متن کتاب التوحيد تأليف ابو منصور ماتريدي (د. 333 ق) از نقطه نظر مباحث کلامی از مهمترين آثار در حوزه علم کلام اسلامی است. متأسفانه تنها يک نسخه از اين کتاب باقی مانده. با وجود آنکه چند باری اين کتاب تصحيح و منتشر شده اما هنوز متن کتاب مشکلاتی دارد. متن عربی ابو منصور روشن است که مشکلاتی دارد و دليلش اين است که عربی زبان اصلی ابو منصور نبوده بلکه او که تباری ايرانی دارد و زبان روز مره و اصلی اش فارسی بوده به اين زبان می انديشيده و به عربی می نوشته. ابو منصور ماتريدی در همین کتاب هم از کلمات فارسی استفاده می کند. شگفتا که در مقدمه اين کتاب و نيز در مقدمه کتاب تأويلات (چاپ ترکيه) به اشتباه و بی هيچ اساس معتبری او را ترک زبان دانسته اند که آشکارا خطاست. فرهنگ مردم سمرقند نه تنها اکنون بلکه بسيار بيش از آن در دوره سامانی ايرانی و زبان مردم اين سرزمين فارسی بوده است.
متن پند نامه ابو منصور ماتريدی. اين کتاب يا به قلم مستقيم ابو منصور ماتريدی است و يا فوائدی است که شاگردانش از مجالس وعظ او فراهم کرده اند. مجالس وعظ ابو منصور مانند همه مجالس وعظ آن دوران در خراسان به زبان فارسی بود. در انتساب آن به ماتريدی ترديدی نمی توان کرد. زبان کهن آن با زبان فارسی اوائل قرن چهارم دوره سامانی هماهنگ است. سمرقند يکی از مهمترين مراکز زبان فارسی در طول تاريخ بوده. شگفتا که در مقدمه تأويلات ابو منصور، در چاپ ترکيه او را ترک تبار و ترک زبان قلم برده اند. در دوران ابو منصور ماتريدي فرهنگ و زبان مردم سمرقند بی هيچ گفتگو فارسی و ايرانی بود.
مطلب سمعاني درباره ابو منصور ماتريدي
در برخی منابع بسيار متأخر ابو منصور ماتريدي را عرب تبار و از انصار و خاندان ابو ايوب انصاری دانسته اند. اين امر بی ترديد خطاست. ابو منصور ايرانی تبار بود و زبان اصلی اش زبان فارسی بود و غير از فارسی البته تنها زبان ديگری که می دانست زبان عربی بود. به دليل عدم تبار عربی اش منابع معمولا درباره نسب او سکوت کرده اند و او را به قبائل عرب نسبت نداده اند. آنچه درباره انصاری بودن او گفته شده به سبب خوانش غلطی است از عبارتی از کتاب الانساب سمعاني آنجا که او درباره نوه دختری ابو منصور ماتريدي (و يا فرزند نوه دختری او) سخن می گويد:
والقاضي الإمام أبو الحسن على بن الحسن بن على بن محمد بن عفان بن على بن الفضل ابن زكريا بن عثمان بن عفان بن خالد بن زيد بن كليب الماتريدي، وخالد هو أبو أيوب الأنصاري، كانت أمه (کذا) ابنة الشيخ الإمام أبى منصور الماتريدي، حدث عن أبيه، وأبوه روى عن القاضي أبى جعفر محمد بن عمرو [بن] الشعبي، روى عنه أبو حفص عمر بن محمد بن أحمد النسفي، وتوفى أبو الحسن على في شهر ربيع الأول سنة إحدى عشرة وخمسمائة، ودفن بجاكرديزه إحدى مقابر سمرقند (الأنساب، 12/ 3).
