دوست دانشمندم جناب بهراميان امروز به من اطلاع داد استاد، همکار و دوست قديم ما در مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی جان به جان آفرين تسليم کرد و رهسپار ديار ابديت شد. اين بنده خدا را خاطرات بسيار از سال ها همکاری و همسخنی با آن استاد در ذهن و ضمير هست؛ از سال 66 شمسی تا سال 81 که در ایران با مرکز دائرة المعارف همکاری داشتم. در ساختمان قديم مرکز من و آقای احمد پاکتچی در دالانی منتهی به اتاق کار استاد آذرنوش و درست کنار درب اتاق ايشان برای سال ها کار می کرديم و آقای آذرنوش هفته ای سه يا چهار باری که به ويژه بعد از ظهرها به مرکز و اتاق کارش می آمد معمولا ده دقيقه ای هر روز سلام و گفتگویی با ما هر دو نفر داشت. از همه چيز سخن می رفت و به خصوص به یاد می آورم که از کشفيات و مقالات جديدش با ذوق و شوقی به خاطر ماندنی حرف می زد. درب اتاق کارش هميشه برای ما جوانترهای مرکز باز بود و هر وقت و هر زمان می توانستیم با او گفتگو کنیم و از محضرش بهره مند شویم. آدمی به غايت خوش مشرب و خوش ذوق و گشاده رو بود. اهل زندگی بود و در عین حال در کار علمی اش بسيار کوشا و جدی و اهل فنّ. خدايش بيامرزاد. درگذشت اين استاد و همشهری گرانقدر و برجسته را به خانواده او و به ويژه دختر فرزانه اش پروفسور سمرا آذرنوش که مدتی در پاريس و در مدرسه مطالعات عالی سوربون در کلاس درسی همدرس بوديم و همچنین خانواده علمی استاد آذرنوش در مرکز دائرة المعارف و دانشکده الهيات تسليت می گويم.
يكشنبه ۲ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۸:۵۰