در بغداد عربی را به نيکی آموخت.
شادروان پروفسور محسن مهدی کتاب الحروف فارابی را تنها بر اساس يک نسخه خطی (متعلق به مرحوم سيد محمد مشکات) تصحيح و منتشر کرد. از اين کتاب نسخه ای هم در کتابخانه مرحوم محمد باقر الفت بوده که نمی دانم چه سرنوشتی پيدا کرده. اين نسخه کتابخانه مجلس است. بايد از نو کتاب الحروف تصحيح و با همه نسخه های موجود آن که البته محدود است مقابله شود. همتی می بايد.
شادروان پروفسور محسن مهدی کتاب الحروف فارابی را تنها بر اساس يک نسخه خطی (متعلق به مرحوم سيد محمد مشکات) تصحيح و منتشر کرد. از اين کتاب نسخه ای هم در کتابخانه مرحوم محمد باقر الفت بوده که نمی دانم چه سرنوشتی پيدا کرده. اين نسخه کتابخانه مجلس است. بايد از نو کتاب الحروف تصحيح و با همه نسخه های موجود آن که البته محدود است مقابله شود. همتی می بايد.
پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۱۳