در مقدمه تصحيح کتاب التوحيد ماتريدي نوشته اند هيچ يک از شرح حال نگاران ماتريدی نگفته اند که او فارسی می دانسته؛ بنابراين او زبانش فارسی نبوده. از اين استدلال خوشمزه تر کمتر می شود سراغ گرفت. جالب اينکه خود اين مقدمه نويس قبلا گفته که تقريبا منابع کهن هيچ شرح حالی از ماتريدی به دست نداده اند. پس چه انتظاری است که از فارسی نويسی او حرفی بزنند؟ وانگهی خود اينکه منابع درباره زبان فارسی ماتريدی چيزی نگفته اند؛ يعنی آدمی که در سمرقند می زيسته، نشان می دهد که زبان او بی گفتگو فارسی بوده چرا که تراجم نگاران دليلی برای ذکر امری طبيعی برای ساکنان شهر سمرقند دوران ماتريدی نمی ديده اند. درست مثل اينکه کسی شرح حال فردوسی در طوس را بنويسد و بعد بگويد زبان فردوسی فارسی بوده. شگفتا...
متن پند نامه ابو منصور ماتريدی. اين کتاب يا به قلم مستقيم ابو منصور ماتريدی است و يا فوائدی است که شاگردانش از مجالس وعظ او فراهم کرده اند. مجالس وعظ ابو منصور مانند همه مجالس وعظ آن دوران در خراسان به زبان فارسی بود. در انتساب آن به ماتريدی ترديدی نمی توان کرد. زبان کهن آن با زبان فارسی اوائل قرن چهارم دوره سامانی هماهنگ است. سمرقند يکی از مهمترين مراکز زبان فارسی در طول تاريخ بوده. شگفتا که در مقدمه تأويلات ابو منصور، در چاپ ترکيه او را ترک تبار و ترک زبان قلم برده اند. در دوران ابو منصور ماتريدي فرهنگ و زبان مردم سمرقند بی هيچ گفتگو فارسی و ايرانی بود.
مطلب سمعاني درباره ابو منصور ماتريدي
در برخی منابع بسيار متأخر ابو منصور ماتريدي را عرب تبار و از انصار و خاندان ابو ايوب انصاری دانسته اند. اين امر بی ترديد خطاست. ابو منصور ايرانی تبار بود و زبان اصلی اش زبان فارسی بود و غير از فارسی البته تنها زبان ديگری که می دانست زبان عربی بود. به دليل عدم تبار عربی اش منابع معمولا درباره نسب او سکوت کرده اند و او را به قبائل عرب نسبت نداده اند. آنچه درباره انصاری بودن او گفته شده به سبب خوانش غلطی است از عبارتی از کتاب الانساب سمعاني آنجا که او درباره نوه دختری ابو منصور ماتريدي (و يا فرزند نوه دختری او) سخن می گويد:
والقاضي الإمام أبو الحسن على بن الحسن بن على بن محمد بن عفان بن على بن الفضل ابن زكريا بن عثمان بن عفان بن خالد بن زيد بن كليب الماتريدي، وخالد هو أبو أيوب الأنصاري، كانت أمه (کذا) ابنة الشيخ الإمام أبى منصور الماتريدي، حدث عن أبيه، وأبوه روى عن القاضي أبى جعفر محمد بن عمرو [بن] الشعبي، روى عنه أبو حفص عمر بن محمد بن أحمد النسفي، وتوفى أبو الحسن على في شهر ربيع الأول سنة إحدى عشرة وخمسمائة، ودفن بجاكرديزه إحدى مقابر سمرقند (الأنساب، 12/ 3).
در مقدمه تصحيح کتاب التوحيد ماتريدي نوشته اند هيچ يک از شرح حال نگاران ماتريدی نگفته اند که او فارسی می دانسته؛ بنابراين او زبانش فارسی نبوده. از اين استدلال خوشمزه تر کمتر می شود سراغ گرفت. جالب اينکه خود اين مقدمه نويس قبلا گفته که تقريبا منابع کهن هيچ شرح حالی از ماتريدی به دست نداده اند. پس چه انتظاری است که از فارسی نويسی او حرفی بزنند؟ وانگهی خود اينکه منابع درباره زبان فارسی ماتريدی چيزی نگفته اند؛ يعنی آدمی که در سمرقند می زيسته، نشان می دهد که زبان او بی گفتگو فارسی بوده چرا که تراجم نگاران دليلی برای ذکر امری طبيعی برای ساکنان شهر سمرقند دوران ماتريدی نمی ديده اند. درست مثل اينکه کسی شرح حال فردوسی در طوس را بنويسد و بعد بگويد زبان فردوسی فارسی بوده. شگفتا...
دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۱۲